معرفی کتاب 1984 اثر جورج اورول مترجم زینب سادات موسوی معلم
در حال خواندن
112
خواندهام
1,540
خواهم خواند
575
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
رمان ۱۹۸۴ نام کتاب مشهوری از جورج اورول است که به سال ۱۹۴۹ منتشر شده؛ نویسندهای که بسیاری او را با رمانی تخیلی - سیاسی قلعه حیوانات میشناسند. کتاب ۱۹۸۴ که به نام نوزده هشتاد و چهار هم شناخته میشود، در واقع یک «ضد مدینه فاضله» یا «پاد آرمانشهر» است که دنیایی فرضی و مخوف را در آینده به تصویر میکشد؛ دنیایی که در آن مردم جامعه تحت تاثیر پروپاگاندای حزب حاکم، تنفر شدیدی نسبت به دشمن دارند، بندهوار دیکتاتور را میپرستند (کسی که او را با عنوان «برادر بزرگ» یا «ناظر کبیر» میشناسیم)، نه تنها آزادی بیان که حتی آزادی اندیشه وجود ندارد، گناهکاران به راحتی اعدام میشوند و آزادیهای فردی و حریم خصوصی افراد به شدت توسط قوانین حکومتی پایمال میشوند؛ به نحوی که حتی صفحات نمایش در خانهها از شهروندان جاسوسی میکنند. ترسناکتر این که شهروندان این جامعه مجبورند همیشه با چهرهای سرشار از خوشبینی و لبخند به این صفحات نمایش نگاه کنند و کوچکترین نارضایتی از خود نشان ندهند؛ در غیر اینصورت مورد خشم دیکتاتور قرار میگیرند. شخصیت اصلی داستان در جامعهای زندگی میکند که به سه طبقه مجزا تقسیم شدهاست: طبقه کارگر، اعضای عادی و اعضای ردهبالای حزب. او عضو عادی حزب است که روزی در اقدامی قانونشکنانه، دفترچهای قدیمی میخرد و در آن شروع به نوشتن اندیشههای خود میکند و همین سرپیچی، سرآغاز چالشهای او (و ما به عنوان خواننده رمان) با موضوعاتی از قبیل قدرت، عشق، انسانیت و ... میشود. در تحلیل و بررسی کتاب ۱۹۸۴ آن را بیانیه سیاسی شاخصی در ردهی نظامهای تمامیتخواه به حساب میآورند. بهترین ترجمه کتاب ۱۹۸۴ را احتمالا باید میان ترجمههایی از صالح حسینی، کاوه میرعباسی، مریم فیروزبخت یا حمیدرضا بلوچ جستجو کرد، هرچند ترجمههای دیگری هم از این رمان جورج اورول در بازار موجود است.
بریدۀ کتابهای مرتبط به 1984
نمایش همهپستهای مرتبط به 1984
یادداشتها
1400/4/31
31
1401/3/10
24
1401/4/11
13
1400/9/26
9
1400/8/26
10
1402/5/4
27
1401/7/8
5
1402/12/22
جنگ صلح است، آزادی بردگی است، نادانی توانایی است. برادر بزرگ همیشه شما را زیر نظر دارد، نه تنها تمام رفتار ها و حرکات شما مورد توجه است؛ بلکه فکر و عقیده ی شما به راحتی قابل تشخیص است و جرم به حساب میآید. گذشته ای وجود ندارد، انسانها وجود ندارند، همه با هم برابر و برادرند و اعضای حزب هستند. رابطه ی جنسی جرم است، اعضای حزب فقط برای انجام وظیفه ی خویش به عنوان نیروی تازه برای حزب با هم آمیزش میکنند تا فرزند بیاورند. پدر و مادر به فرزندان و فرزندان به پدر و مادر و همچنین خواهر و برادر خود رحم نمیکنند. کوچک ترین حرکتی از جانب نزدیکان و دیگران مورد توجه است و به پلیس گزارش داده میشود. کسی که مرتکب جرمی بشود از او به جرم خیانت به حزب اعتراف اجباری و خیالی میگیرند، شکنجه میشود و باور میکند که به حزب خیانت کرده و بعد دود میشود، حذف میشود، از بین میرود و هیچ نام و نشانی از او باقی نمیماند گویی هیچ وقت وجود نداشته! انسانها از هویت خالی هستند، چیزی نمیدانند.. اگر حزب بگوید دو به علاوه دو میشود ۵، یعنی همان است که آنها میگویند.. اگر بگوید قانون جاذبه زمین وجود ندارد و زمین صاف است و ستارگان به دور زمین میچرخند حتما همین است. همیشه زمانی برای نفرت پراکنی برای دشمنان خیالی وجود دارد.. و همینطور زمانی برای افتخار به دستاورد های کشور که این اخبار همیشه و در هر زمان و در هرجا قابل پخش است. کسی راه فرار ندارد. حتی در جنگل ها و بیابان ها شنود وجود دارد و اکران دور برد شما را میپاید. اخبار، کتابها، روزنامه ها، افراد حقیقی و خیالی، بارها و بارها اصلاح میشوند و بعد خبرشان منتشر میشوند. شخصیت اصلی داستان به اسم وینستون که بیشتر فکر میکند، میداند چیزی این وسط درست نیست.. به آینده امید دارد و به دنبال گذشته است! عشق را میابد ولی میداند این عشق روزی گریبانش را خواهد گرفت چون در این مملکت عشق جرم است. آنها در قلب تو نفوذ خواهند کرد و تو خیانت خواهی کرد، او تو را میفروشد و تو او را!... و در آخر نویسنده خیلی قشنگ، حکومت کمونیستی رو توصیف کرده و به ما نشون داده که آرمانگرایی چه بلایی سر یه حکومت و مردمش میاره! من خیلی از کتاب لذت بردم.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
12
1403/2/17
0