روزگار یک دل شکسته

روزگار یک دل شکسته

روزگار یک دل شکسته

استفانی گاربر و 1 نفر دیگر
3.3
9 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

16

خواهم خواند

33

شابک
9786227314984
تعداد صفحات
375
تاریخ انتشار
1403/3/13

توضیحات

        تا بوده و بوده، اِوانجلین فاکس همیشه به عشق حقیقی و پایان‌های شاد باور داشته است… تااینکه درمی‌یابد عشق زندگی‌اش قرار است با دختر دیگری ازدواج کند.

اِوانجلین، ناچار و درمانده، برای متوقف کردن عروسی و التیام بخشیدن به دلِ زخم‌خورده‌اش، با شاهزاده‌ی جذاب؛ اما شرور دل‌ها معامله‌ای می‌کند. شاهزاده‌ی دل‌ها در ازای کمک به او، خواستار سه بوسه می‌شود تا در زمان و مکان دلخواهش از اِوانجلین دریافت کند.

اما اوانجلین پس از انجام اولین بخش از معامله، متوجه می‌شود قدم گذاشتن در بازی یک فرد جاودانه، کار بسیار خطرناکی بوده و شاهزاده‌ی دل‌ها خواستار چیزی بیش‌ازآن است که اوانجلین قصد داشته در اختیارش بگذارد. او نقشه‌هایی برای اوانجلین در سر دارد… نقشه‌هایی که یا به بزرگ‌ترین پایان خوش ابدی ختم می‌شود، یا به سنگین‌ترین اتفاق غم‌انگیز تاریخ…
      

لیست‌های مرتبط به روزگار یک دل شکسته

پست‌های مرتبط به روزگار یک دل شکسته

یادداشت ها

joiboy

1403/5/25

خب این یه
          خب این یه کتابیه که تو کل جهان معروفه و همه کلی دربارش صحبت میکنن و به قولی ترنده دیگه...
ولی بر خلاف همه نظرات این کتاب کاملا یک کتاب سطح پایین و بدون هیچ محتواییه...
شخصیت پردازی ضعیف ،دنیا سازی ضعیف، داستان ضعیف. کل هدف و تمرکز داستان روی اینه که دختر شخصیت اول راه بیوفته دنبال پسر های جذاب تو داستان و از اون طرفم عشقشو فراموش کنه.
کتاب سعی میکنه فضا زیبا و جذاب و جادویی خلق کنه ولی این دنیا سازی کاملا بی منطق و فقط برای اینه که کتابو خوشگل یا زیبا کنه وگرنه نه منطقی داره که چرا این چیزا جادوییه و نه دلیل محکمی.
یک کتاب کاملا دخترونه که حتی اگر دخترا هم بخونن حالشون به هم میخوره . اصلا وقتتتون رو با این کتاب تلف نکنید و اصلا سمتش نرید .
گول ظاهر و زیبا بودن داستانو نخورید وقتی داستان هیچ محتوایی نداره و هیچی بهتون اضافه نمیکنه الکی مغزتون رو با مزخرفات پر نکنید. به درک که زیباعه. این زیبایی هم تلاشیه برای نگه داشتن خواننده چون کتاب هیچ محتوایی نداره.
یک رومنس لوس و هولی داره . ( توضیح رومنس هولی توی ریویو جلد اول بازی میراث نوشتم) .شخصیت اول رسما هر*زست . فقط از این کتاباست که دختر های کم سن و تینیجر بخونن که کراش بزنن روی پسر های جذاب داخل کتاب . از اون کتاباست که هیچ چیزش هیچ منطقی نداره. هیچ دلیلی نداره و فقط هست . از این فانتزی های هست که تو سنین پایین بخونی و ارزو اون اتفاقاتو داشته باشی . که مثلا یه پسر جذاب ازت خوشش بیاد یا همه پسرا دنبالت باشن و از این طور چیزا. 
من به این داستانا میگم داستان های عقده ای چون نویسنده عقده ها و ارزو های مزخرفشو کرده کتاب و به خورد ملت میده و ملتم میگن عجب چیزیه چون احساسی تصمیم میگرن . چون برای خودشون ارزش قائل نیستم و یک ذره احترامم به خودشون نمیزارن که بفهمن چی دارن به خورد مغزشون میدن . با خوندن این کتاب سطح خودتونو نیارید پایین واقعا.
🛑 به لیست بدترین کتابایی که خوندم اضافه شد🛑
        
jurdan

1403/6/3

          اول از همه دقت کنین که این یک‌ کتاب در ژانر فانتزیه و اگه این ژانرو دوست دارین کتابو بخونین...
اوایل این کتاب بودم روند کندی داشت و گویا نویسنده دنبال یک موضوع از هر طرف بود که داستان رو ادامه بده و به خاطر همین فضای گیج کننده ای بوجود اورده بود ولی بخش دوم کتاب به قدری برام لذت بخش شد که نمره‌ام به کتاب بالاتر رفت و وقتی کتاب تموم شد همون لحظه جلد دوم رو میخواستم :)
یکی از نکات خوب کتاب فصل های کوتاهی بود که داشت و منی که نسبتا کند خوان هستم رو تشویق کرد ادامه بدم
اوانجلین شخصیت دختر کتاب بعضی جاها رو مخم بود... جوری که می گفتم چرا این تصمیمو میگیری یا چقدر ساده ای دختر... منتظرم تو جلد های بعدی رشد این شخصیت رو ببینم 
و اما جکس، با شخصیت عجیبی که داشت دوستش داشتم 
 عاشقانه خوبی نداشت ولی خب تازه جلد اوله واقعا نمیدونم جلد های بعدی بهتر میشه یا نه...
در کل خوب بود ولی اونطور که بقیه میگن و انتظار داشتم قانع کننده نبود... به امید جلد دوم بهتر :)
        
