یادداشت فاطمه پاو
1404/3/4
"حکایت آدم هایی که بندهای زندگی شان را به هم گره کور زدند..." . داستان کتاب بندها در ایتالیا میگذرد. "واندا" و "آلدو" به همراه دو فرزندشان "آنا" و"ساندرو" چهار شخصیت اصلی این کتاب هستند. آلدو استاد دانشگاه و واندا زنی خانهدار است که سعی میکند نهایت تلاشش را برای ایفای تماموکمال نقش مادری و همسری به کار گیرد و به مفهوم خانواده، پایبند بماند. کتاب آغازی طوفانی دارد. نخستین جملات کتاب، خبر از بحرانی دارد که این زن بهظاهر آرام و مطیع و تودار را به طغیان و مطالبه واداشته و تشویش و نگرانی او برای از دست رفتن ثبات و امنیت عاطفی و احساسیاش را آشکارا نمایان میسازد: «اگر یادت رفته آقای عزیز، بگذار یادت بیندازم: من زنت هستم. میدانم که زمانی از این بابت خوشحال بودی ولی حالا شده اسباب ناراحتیات. میدانم خودت را به آن راه میزنی انگار که وجود ندارم، و هیچ وقت وجود نداشتهام، چون که نمیخواهی وجههات جلو آدمهای باکلاسی که باهاشان نشستوبرخاست میکنی خراب شود...» این کتاب در سه فصل کلی و از زبان سه راوی بازگو میشود: -فصل اول در قالب نامههای بیجوابی است که واندا برای شوهرش آلدو میفرستد و علیرغم پذیرش زخم عمیقی که از خیانت آلدو به روح و روانش رسیده، خواهان توضیح از سوی آلدو است. واندا در این قصه نمادی است از آنان که هنوز برای خانواده و عشق و تعهد زناشویی ارزش قائلند و دگرگونیهای اخلاقی و فرهنگی عصر جدید -دههی ۶۰ میلادی و پس از آن- را بهسختی میپذیرند. زمانی که مفهوم خانواده دچار تغییر شده بود و آزادیهای جنسی امری مقبول و طبیعی قلمداد میشد. -روایت فصل دوم کتاب از زبان آلدو و از جایی روایت میشود که سالها از زندگی زناشوییاش با واندا گذشته و حالا هر دوی آنها در ایام سالخوردگی و بازنشستگی راهی سفری در تعطیلات آخر هفته شدهاند اما وقوع بحرانی جدید دوباره سر زخمهای کهنه را باز میکند و نشان میدهد که انگار گذشتهها هنوز نگذشته! در این فصل خواننده فرصت مییابد تا از نگاه آلدو به قضیه بنگرد و به قضاوتی متعادلتر از داستان و نحوهی کنش و واکنش شخصیتها دست یابد. -راوی فصل سوم، آنا دختر کوچک خانواده است که حالا در سن میانسالی به سر میبرد و تجربهی روابط عاطفی متعدد هنوز او را به برقراری پیوند عاشقانهای پایدار مطمئن نکرده است. او و برادرش ساندرو فرصتی مییابند تا یکبار دیگر در خانهی والدینشان باهم روبهرو شوند و به مرور آنچه در کودکی گذشته است و ردی عمیق در تصمیمات و مسیر زندگی بزرگسالی آنها گذاشته است بپردازند و از احساساتی بگویند که در زمان جدایی والدین و ترک خانه از سوی پدر داشتهاند. این فصل از کتاب بهخوبی بر اثر مغفول اما مهم خیانت زناشویی بر فرزندان پرداخته و نشان میدهد که تصمیمات بعضاً خودخواهانه و بیملاحظهی والدین چگونه بر افکار و عواطف فرزندان در ایام بزرگسالی سایه میافکند و آنها را بهشدت تحتتأثیر قرار میدهد. ... نیاز به "نگهداشتن" و "رهاکردن" دو مضمون اصلی کتاب بندها بهقلم دومنیکو استارنونه، نویسندهی ایتالیایی است. مضامینی که در تقابل با مفاهیمی چون عشق، خانواده، سنت و قوانین اجتماعی به چالشهایی جدی بر میخورند. بندها، روایت نحوهی مواجهه و برخورد اعضای یک خانواده با بحرانی است که آنها را در مرز گسستگی عاطفی و اخلاقی قرار داده و همچون زلزلهای سهمگین، اعتقاد هر یک را برای ساختن و بنا کردن ارتباطی امن و پایدار متزلزل کرده است. ... این کتاب از "نشر سرچشمه" و به ترجمهٔ "جناب آقای امیرمهدی حقیقت" است؛ ایشان حقیقتا حقِ ترجمه را اَدا کرده اند و علاقه و استعداد ایشان در نوشته هایشان به وضوح مشهود است. "خانم جومپا لاهیری"، نویسندهٔ هندی-آمریکایی اما، مترجم کتاب از ایتالیایی به انگلیسی هستند؛ و جناب آقای حقیقت، تقریبا همهٔ کتاب های ایشان را به فارسی ترجمه کرده اند و اینطور که بنده متوجه شدم، جناب حقیقت، نسخهٔ ترجمهٔ انگلیسی خانم لاهیری را به فارسی برگرداندند. *حرف درمورد نویسنده و مترجم های کتاب زیاد دارم؛ اما این نوشته، مجال سخن بیشتر نمی دهد..! امیدوارم این نوشته شمارا به مطالعهٔ کتاب علاقه مند کرده باشد🌱 حالتان خوب زندگی تان پر از کتاب های خوب🪴
(0/1000)
نظرات
1404/3/4
سلام بسیار خوب و جذاب نوشتید ✨ چند وقت بود که میخواستم این کتاب رو بخوانم اما انگیزه نداشتم برای خواندنش اما با این نوشته دارم لحظه شماری میکنم برای خواندن سریعتر کتاب خدا قوت بده بهتون♥️🥰
1
2
فاطمه پاو
1404/3/4
1