Sole | خورشید

Sole | خورشید

بلاگر
@Monday

34 دنبال شده

99 دنبال کننده

                یکی از کلاغ ها🐦‍⬛
همان خورشیدی که هرروز می‌سوزد ✨
‹ نه به عزاداری ، نه به کفن و دفن ›
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
        دوستش دارم ، دوستش دارم ، دوستش دارمممم 😭✨ 
خدایا یه کتاب چقدر می‌تونه عسل و تو دل برو باشه ؟ یه کتاب چقدر می‌تونه به اطلاعات آدم اضافه کنه ؛ تازه این فقط جلد اولشههه 🫣 

✨✨✨

اوایل ، خوندش برام مثل شکنجه بود چون تقریبا توی این ژانر چیزی نخوندم بودم به جز غرور تعصب « نسخه کوتاه شده اش » که اونم خیلی خوندش طول کشید برام ، و توی دوران مدرسه اصلاااااا نمی‌تونستم به کتاب نگاه کنم چون انقدر درس و امتحان داشتم که زمان خوابم هم به سه ، چهار یا پنج ساعت رسیده بود و کلا این قضیه امتحانا « هم دی ، هم کلاسی ها » خیلی آسیب به بدن و مغزم کرد و بعد از امتحانای دی باید جدی جدی استراحت کنم .. 
دو روز پیش دوباره شروع کردم خوندن دزیره و ادامه دادنش رو ، چون امتحانای مهمی دیگه نداشتم ولی با این حال خیلی براشون خوندم 🤦🏻‍♀️ و وقتی برگشتم توی حال و هوای کتاب خوندن ، انگار برگشتم به ورژن اصلیم 🫠 موقعی که از کتاب خوندن فاصله گرفته بودم انگار حالم هم 
خوب نبود ولی این دو روز خیلی حال روحیم بهتر شد ✨ 

✨✨✨

تا اینجای کار ، میگم دزیره بخونید ، اگر 
⭐ به تاریخ علاقه مند هستید .
⭐ با نثر کلاسیک و زیادی ادبی مشکلی ندارید .
⭐ با خاطره خوانی مشکلی نداشته باشید « چون نوشته شده از روی دفترچه خاطرات دزیره است » 
⭐ راجب انقلاب فرانسه اطلاعات کافی دارید .

✨✨✨ 
⚪ نقاط قوت کتاب : 
⬜  نثر ، جوری بود که بعد از خوندن نصف کتاب « حداکثر » به نثر عادت میکنی .
⬜  شخصیت پردازی ها ، قوی ولی فقط برای شخصیت های اصلی و سرشناس داستان .
⬜  داستان ، داستان واقعیه و هیچ دستی توی داستان برده نشده « به جز قسمت های رومنس » و توی هر کتابی که راجب تاریخ فرانسه باشه بخونید متوجه صحت اطلاعات این کتاب میشید.
 
✨✨✨ 
فعلا برای نقاط ضعف نوشتن خیلی زوده چون هنوز یه جلد بلند بالای دیگه هم هست که باید بخونم تا نظر نهایی و کاملم رو بگم . « اصلا من در حدی نیستم که بخوام نقطه ضعف برای این کتاب بگم 😂🦦» 
خلاصه کل حرفام اینه که :: دزیره بخونید ✅

بار دیگر هم تشکر میکنم بابت خوندن یادداشت کم محتوا و پر از چرت و پرتم 💗✨
      

18

        اول از هرچیزی اگر قصد خوندن دارید ، یادداشت ممکنه حاوی اسپویل باشه ، و از کسانی که براشون داستان اسپویل شد ، عذرخواهی میکنم ✨


نمیدونم چه امتیازی به این کتاب بدم ، ولی من نمی‌دونم اگه با شوهرت مشکل داری یا باهم اختلاف دارین ، خب بچه برای چی میارین ؟ که بعد این جوری بکنین با بچه ؟ اصولا بعد از دو سه سال باید بچه دار شین که ببینید با هم مشکلی ، اختلافی چیزی ندارین که یه بچه رو بدبخت کنین ؛ 
اگه ناخواسته هم بوده باشه من فکر میکنم انداختن بچه بهتر از اینه که توی یه خانواده اشتباه یا توی جامعه اشتباه با طرز فکر اشتباه بزرگ بشه و بدبخت بشه و فحشش رو به مادر پدرش بده که چرا منو اصلا به دنیا آوردید ! 

