معرفی کتاب زمانی که همسایه‌ی میکل آنژ بودم اثر محمدرضا مرزوقی

زمانی که همسایه‌ی میکل آنژ بودم

زمانی که همسایه‌ی میکل آنژ بودم

محمدرضا مرزوقی و 3 نفر دیگر
4.4
19 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

60

خواهم خواند

9

شابک
9786008655367
تعداد صفحات
140
تاریخ انتشار
1399/2/21

توضیحات

        
«مانی» با خواندن خاطرات دایی شوکه می شود، «دایی سامان» کجا و «میکل آنژ» کجا؟ اما دایی توی دفترچه نوشته: درست وقتی میکل آنژ در حال نقاشی شاهکار خود، یعنی «داستان آفرینش» بر سقف کلیسای «سیستین» است. با او آشنا و بعد همسایه می شود. دایی سامی کلکی سوار می کند و شاگرد میکل آنژ می شود. در این میان سر و کله کشیش ها و اسقف هایی پیدا می شود که می خواهند برای سامی و میکل آنژ پاپوش درست کنند و پاپ ژولیوس را بر علیه آن ها بشورانند. 
مانی و «مینا» و باقی بچه های فامیل با کنجکاوی سفر پر ماجرای دایی را دنبال می کنند و دور از چشم مادربزرگ به خاطرات خصوصی برادرش سرک می کشند...

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به زمانی که همسایه‌ی میکل آنژ بودم

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به زمانی که همسایه‌ی میکل آنژ بودم

یادداشت‌ها