دزیره

دزیره

دزیره

آنه ماری سلینکو و 1 نفر دیگر
4.2
114 نفر |
24 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

27

خوانده‌ام

322

خواهم خواند

92

شابک
9786008191049
تعداد صفحات
460
تاریخ انتشار
1395/8/9

توضیحات

        دزیره نام رمانی است اثر آن ماری سلینکو که ماجرای زندگی دزیره کلاری همسر کارل چهاردهم و مادر اسکار اول را از زبان خودش شرح می دهد. داستان به صورت خاطراتی که دزیره آن ها را در دفتر اهدایی از سوی پدرش یادداشت می کند، نگاشته شده است. این رمان در مجموع اطلاعات خوبی را درباره زندگی دزیره کلاری و شخصیت های هم عصر او در صحنه فرانسه و وضع انقلاب فرانسه به دست می دهد. پس از آشنایی دزیره با ژوزف بناپارت برادر ناپلئون بناپارت و ازدواج ژوزف با ژولی، خواهر دزیره، دزیره دل به عشق ناپلئون می سپارد. اما ناپلئون بر خلاف قولش برای ازدواج با او در پاریس با زن دیگری ازدواج می کند. چند سال بعد دزیره با مردی به نام ژان باپتیست برنادوت پیوند زناشویی می بندد که حاصل آن پسری می شود به نام اسکار. از آنجا که همسرش به عنوان فرزند خوانده کارل سیزدهم و ولیعهد سوئد برگزیده می شود دزیره به همراه شوهرش به سوئد می رود. اما پس از مشاجره ای با ملکه سوئد، به فرانسه باز می گردد. سر انجام با فوت کارل سیزدهم وی به سوئد می رود و تا آخر عمر آنجا می ماند و در استکهلم چشم از جهان فرو می بندد.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

دزیره

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

یادداشت‌ها

          دزیره نوشته آن ماری سلینکو، یک رمان ارزشمند و به معنای کلمه شاهکار. یک روایت دقیق از یک مقطع تاریخی بسیار مهم از فرانسه. یعنی از سال‌های آخر قرن هجدهم میلادی تا حوالی سال 1815. داستان انقلاب نوپای فرانسه علیه سلطنت لویی شانزدهم و امید و آرزوی مردم که با قدرت گرفتن مستبدانه ناپلئون بناپارت، به تدریج رو به نابودی میره. اما مرد اول این رمان، ناپلئون نیست. بلکه روایت امید و آرزوی ژنرال جمهوری خواه و آزاد منشی هست که نامش تا ابد به نیکی توی تاریخ موندگار میشه. «ژنرال ژان باپتیست برنادوت» 
. 
داستان مرد شریف و انقلابی که با هزار امید و آرزو جوانیش رو پای انقلاب فرانسه و قدرت گرفتن جمهوریت میذاره. ولی به یکباره با ظهور ناپلئون، داستان به کلی مسیر دیگه ای به خودش میگیره. ناپلئون،مرد کوتاه قامت و بلندپرواز، خم میشه و تاج رو از روی زمین برمی‌داره و داستان انقلاب فرانسه رو هم به یک تراژدی تلخ تبدیل میکنه. از دل جمهوری جوان، یک دیکتاتوری تازه پا میگیره و حالا ژنرال انقلابی و میهن دوست داستان ما که آمال و آرزوهای خود رو از دست رفته میبینه، کم کم به سختی و تلخی دل از اون خاک می بُره. 
. 
تقدیر، دست در دست لیاقت این مرد شریف، براش موقعیتی رو فراهم میکنه تا اینبار مردم رنج کشیده سوئد، دست نیاز به سمت این ژنرال انقلابی مطرود فرانسه دراز کنند و تاج پادشاهی، به خواست مردم سوئد روی سر ژنرال برنادوت گذاشته میشه. برنادوت، فرانسه و آرزوهای از دست رفته ش رو پشت سر میذاره و برای همیشه زندگیش رو پای سوئد و مردمانش میذاره. 
. 
برنادوت در کنار تزار روسیه، موجبات نابودی ارتش بزرگ ناپلئون رو در سرمای روسیه فراهم میکنه. بعد به سمت پاریس لشکرکشی می‌کنند و با خلع ناپلئون از سلطنت، فاتحانه وارد پاریس میشن. تاریخ، برنادوت رو فاتح جنگ میدونه ولی ژنرال انقلابی و جمهوری خواه سابق با تلخی توی جنگی مشارکت کرده بود که نهایتا به اشغال موطن ش ختم میشد. تزار روسیه پادشاهی فرانسه رو به برنادوت پیشنهاد میکنه. ولی برنادوت این پیشنهاد رو قبول نمیکنه. و نهایتا خانواده سلطنتی سابق فرانسه یعنی بوربن ها به کشور برمی‌گردند و برادر شاه سابق به تخت پادشاهی تکیه میزنه.
.
سالها تلاش کسانی مثل برنادوت برای براندازی حکومت مستبدانه خاندان بوربن ها و انقلابی که بعد از چند سال اسیر خودکامه تازه ای به نام ناپلئون شد و نهایتا جنگی علیه فرانسه و فراهم اووردن ناخواسته موجبات قدرت‌گیری دوباره خاندان سلطنتی سابق. داستان برنادوت تکرار شونده ترین داستان تاریخ ماست. داستان امید و آرزوهای از دست رفته
        