شخصیت زن داستان اشتباه ترین کار زندگیش این بود که توی مغازه بچه اش رو ول کرد ، خب حداقل میبردی میذاشتیش پرورشگاهی جایی ، بچه ی سه ساله چجوری خودشو زنده نگه داره ؟ 
دغدغه ی مادره ، یا بهتره اصلا اسم مادر روی این زن نذاریم چون یه ذره عواطف مادرانه نداشت و فقط به فکر این بود که شوهرش راضی باشه ! بعد تازه یه جای کتاب می‌گفت ″ تازه اول جوانیمه ، برای شوهرم سه چهار تا بچه دیگه میارم بلاخره ″ این اصلا تفکرات یه مادر نیست ، حتی اگه اون مادر سنگدل ترین مادر هم باشه ! بعد آخر کتاب با چی تموم شد ؟ با اینکه شوهرش پول تاکسی رو بهش نداده ! آخه دغدغه الانت اینه زن ؟ نباید به فکر بچه ات که ولش کردی تو خیابون باشی ؟ نباید نگران باشی ماشین نزنه بهش یا از گرسنگی چی بخوره یا شب رو کجا بخوابه ؟ با خیال راحت از این ماجرا فقط به فکر پول تاکسی ای ؟ باورم نمیشه ؛ 

من به شخصه فکر میکنم صد سال شوهر نداشتن بهتر از اینه که از بچه ات بگذری !! اگه شوهرت نمی‌ذاره بچه ات که از یکی دیگه اس رو نگه داری با خودت ، میتونی با یکی دیگه ازدواج کنی که بچه ها رو دوست داره و براش مهم نیست بچه ی کی باشه ! همچین آدم هایی که بدون هیچ چشم داشت یا منتی بچه ی یکی دیگه رو بزرگ میکنن هست ؛ پدر مادر هایی هستند که بچه از پرورشگاه میارن ، آیا باید با خودشون بگن بچه یه نفر دیگه اس من برا چی باید بزرگش کنم ؟ خیر ، کسی که بچه بخواد ، بچه ی زنش که از شوهر قبلیش بوده هم بزرگ‌ می‌کنه ، بحث ، بحث ذات آدم هاست ؛ هم ذات زنه ، هم ذات شوهرش !


✨✨✨
« این جور آدم هایی که توی یادداشتم نوشتم رو توی زندگی واقعیم هم دیدم ؛ دیدم که یکی به پدر و مادرش فحش میداد که ناخواسته بچه دار شدن و از هم جدا شدن و برای بچه فقط افسردگی گذاشتن .. و آدمی هم که بچه ی زنش که از یکی دیگه هم بوده رو دیدم که بزرگ کرده و چقدر هم اون بچه رو دوست داره و دیگه حاضر نشده بچه ای از خودش داشته باشه ، چون می‌گفت اگه بچه دیگه بیارم هیچ وقت نمیتونم به اندازه بچه ای که حتی از گوشت و خون خودم نیست ، اونی که از خودمه رو دوست داشته باشم :) » 

⭐ بابت نوشتارم اگر کمی نا مفهومه عذرخواهی میکنم چون انقدر اعصابم خورد شده بابت این کتاب که نمی‌تونستم جمله بندی درستی بکنم 🥲✨
      

14

        اولش قصد نداشتم برای این کتاب یادداشتی بنویسم ولی وقتی به اواسطش رسیدم گفتم چه بهتر که براش یه یادداشت بنویسم . 
اول از همه اسم کتاب که مشخصه ؛ داستان راجب بابک و باران ، خواهر و برادریه که یه جعبه موسیقی از یه مرد کولی که با سنتور آهنگ بتهوون رو اجرا می‌کنه ، میخرن ؛ وقتی کوکش میکنن مثل یه تونل زمان پرت میشن توی دوران باخ ؛ از اونجا ماجراشون شروع میشه .
بابک ، یه پیانیسته و به اصرار باخ یک ارگ نواز هم میشه . باران هم که اصلا به موسیقی علاقه نداره ! 
✨✨✨
این کتاب بیشتر از اینکه جنبه داستانی داشته باشه ،  معرفی زندگی باخ هستش ؛ اینکه شما میفهمید که باخ در اصل آهنگ ساز ارگ و هارپیسکورد بوده تا پیانو . « چون اون زمان پیانو ساز بسیار کمی بوده » . اینکه شما میفهمید که چه بلایی سر شش کنسرتوی براندنبورگ ، کنسرتو های معروف باخ میاد . 

