شبکه اجتماعی کتاب‌دوستان

بهخوان فضایی برای کتابخوان‌هاست تا همدیگر را پیدا کنند و دربارۀ کتاب‌ها حرف بزنند.

بهخوان
یادداشت‌های پیشنهادی
sara

sara

22 ساعت پیش

        "قلب انسان پیچیده‌تر از آن است که با کلمات بیان شود."

با تصوری اشتباه سمت کوکورو رفتم، فکر میکردم یک رمان آرام و تأمل‌برانگیزی باشه که البته بود، ولی بدجوری روی قلبم سنگینی کرد.

من همیشه به موضوعاتی پیرامون مرگ، تنهایی و نیستی کشیده میشم و ناخودآگاه رمان‌هایی در برابرم قرار میگیرن که به این موضوعات می‌پردازن. اینبار هم کوکورو منو صدا زد و منم به ندای او پاسخ دادم و حالا اینجام و دارم ریویو می‌نویسم. نوشتن از کوکورو سخت نیست. البته من نمیتونم تمام لایه‌های داستان رو براتون باز کنم، بعد خوندن رمان یک آگاهی بدست میارید از وضعیت شخصیت‌ها که من خودم عاجزم از روایت اون در قالب کلمه. 

خیلی‌ها با رمان بسیار سطحی برخورد کردن. درک میکنم بگذریم. 

داستان روایت رابطه‌ی بین جوانی دانشجو که یکروز با مردی آشنا می‌شه که اون رو سنسه یا استاد خطاب میکنه. ارتباط این دو آنچنان عمیق میشه که سنسه، که مردی بی‌اعتماد به ذات نیک بشریت، بسیار منزوی و شکننده، پرده از اسرار زندگی‌اش برمی‌داره و ما رو از اتفاقاتی که اون رو به مردی که امروز هست تبدیل کرده آگاه میکنه. 

فکر میکنم سوسه‌ کی میخواست بگه که قلب هر چند در هر بدنی یافت میشه، اما هیچ دو قلبی شبیه به هم نیست. اینکه هر آدمی برای دست کشیدن از زندگی دلیلی داره، دلیلی که سالهاست روی دوشش سنگینی میکنه و ما اصلا کی باشیم که مردم رو برای پایین گذاشتن این بار سنگین قضاوت کنیم؟ 


داستان تنها راوی‌هایی داره که هویت مشخصی ندارن. نه سنسه اسمی داره و نه راوی کتاب و نه حتی اسم واقعی آقای k مشخص میشه. همه چیز در هاله‌ای از ابهام پیچیده شده. تا اینکه می‌رسیم به بخش نامه‌ی سنسه. 

من توجهم به شخصیت سنسه جلب شد و سعی میکنم یکم ازش بگم. شاید کنجکاو شدید و رفتید که ببینید چی این مرد رو شکست.

سنسه شخصیت بسیار حساسی داره و از لا‌‌به‌لای سکوت‌های طولانی میشه متوجه شد در گذشته آسیب بدی دیده. انتظار میره سنسه بتونه پناهگاهی برای عزیزانش باشه ولی نه، اون شکسته‌تر از اونه که بتونه کسی رو نجات بده.   سنسه تمام سعی خودش رو میکنه که اطرافیانش باهاش غرق نشن ولی موفق نیست چون همین الانش هم اونها رو با رفتارش آزار میده. سنسه اینقدر احساس گناه میکنه که دست از زندگی میکشه چرا که معتقده لیاقت زنده بودن رو نداره. سنسه جوانی رو میبینه که اونو یاد خودش در جوانی می‌اندازه و با تعریف کردن گذشته‌اش سعی میکنه اون رو از سرنوشتی مشابه در امان نگه‌ داره. سوسه‌ کی اما به ما نمیگه سنسه موفق میشه یا نه و نامه‌ی سنسه، پایان این تلخی لذت بخشه. 

این برداشت من از سنسه بود که شخصیت اصلی داستانه. این لایه‌های شخصیت سنسه بود که من بهش دست پیدا کردم. سوسه‌ کی در واقع اینجا میخواست بگه که قلب هر آدمی منحصر بفرد و قضاوت کردن آدمها بدون دونستن گذشته‌اشون کاری بسیار سطحی و احمقانه است. 

