۱۹۸۴

۱۹۸۴

۱۹۸۴

جورج اورول و 2 نفر دیگر
4.1
628 نفر |
147 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

116

خوانده‌ام

1,338

خواهم خواند

516

شابک
9786226412902
تعداد صفحات
242
تاریخ انتشار
1401/1/2

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

         رمان ۱۹۸۴ نام کتاب مشهوری از جورج اورول است که به سال ۱۹۴۹ منتشر شده؛ نویسنده‌ای که بسیاری او را با رمانی تخیلی - سیاسی قلعه حیوانات می‌شناسند. کتاب ۱۹۸۴ که به نام نوزده هشتاد و چهار هم شناخته می‌شود، در واقع یک «ضد مدینه فاضله» یا «پاد آرمان‌شهر» است که دنیایی فرضی و مخوف را در آینده به تصویر می‌کشد؛ دنیایی که در آن مردم جامعه تحت تاثیر پروپاگاندای حزب حاکم، تنفر شدیدی نسبت به دشمن دارند، بنده‌وار دیکتاتور را می‌پرستند (کسی که او را با عنوان «برادر بزرگ» یا «ناظر کبیر» می‌شناسیم)، نه تنها آزادی بیان که حتی آزادی اندیشه وجود ندارد، گناه‌کاران به راحتی اعدام می‌شوند و آزادی‌های فردی و حریم خصوصی افراد به شدت توسط قوانین حکومتی پایمال می‌شوند؛ به نحوی که حتی صفحات نمایش در خانه‌ها از شهروندان جاسوسی می‌کنند. ترسناک‌تر این که شهروندان این جامعه مجبورند همیشه با چهره‌ای سرشار از خوش‌بینی و لبخند به این صفحات نمایش نگاه کنند و کوچکترین نارضایتی از خود نشان ندهند؛ در غیر این‌صورت مورد خشم دیکتاتور قرار می‌گیرند.
شخصیت اصلی داستان در جامعه‌ای زندگی می‌کند که به سه طبقه مجزا تقسیم شده‌است: طبقه کارگر، اعضای عادی و اعضای رده‌بالای حزب. او عضو عادی حزب است که روزی در اقدامی قانون‌شکنانه، دفترچه‌ای قدیمی می‌خرد و در آن شروع به نوشتن اندیشه‌های خود می‌کند و همین سرپیچی، سرآغاز چالش‌های او (و ما به عنوان خواننده رمان) با موضوعاتی از قبیل قدرت، عشق، انسانیت و ‌‌‌‌‌ ... می‌شود.
در تحلیل و بررسی کتاب ۱۹۸۴ آن را بیانیه سیاسی شاخصی در رده‌ی نظام‌های تمامیت‌خواه به حساب می‌آورند.
بهترین ترجمه کتاب ۱۹۸۴ را احتمالا باید میان ترجمه‌هایی از صالح حسینی، کاوه میرعباسی، مریم فیروزبخت یا حمیدرضا بلوچ جستجو کرد، هرچند ترجمه‌های دیگری هم از این رمان جورج اورول در بازار موجود است.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

1984

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به ۱۹۸۴

پست‌های مرتبط به ۱۹۸۴

یادداشت‌ها

          دوران «1984» دوران سیاهی است. همه جا به شدت کنترل می‌شود؛ آدم‌ها حتی در مخفی‌ترین گوشه اتاقشان هم کنترل می‌شوند. فکر کردن ممنوع است. دوست داشتن ممنوع است. حتی در حین رابطه با همسر هیچ احساسی نباید در میان باشد و صرفاً این عمل به عنوان یک وظیفه، که همان تولید مثل است انجام گیرد. هر چه حزب بگوید همه باید آن را قبول کنند. تاریخ گذشته عوض می‌شود و تمام مستندات اعم از روزنامه، مقاله، خبر و ... تغییر پیدا می‌کنند تا حرف‌های حزب واقعی باشد. افرادی که برخلاف حزب فکر کنند و کارهای خلاف خواست آن‌ها را انجام دهند، از صفحه روزگار محو می‌شوند؛ نه تنها خودشان، که حتی اسم و نام و هرچه که مربوط به اوست از دفاتر و اسناد پاک می‌شود. طوری که انگار از روز اول چنین شخصی وجود نداشته و به دنیا نیامده است.
در یک چنین دنیایی «وینستون اسمیت» احساس می‌کند که از «برادر بزرگ» (رهبر حزب) متنفر است و حزب در حال نابودی انسان‌ها و عواطفشان و برده کردن آن‌ها است. و دست به کارهایی می‌زند که خلاف میل حزب است و اولین کارش این است که خاطرات خود را مکتوب می‌کند.
کتاب، یک دولت دیکتاتوری را ترسیم می‌کند که ادعای دیکتاتوری ندارد. دولتی که از مردم ماشین‌های بی‌احساس و بی‌عاطفه‌ای ساخته که فقط کار و تولید مثل کرده و در خدمت حزب باشند تا حزب برای همیشه قدرت را در اختیار داشته باشد. نویسنده خواسته با این کتاب ذهن و چشم مردم را نسبت به اتفاقات جاری در اطرافشان روشن کند و ببینند که در اطرافشان چه وقایعی در جریان است و چه کار باید بکنند.
خواندن این کتاب را به همه عزیزان پیشنهاد می‌کنم.