خلاصه اگر توی سازی تخصص دارید « مخصوصا پیانو » یا به موسیقیدان ها علاقه مند هستید این کتاب رو که جنبه معرفی و همچنین طنز سطحی ای داره رو بخونید ؛ برای اطلاعات هم که شده خیلی به کار میاد . «‌ مثلا من خودم نمی‌دونستم سوپرانو چیه با اینکه خودم پیانو میزنم 😔🤣🙏🏻» 

این کتاب جلد اول از به مجموعه سه جلدیه : 
۱- من ارگ نواز باخ هستم .
۲- من پیانونواز موتسارت هستم .
۳- من ویولون نواز بتهوون هستم .
✨✨✨
در رابطه با امتیازی که دادم باید بگم که :: 
نثر ، یه نثر کودکانه و ساده بود اما برای همه سنین قابل خوندن و روونه برای همین کودکانه بودنش و دیالوگ های کودکانه اش ، یه ستاره کم کردم و چهار ستاره ی باقی برای اطلاعاتی بود که بهم اضافه شد و الان تقریبا میفهمم چرا یکی از کتاب های درس باخ اسمش آنا ماگدالنا ست 🤭✨
      

16

        دو جلدی فیبل و همنام ؛ 
یادداشت ممکنه حاوی اسپویل باشه , اگر قصد خوندن دارید این یادداشت رو نخونید ✨


اول از همه باید بگم : نویسنده عاشقتم 😭🙏🏻 هیچ کس رو توی داستان نکشت « البته از آدم های خوب » . آقا من از دو جلدی این انتظارو نداشتم ولی مثل اینکه یه جلد فرعی به نام قدیس هم هست , اولش از قدیس خوشم نمیومد چون فیبل رو نباید تو جوال ولش میکرد ولی بعد خواننده می‌فهمه که چرا قدیس اینکارو کرده . 

یه تصویر خوبی از کلاو تو ذهنش داشت که دقیقا آخر جلد اول اون تصویر خوب از ذهنش پاک شد و منم دیگه ازش خوشم نیومد 🙏🏻.
ترجمه نشر آذرباد , خانم اطلسی خرامانی , عالییی بود بود , خیلی روان و خوش خوان شده بود , اینو در حالی میگم که چند صفحه پی دی اف ترجمه مجازی رو خوندم و داشتم خودمو شکنجه میدادم 💀 ( با احترام به کسایی که ترجمه نشر مجازی رو دوست داشتن , صرفا این فقط نظر منه. ) 


یه چیزی اذیتم میکرد این بود که همه از فیبل خوششون نمیومد , و وست هم توی مری گولد « نمیدونم توی جلد اول بود یا دوم ولی » به اعضای مری گولد داشت زور می‌گفت که : آره باید بریم مجمع الجزایر یوری و این حرفا , و فقط داشت باعث خشمی میشد که همه نسبت به فیبل پیدا میکردن .

سر اینکه اسم کتاب «فیبل» باشه یا «فابل» فکر کردم , و حقیقتا جفتش درسته 😭💀 . چون Fable نوشته شده و هر دو جور میشه خوندش ولی من با تلفظ فیبل بیشتر حال میکنم 🦦

در کل اگر به دریا , کشتی های قدیمی و تجارت و سنگ شناسی علاقه دارید این دوگانه رو از دست ندید . 

« یه نکته , اگر با پایان باز مشکل دارید و نمی‌تونید طاقت بیارید , از نظر آذرباد این کتاب رو بخونید , دو جلد ترجمه شده و پایان جلد دو اصلااا باز نیست » 🩵
« این کتاب نهمین کتابیه که توی مرداد تموم کردم 🤭 »
      