این احتمالا بدترین ریویو منه :) ولی بهرحال ممنون که تا تهش خوندید
      

19

sara

sara

22 ساعت پیش

        در حالی کتاب رو میخوندم که شب بود و بوی شربت لیموی مامان فضای اتاق رو پر کرده بود. کنار هیتر نشسته بودم و نقاشی رو از ته کتاب اسکن کردم و همونطور که میخوندم به توصیفاتی از لیمو رسیدم. سردرگم، به ناگاه لیمو برای من مقدس شد...
قسمت هایی از کتاب به گونه ای شاعرانه است که تو دنیای شعر و ادبیات و نقاشی طبیعت بیجان با صدف‌ها و لیمو گم میشی و چند ساعتی هیچکس تو دنیای واقعی پیدات نمیکنه. انگار غرق شدی و راه برگشتی نیست
.
.

این کتاب نگاه شما رو به حوادث روزمره و زندگی و اشیا تغییر میده و مطمئن باشید بعد خواندنش تا مدت ها قراره به همه چیز نگاه توصیفی و شاعرانه داشته باشید 3/>
مارک دوتی شاعر و نویسنده‌ای که عمیق به موضوعات، زندگی و اشیا نگاه می‌کند. این ۹۳ صفحه جزو زیباترین و بهترین تجربه های کتابخوانی من بود و واقعا ازش لذت بردم
این کتاب یک جمله ای داره که میگه
﴿ قلب نهان خانه ی چیز های از دست رفته است ﴾
و این جمله عمیقا قلب من رو لمس کرد و روحم و نوازش داد 
.
.
این کتاب مناسب آدم هایی که از توصیفات حیرت انگیز در مورد لیمو تو چند صفحه کیف میکنن و دوست دارن تو نقاشی ها عمیق بشن و عاشق اشیا هستن. نویسنده اینقدر زیبا و گیرا نوشته و توصیفات اینقدر ظریف و با هویت که برای چند صفحه در مورد زیبایی لیمو میگه و شما باز هم میخواید بخونید و بنظرتون این توصیفات کم هم میاد و قول میدم عاشق نقاشی های طبیعت بیجان یا still life میشید 
.
.
بخوام خلاصه بگم:
کتابی شاعرانه و فلسفی که با الهام از نقاشی‌های طبیعت بی‌جان، به بررسی زیبایی و معنای زندگی می‌پردازه و از طریق جزئیات ساده‌ی اشیا، به حقیقتی عمیق‌تر در پورد زندگی دست پیدا میکنه.
      

0

        داستان ماهی سیاه کوچولو از صمد بهرنگی، یکی از ماندگارترین آثار ادبیات کودک و نوجوان ایران است که در لایه‌های زیرین خود، نقدی تند بر ساختارهای بسته، جهل اجتماعی و سرکوب آزادی اندیشه دارد. این داستان کوتاه، با زبانی ساده اما مفاهیمی عمیق، به زیبایی سفر قهرمانانه‌ی یک ماهی کوچک را روایت می‌کند که در پی کشف حقیقت و آزادی، از محیط محدود خود دل می‌کَند.

🎯 مفاهیم کلیدی داستان
- جست‌وجوی حقیقت: ماهی کوچولو نماد فردی است که نمی‌خواهد در جهل و تکرار روزمرگی بماند. او با پرسشگری و میل به دانستن، مسیر متفاوتی را انتخاب می‌کند.
- شجاعت در برابر ترس: برخلاف دیگر ماهی‌ها که از مرغ سقا و ناشناخته‌ها می‌ترسند، ماهی سیاه کوچولو با شجاعت به دل خطر می‌زند.
- نقد ساختارهای بسته: داستان به‌طور نمادین، جامعه‌ای را به تصویر می‌کشد که در آن، سنت‌ها و ترس‌های تحمیل‌شده مانع رشد و آگاهی می‌شوند.
- فردگرایی آگاهانه: برخلاف جمعی که در سکون و ترس باقی مانده‌اند، ماهی کوچولو با انتخابی آگاهانه، مسیر متفاوتی را می‌پیماید.

🧠 تحلیل گفتمان انتقادی
در یک تحلیل گفتمان انتقادی، پژوهشگران نشان داده‌اند که این داستان با بهره‌گیری از عناصر ادبی، به نقد نظام‌های سلطه، آموزش رسمی و محدودیت‌های فکری می‌پردازد. ماهی سیاه کوچولو در این خوانش، نماد روشنفکری است که در برابر سانسور و سرکوب ایستادگی می‌کند.

🌊 پایان باز و تأثیرگذار
پایان داستان که با جمله‌ی «آیا کسی می‌داند ماهی سیاه کوچولو هنوز زنده است یا نه؟» تمام می‌شود، مخاطب را به تأمل و مشارکت در ادامه‌ی مسیر دعوت می‌کند. این پایان باز، نمادی از تداوم مبارزه برای آگاهی و آزادی است.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

هدانه

هدانه

23 ساعت پیش

        لوکاس به این نتیجه رسیده که بهتر است مانند گیاه شوید باشد. نه مثل ریحان که گیاه حساس و بسیار لطیفی است. اما گشنیز بودن هم خوب نیست، چون گشنیز گیاه دردسرجو و خل‌وضعی است‌. شوید باش. کسی به شوید اهمیتی نمی‌دهد، یا کسی تابه‌حال به شوید اهمیتی نداده است.  

