خوب بود اما شاهکار نبود 
      

        یه داستان فوق العاده جذاب و پرکشش در ژانر امنیتی ، پلیسی
      

        کتابی که با همون روایت جذاب و شیرین ، شما رو از اول داستان با خودش همراه می کنه ، بزرگترین درس عبرتی که میشه از این کتاب گرفت اینه که چطور کوچک ترین تصمیم ما 
عواقب بسیار بزرگیو برای خودمون و حتی نسلهای بعدیمون بجا میزاره ، از این کتاب این درس رو میگیرم هیچوقت خودمون رو  مثل لوییز  در جایگاه تصمیم گیری برای بقیه آدمها قرار ندیم  ، چون هیچکس از ما متشکر نمیشه و زندگی بقیه رو به تباهی میکشو نیم  . 
      

        شرح جالبی به زبان طنز درباره فرزند پروری
      

        این کتاب رو خیلی اتفاقی از قفسه کتابخانه برداشتم . شعرهای کوتاه و  ساده کتاب من رو به خودش جذب کرد ...
      

        کتاب متن ساده و روانی داشت و خوااننده رو با جریان داستان پیش میبرد . زیبا بود 
      

        کتاب کم حجم ، با معنا و جالبیه ...
      

        و باز هم نمی دونم چی بگم در تمجید این کتاب که حقش رو ادا کنه ، 
یه رمان فوق العاده عمیق ، پربار ، و جذاب از آقای شاه آبادی که کاملا خواننده رو با خودش همراه می کنه ، در طول داستان احساسات متضادی رو نسبت به دیلماج احساس کردم گاهی نفرت ، گاهی دلسوزی و در پایان غم رو ... 

آه ،چه رمانی بود ....
      

        ده سال است که غمت را می پرورم 
      

        یادش بخیر ، خوندن این رمانا هرچند که محتوای عمیقی نداشتن اما بخشی از خاطرات نوجوونیمون محسوب میشه ..
      

        نمی دونم حس واقعیمو از خوندن این کتاب چطور شرح بدم ، اما 
سلام بر ابراهیم ، اونقدر زیباست که میتونه مدتها ، آدم رو در خاطراتی که روایت کرده ، غرق کنه ، باهاش میشه غمگین شد و گاهی لبخند زد ، من معتقدم که این شهید عزیز  خوانندگان کتابش و دوستانش رو انتخاب میکنه پس اگه این کتاب رو میخونید یعنی داش ابرام خواسته که باهاش بیشتر آشناشید. ..‌ 
همونطور که حاج اقا پناهیان فرموده بودن زندگی هر آدمی به قبل خوندن سلام بر ابراهیم و بعدش ، تقسیم میشه ... 
      

        بااینکه رمان کوتاهی بود اما محتوای بشدت جذابی داشت .. 
      

        تعریفی نبود ، اونقدر گنگ به پایان رسبد که نفهمیدم مفهوم داستان چی بود و چه پیامیو میخواست منتقل کنه 
      

        روایت دختری به نام فریدا که در لابلای دردها زندگی کرد  ،و با حوادث ناخوشایند زندگی دست و پنجه نرم کرد ... دلم برای فریدا سوخت ، 
همه ی زندگیش رو با ترس سپری کرده بود  و به هنر  نقاشی  و عشق استاد چنگ زد تا بتونه زندگی کنه...
هرچند اخر داستان بسیار تلخ بود و خود کشی فریدا خواننده رو بسیار متاثر و ناراحت مبکرد 
      

        اثر فوق العاده جذاب  جلال برجس ، نویسنده ی عربه . 
این کتاب خط داستانی بسیار جالبی داره ، به راحتی میشه با شخصیت هاش ارتباط گرفت . چقدر دلم برای بارعه ، ابن قصاد و لمئه سوخت ... دلم میخواست داستان پایان بهتری داشته باشه اما 
داستان به تلخ ترین شکل ممکن یعنی مرگ فیلسوف عاشق پایان می پذیره . داستان خیلی عمیقه ، جملاتش کاملا پخته و حساب شده است .