10

        جلد اول از مجموعه سریر شیشه ای .
یادداشت ممکنه حاوی اسپویل باشه ، لطفا اگر قصد خوندن دارید این یادداشت رو نخونید ✨
اول از همه باید بگم که :: چرا اینقدر خفن بود ؟ اصلا انتظار نداشتم از جلد اولش اینقدر خفن باشه . حتی تصور این سطح جذابیت برام محال بود .
داستان توی جلد اول سیر خیلی جذابی داشت که نه کند بود و نه تند . 
یه سری شخصیت ها بودن که از بدو ورودشون به داستان ازشون بدم میومد 🤡 از پرینگتون و کلتین و کین متنفر بودم ( تاکید میکنم متنفرررر ) و به نهیمیا احساس خوبی نداشتم و همش فکر میکردم قراره تو زرد از آب در بیاد . ولی معلوم شد اصلا بنده خدا اون چیزی که من فکر میکردم نبود . 
در رابطه با دوریان باید بگم که :: سلینا چرا خر شد ؟ چرا تموم کرد همه چی رو ؟ بذار دو جلد دووم بیارید 😭 من میدونستم این دوتا سرانجام خوشی ندارن ولی فکر نمیکردم سلینا تموم کنه 🤡 خلاصه که سر این قضیه خیلی فشار خوردم . 
پادشاه هم که انتظار عوضی بودنشو داشتم ، چون کلا توی داستان ها نباید از پادشاه ها انتظار خوب بود داشته باشی ، همشون فقط به خودشون و خوش گذرونیشون اهمیت میدن . 
از اینکه با جلد اول اینقدر ارتباط برقرار کردم متعجبم . و تاحالا نشده بود که یه کتابی رو توی یه روز تموم کنم ( هر بخش تقریبا یه روز زمان برد ) 
خلاصه که اگر فانتزی خون هستید این مجموعه رو از دست ندید 🩵
      

13

        پایان جلد اول مجموعه « خردم کن » 
یادداشت ممکنه حاوی اسپویل باشه. اگر قصد خوندن دارید این یادداشت رو نخونید ✨
ترجمه ی جلد اول رو خوندم و زبان اصلیش رو هم خوندم ولی این جلد رو دوست نداشتم . ضعف قلم نویسنده معلوم بود : تازه واردی . البته خیلی شنیدم که اونایی که کامل مجموعه رو خوندن میگن جلد سوم به بعد پیشرفت چشمگیری داره و از اون جلد به بعد میشه ارتباط گرفت . 
یه چیزایی رو مخمه از این جلد اونم ضعیف بودن شخصیت اول یعنی جولیته . توی این جور کتابا شخصیت اول که دختر داستان باشه اصولاً یه دختر قویه که به کسی هم نیاز نداره ولی این داستان متفاوت بود ‌.
از شخصیت آدام اصلا خوشم نیومد 🤡 البته چون برام اسپویل شده از همون اول به وارنر احساس خوبی داشتم و احساس کردم که همه دارن نادیده اش میگیرن و به عقیده من وارنر گناه داره 🥲. برای همین جلد ۱/۵ رو هم ترجمه میخونم و هم زبان اصلی . 
در نهایت امیدوارم اون انتظاری که از این مجموعه دارم در کل برآورده بشه 🩵✨
      

11

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

پاندای بزرگ و اژدهای کوچککتابخانه ی نیمه شبانجمن ارواح غمگین

کتاب های کوتاه ، اما فلسفی و روانشناختی ✨

4 کتاب

این کتاب ها علاوه بر کوتاه بودن ، بامزه بودن و در عین حال ساده ، به شما کمک میکنن که زندگی رو بهتر درک کنین و از زندگیتون لذت ببرید . پسرک ، موش کور ، روباه و اسب داستان چهار موجودی رو روایت می‌کنه که به ترتیب با هم آشنا میشن ، توی سفرشون روباه کمترین صحبت رو داره که به شدت باهاش همزاد پنداری میکنم . پاندای بزرگ و اژدهای کوچک : پر از جمله های قشنگ و با معناست که مسیر زندگیتون رو ممکنه عوض کنه وقتی که انجمن ارواح غمگین رو تموم کردم با خودم گفتم چقدر خوب میشد اگر آدم ها به خودشون اعتماد داشتن که چقدر مفید هستن میتونستن ارتباطات بهتر و مفیدتری برقرار کنند . کتابخانۀ نیمه شب کتاب کوتاهی نیست و همینطور فلسفی نیست اوا روانشناسی هست و می‌تونه امید به زندگی رو در شما تقویت کنه که البته ممکنه سلیقه هر کسی نباشه چون خیلی از کاربران بهخوان این کتاب رو نپسندیده بودن و در کل برای کسایی که وایب خوب دوست دارن پیشنهادش میکنم . (در ضمن این کتاب رو حتما از نشر کوله پشتی تهیه کنید چون ترجمه ی بسیار بهتری نسبت به بقیه انتشارات داره .) در کل اگر در زندگیتون دچار این شدید که انگار از زندگی زده شدید این کتاب ها رو بهتون پیشنهاد میکنم

25

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.