" پاسخ منفی است" ابلهانه‌ترین داستان کوتاه دنیاست. جوری که شما از حجم مسخره بودن موقعیت، با دهن باز، هی می‌زنی صفحه‌ی بعدی تا با موقعیت ابلهانه‌ی دیگه‌ای سورپرایز بشی و هی با خودت بگی "باورم نمی‌شه!" و اون‌قدر بهش بخندی که لپ‌هات درد بگیره. 
روایت شیرین فردریک بکمن هیچ‌وقت تکراری نمی‌شه. این مرد پادشاه طنز موقعیته بی‌شک و بسیار باهوش و نکته‌بینه و اینو توی همه‌ی نوشته‌هاش به رخ کشیده. 
 با این کتاب هشتاد صفحه‌ای می‌شه چندساعتی رو از شدت مسخره بودن همه‌چیز خیلی خوش گذروند و لذت برد‌. 
واقعا عاشقش شدم و از خوندنش خوشحالم :]


پ.ن
من این کتابو ۱۶ فوریه ۲۰۲۵ تموم کردم. بخاطر باگ گودریدز مجبور شدم دوباره ادش کنم
      

24

яσвεят

яσвεят

دیروز

        به عنوان کسی که مطالعه ی پیوسته ای روی ادبیات ژانری مخصوصا فانتزی داشتم این کتاب برای من مثل یک وعده ی مهم غذایی فکری عمل کرد که این‌رو میدونستم 
کتاب داستانی نیست بلکه قراره یک تاریخچه ای به شما بگه از نخستین پیدایش ادبیات فانتزی اینکه از آخرین تاریخ ها و مدارک و شواهد کتابها کدامیک از آنها جزو فانتزی ها بودن
اینکه توی یک برهه از زمان این سبک ساختاری توسط کلیساها ممنوع بوده 
وقتی به این سال های ۱۹۰۰ میرسه دقیق تر بررسی می‌کنه 
تا جایی که پرچت ، رولینگ و پولمن رو سه راس فانتزی معرفی می‌کنه و به قشنگی نیروی اهریمنی اش ، هری پاتر ، دنیای تخت رو اسپویل می‌کنه 😂😂
قبل تر از همه ی اینا نشستی پیش تالکین و دنیای سرزمین میانه و ارباب حلقه هارو جور دیگه میبینی 
در کل ظاهر جلد زیباست 
متن فوق العاده است ،  ( اگر فونت ریز آخر هر فصل که پی نوشت ها و در نظر نگیریم )
فصل ها کامل 
و یک کتاب لازم المطالعه برای هر کسی که میخواد در دنیای ادبیات فانتزی حرفی برای گفتن داشته باشه و تاریخ اون رو بشناسه 
در آخر مطالعه این کتاب و همچنین دنیای خیالی جین کارتر رو برای همه فانتزی خون های میان رده لازم می‌دونم. 
خوب مطالعه کردید بگید که آزمون از شما گرفته شود :)
      

25

ساخت کتابخانۀ مجازی

ساخت کتابخانۀ مجازی

لیست کتاب‌های متنوع

لیست کتاب‌های متنوع

ثبت تاریخچۀ مطالعه

ثبت تاریخچۀ مطالعه

امتیاز دادن به کتاب‌ها

امتیاز دادن به کتاب‌ها

باشگاه کتابخوانی

باشگاه کتابخوانی

بهخوان؛برای نویسندگان

با در دست گرفتن صفحۀ خود می‌توانید بلافاصله از یادداشت‌هایی که روی کتاب‌هایتان نوشته می‌شود، مطلع شوید و با خوانندگان ارتباط برقرار کنید.

مشاهدۀ بیشتر

بهخوان؛برای ناشران

با در دست گرفتن صفحۀ نشرتان، کتاب‌های در آستانۀ انتشار خود را پیش چشم خوانندگان قرار دهید و اطلاعات کتاب‌های خود را ویرایش کنید.

مشاهدۀ بیشتر

چرا بهخوان؟

کتاب بعدیتان را
       پیدا کنید.
کتاب بعدیتان را
       پیدا کنید.
بدانید دوستانتان
      چه می‌خوانند.
بدانید دوستانتان
      چه می‌خوانند.
کتابخانۀ خود
       را بسازید.
کتابخانۀ خود
       را بسازید.