17

        جلد اول رو که خیلی دوست داشتم
بریم ببینیم بقیه‌ش چجوریه.

خلاصه‌ی داستان با جزئیاتی که برای خودم جالب بود: اوژنی  وقتی چهارده سالشه برای نجات دادن برادرش از زندان همراه زن‌داداشش می‌ره با یه مقام سیاسی حرف بزنه و اونجا خوابش می‌بره. وقتی بیدار می‌شه ژوزف بناپارت اون رو تا خونه همراهی می‌کنه و دزیره هم که تو فکر شوهر دادن خواهر ۱۸ ساله‌ش بوده، ژوزف ۲۴ ساله رو همراه برادرش ناپلئون ۲۵ ساله برای شام شب بعد دعوت می‌کنه.
ژوزف با ژولی به خاطر جهیزیه‌ی زیادش ازدواج می‌کنه. چند روز بعد، ناپلئون هم از اوژنی خواستگاری و در واقع با اون نامزد می‌کنه و ازش ۹۷ فرانک پول قرض می‌کنه و می‌ره پاریس تا وقتی اوژنی ۱۶ ساله شد برگرده و عروسی کنن. اون پول رو اوژنی جمع کرده بوده که برای ناپلئون لباس بخره چون لباس خودش خیلی مندرس بوده!
اونقدر وضعیت مالی بناپارت‌ها ناجور بوده که بعد از یه مدت اوژنی که از دلتنگی هم داشته خل می‌شه، وقتی کسی به جز دایه‌ش خونه نبوده، می‌ره پاریس که اولا برای ناپلئون لباس ببره و ثانیا بهش بگه که چند ماه دیگه ۱۶ ساله می‌شه، که اونجا متوجه می‌شه آقا ناپلئون داره با ژوزفین خانم بیوه که دو تا هم بچه داره، نامزد می‌کنه. (چند سال بعد و کمی قبل از تاج‌گذاری عقد شرعی رو جاری می‌کنن البته)
اوژنی از دیدن این تصویر بسیار حالش بد می‌شه و برمی‌گرده و میاد خودش رو بندازه توی رودخونه که یک مرد جوان ۳۱ ساله نجاتش می‌ده.
خلاصه که اون مرد اون شب فکر می‌کنه اوژنی یه دختر بی سر و پاست و دو سال بعد که اون رو توی خونه‌ی اشرافی خواهرش ملاقات می‌کنه، متوجه اشتباهش می‌شه و با اوژنی نامزد و ازدواج می‌کنن و یه پسر هم به دنیا میارن.

