یادداشت فاطمه پاو
1404/2/27
"... واژه ها فریبم می دهند و ناخودآگاه مرا به سمتِ پیچیدگی های بلاغی می برند بلاغت فقط معنی را زخم می کند بعد زخم هایی که زده را ستایش می کند مانند مردانی که عواطف خودرا به زنان دیکته می کنند پس غنچهٔ بادام نمی تواند در زبان من منعکس شود من تشنه ام و او به نازکی لبخندی آبدار است که از شرم بر شاخ درخت می روید..." (بخشی از شعر در توصیف شکوفهٔ بادام) ... خیلی تحت تأثیر این بخش از این شعر، در این کتاب قرار گرفتم زیبایی و لطافت احساسات شاعر(جناب محمود درویش) و تا این حد فهم او از احساسات انسانی، خصوصا لطافت حس زنانه، کم نظیر و شاید تاحدی بی نظیر بود! . شمارو دعوت می کنم به نَفَس کشیدن در میان سرسبزی اشعار یک شاعر فلسطینی دور از وطن، بااینکه شاید نیمی از شعرهای این کتاب رو دوست نداشتم! اما ذوق و ظرافت، حتی برای چند خط هم خیلی زیباست... ... پ ن: اونایی که با علم بلاغت در ادبیات عرب آشنایی دارن و شعر عربی میخونن، ظرافت کلام این شعر رو بیشتر درک می کنن(گاها از ظرافت برخی شعرها به مرز دیوانگی می رسم، اما جلوی خودم رو می گیرم!) پ ن۲: کتاب اشعار عربی جناب محمود درویش رو چطور می تونم پیدا کنم؟(مجازی یا حقیقی)، برای این کتاب که هرچه گشتم پیدا نشد! بزرگواری اگر میدونه، راهنمایی کنه🌹
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.