Elias

1403/7/5

          نام کتاب: #روزی_روزگاری_یک_دل_شکسته
نویسنده: استفنی گاربر
مترجم: اناهیتا 
تعداد صفحات: ۳۹۴
ژانر: فانتزی رمنس
اسپین اف مجموعه کاراوال
خلاصه داستان: 
داستان کتاب روایت اوانجلین دختری که روزی عروسی پسری که عاشقش بوده، لوک، با خواهرش، به کلیسای( معبد) شاهزاده قلب‌ها میره و درخواست میکنه تا عروسیش به هم بخوره.
جکس،شاهزاده قلب‌ها با او معامله میکنه که عروسی رو بهم میزه اما زمانش که برسه اوانجلین باید سه فردی که اون میگه رو ببوسه.
زمانی که اوانجلین به مراسم عروسی میره...
بررسی: 
میخوام اول از ربط این کتاب با مجموعه کاراوال شروع کنم. 
کتاب اول اشاره‌های خیلی واضحی به کاراوال داره و باید بدونید که هفت فصل ابتدایی کتاب از لحاظ زمانی به قبل از جلد سوم کاراوال برمیگرده و ادامه کتاب به بعد از جلد سوم کاراوال. 
۱-فیت‌ها ( همون اجل یا به معنای اصلی سرنوشت) کی هستن. ( جلد دوم و سوم کاراوال) 
۲-چرا اوانجلین بعد از اتفاقی که افتاد محبوب شد( جلد سوم کاراوال) 
۳-اسپویل سرگذشت شخصیت‌های کاراوال ( دوناتلا و اسکارلت درواقع پایان جلد سوم مشخص میشه اما چطوریش رو نمیگه)
۴- شخصیت پردازی جکس ( از جلد دوم کاراوال وارد کتاب میشه) 
۵-فیت‌ها برای چی فرار کردن به شمال ( جلد سوم کاراوال ) 
۶-عشق حقیقی جکس و رابطه‌اش با دوناتلا ( جلد دوم و سوم کاراوال) 
جواب همه ‌اینها داخل مجموعه کاراواله که لازم خوندن کتابه روزی روزگاری میشه 
حالا اگر نخونید هم میتونید روزی روزگاری رو بخونید اما ممکنه خیلی از رفتار و دلایل کار شخصیت‌ها براتون گنگ باشه و بذارید پای ضعف کار.
خب و خود روزی روزگاری
شخصیت پردازی کاراکترها 
اوانجلین دختریه که همه چیزش رو از دست داده؛ مادرش، پدرش و حالا عشقش در نتیجه فقط در پی راهی برای یک پایلن خوش میگرده و برای این پایان و یه سری اتفاق‌ها راهی یه جشن به شمال میره تا شاید بتونه به پایان خوشش برسه. 
خوش قلبیش و اعتمادش توی کتاب بارها و بارها زیر سوال میره و عواقبی براش داره( خنگههههه خنگ) 
جکس شاهزاده قلب‌ها که یه فیت ( اجل یا سرنوشت) هست. شخصیت پردازی این کاراکتر و دلیل رفتارهاش و همه چیز توی سه جلد کاراوال امده اینجا نویسنده زحمت از نوع گفتنش رو نمیده و همون شخصیت اعصاب خورد کن رو ادامه داده اما با ممکنه خواننده که شخصیت پردازی براش مهمه دلیل رفتارهای جکس رو نتونه درک کنه و بگه نویسنده نوشته که مثلا bad boy داستان باشه. 
در نتیجه میشه گفت نیاز به کار یا توضیح مفصل راجع به گذشته جکس و شناختش به مخاطب داره.
اپولو این که نمیشه فهمید چی تو سرش میگذره اصلا در طول کتاب کلا جادو شده بود. این برای جلدای بعدیه.
خواهر ناتنی وانجلین هم که ( مردشور ریختش ببرن) یه بدبخته که مادرش همش داره اموزشش میده و اذیتش میکنه برای شوهر کردن و نمونه دختر خوب بودن.
فضا سازی 
توضیحات نویسنده از فضا خوب بود ولی بعضی جاها دیگه بیش از حد از لباس و در و دیوار میگفت که بود و نبودش فرقی نمیکرد.
دنیا سازی
بعد از خوندن چهارتا کتاب هنوز دنیای دقیقی تو ذهن من خلق نشده و ضعیفه کلا.
روند کتاب معمولیه، نه تنده و نه کند. روان که با فصل‌های کوتاه کتاب باعث میشه سریع بخونیدش.
داستان پیچیدگی یا پلات خیلی خفنی نداره صرفا یه کتاب که باید از مسیر لذت ببرید و شخصیت‌ها.
همونطور که تو خلاصه متوجه شدید ژانر کتاب رمنسه، در نتیجه عشق موضوع بولد و اصلی کتابه. هرچند که کاپل اصلی توی این جلد هیچ علاقه به هم ندارن و یولش یولش قراره این رابطه شکل بگیره اما بازم بخش عمده کتاب راجع به دوست داشته شدن و پایان خوش هستش. 
اسمات نداره اما چند قسمتی بوسه داره.
در کل شما با یه کتاب رمنس فانتزی معمولی طرف هستید که صرفا از کسیر باید لذت ببرید.
        

1