بقیه‌ی ماجرا توی تاریخ ثبت شده. حتی همین‌ها که من گفتم هم ثبت شده. ناپلئون کم کم و زیاد زیاد پیشرفت می‌کنه و امپراطور می‌شه و برادرهاش هم یکی یکی هر کدوم پادشاه یه جا می‌شن و این وسط سر اوژنی و برنادوت هم بی کلاه نمی‌مونه و برنادوت اول مارشال و بعد پادشاه یه کشور کوچولو می‌شه که اون کشور اصلا دیگه وجود نداره انگار. (تا آخر جلد اول، می‌دونم بعدا پادشاه سوئد می‌شه)

ادامه‌ی حواشی ماجرا اینه که ژوزفین و ناپلئون رسما و غیررسمی به هم‌خیانت می‌کنن و در نهایت ناپلئون ژوزفین رو طلاق می‌ده و با یه دختر ۱۸ ساله که دختر پادشاه اتریشه و با حفظ سمت برادرزاده‌ی ماری آنتوانت هم هست، ازدواج می‌کنه. اینجا آخر جلد اوله و بعدش فقط به برنادوت پیشنهاد می‌شه که برای پادشاه سوئد شدن، داوطلب بشه.

اتفاق بانمک داستان، رفتن بتهوون به خونه‌ی دزیره بود که برنادوت دعوتش می‌کنه که بهش دکتر معرفی کنه برای گوشش یا اینکه جایی داستان‌های گوته رو می‌خونن و دزیره کلافه‌ست که اینا که آلمانیه، ما نمی‌فهمیم! یا جای دیگه که از نقاشی "ژیو کوندا" کار نقاش ایتالیایی، داوینچی حرف می‌زنه.

مجموعا کتاب شیرین دوست‌داشتنی‌ای بود. خوشحالم که خوندمش‌.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

31

          رمان دزیره شرح زندگی دزیره کلاری که به صورت خاطرات او در دفترچه اش نقل شده و درمورد داستان عاشقانه‌ی او با ناپلئون بناپارت امپراتور فرانسه است. اما همه چیز به همین صورت نمی‌ماند؛ ناپلئون به پاریس میرود و اتفاقاتی رخ میدهد که زندگی دزیره‌ی صاف و ساده را دچار تحولاتی میکند.
هرگز فکر نمیکردم تاریخی که به طرز فجیحی ازش بیزار بودم برام انقدر شیرین جلوه کنه.
با اینکه به‌قصد خواندن یک داستان عاشقانه این کتاب را شروع کردم ولی بیشتر از عاشقانه یک کتاب سیاسی بود که خب من تا قبل خواندنش اصلا نمی‌پسندیدم. اما دزیره فرق داشت.
این کتاب قطعا به صورتی نیست که همه ی افراد از خواندنش لذت ببرند؛ بلکه آن نیز مخاطبین خاص خودش را دارد.
اگر به دنبال یک داستان عاشقانه‌ی آبکی هستید هرگز دزیره رو شروع نکنید چون فقط وقت و پولتان را دور ریخته اید. دزیره فرسخ ها با یک داستانی که فقط برای گذراندن وقتتان آن را میخوانید فرق دارد.
کتاب، شخصیت های زیادی داشت که طبق معمول به خاطر سپردن اسم آنها برایم دشوار بود اما اصلا اهمیت ندارد چون حضور خیلی از انها به هیچ وجه ماندگار نیست.
دزیره‌ی دوست داشتنی قطعا یک شاهکار با قلمی فوق العاده زیباست که مخاطب را به خود جذب می‌کند حتی اگر مثل من رابطه‌ی خوبی با تاریخ و سیاست نداشته باشید.
        

34

نیـلآ

1402/7/4

        من تعریف این کتاب رو زیاد شنیده بودم پس برای خوندنش دست به کار شدم،ولی بعدش زده شدم چون فک میکردم بیشتر داستان عاشقانه باشه، نه تنها نبود بلکه بیشتر راجب تاریخ فرانسه و جنگ فرانسه بود،
به همین دلیل هم هنوز برای خوندن جلد دوش دست به کار نشدم.
ولی بعضی جاها میشه گفت دیالوگ های خیلی زیبایی داشت.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

5