امین پازوکی 1399/08/12
        

28

Mim

Mim

1400/3/30

          من این کتابو وقتی ۱۶ ساله بودم دست گرفتم. و بعد از این همه سال هنوز حال و هوای کتاب از خاطرم نرفته.  حال و هوای کتاب بسیار سیاسیه و یه جورایی سعی میکنه شرایط زندگی توی کشوری فرضی که با سیستم ایدئولوژی محور و با سیستم اطلاعاتی/نظارتی قوی بر مردمش حکومت میکنه، از زبون کسی که در سلسله مراتب حکومتی شعلی داره اما دیدن زمانهای متفاوت قدیم(تا جایی که یادمه)، اون رو نسبت به شرایطش بی اعتماد و بی اعتقاد کرده، توصیف کنه.  حالتون خوش نخواهد بود بعد از خوندن این کتاب مخصوصا وقتی  بدونید نویسنده برای نوشتن اون فضا الهاماتی توی زندگی واقعی هم داشته. برای همین لطفا قبل از خوندنش افسرده، ناامید، نگران یا ترسان از شرایط زندگیتون نباشید.  خوندن این ترجمه برام نسبت باقی ترجمه های معروف تر کتاب، روون تر بود چون لغات ساده تری توش استفاده شده بود. اگر با لغات فاخر یا ادبی مثل من سر و کله میزنید، این ترجمه بیشتر به دردتون می خوره.  در آخر توصیه میکنم قبل از خوندن این کتاب سراغ مزرعه حیوانات برید. و اوگر از اون لذت بردید و یک کمی قصد خود آزاری داشتید، سراغ این یکی حتما بیاید.  والسلام
        

15

          1984 را اورول در سال 1949، هم‌زمان با قدرت گرفتن بلوک شرق، منتشر کرد. این کتاب جامعه‌ی سوسیالیستی توتالیتری را بر مبنای کشورهای کمونیستی وقت ترسیم می‌کند و پیش‌بینی درستی را از وضعیت آن‌ها در آینده‌ای نزدیک ارائه می‌کند. زمانی که آرمان‌ها و اهداف حزب برای مردم رنگ می‌بازند و چهره‌‌ی واقعی «قدرت»، بدون هیچ بزکی نمایان می‌شود.
سلطه و نفوذ این نظام «سوسیانگل» چنان است که حوزه‌ی ‌فردی و زندگی شخصی در آن از بین می‌رود و تماما تحت کنترل و نظارت حاکمیت در می‌آید. نقش «ناظر بزرگ» تمثیلی از رهبران بلوک شرق به ویژه استالین و سیستم‌های کنترلی-نظارتی منصوب به اوست. و نیز افرادی که تنها به عنوان جزء‌ی از یک کل شناخته می‌شوند، چنان به خدمت اهداف حزب‌ در می‌آیند که هریک به یک دستگاه کنترل‌گر تقلیل می‌یابند. آن از خودبیگانگی که مارکس مذمت می‌کرد به نوعی دیگر خود را نشان می‌دهد. افرادی که تنها در جهت اهداف حزب  معنا می‌یابند و به کارکرد اجتماعی‌شان تقلیل یافته‌اند، به جاي از خودبيگانگی با فرآيند توليد، از خویشتن خود بیگانه می‌شوند. ممنوعیت عشق و هرگونه عواطف بشری که در کتاب مطرح می‌شود نیز اشارتی است به همان از دست رفتن مفهوم فرد(individual).
در تحلیلی جامعه‌شناختی، این کتاب را می‌توان نقدی بر کارکردگرایی ساختاری نیز دانست. تاکید بر مفاهیمی چون نظم ساختاری، یکپارچگی اجتماعی، کارکرد نظام‌های بروکراتیک (وزارت‌خانه‌ها) و مذموم دانستن هرگونه تضاد اجتماعی نشان از نگاه انتقادی اورول بر مبانی این نظریه است. شاید بتوان گفت باوجود این‌که استالینیسم بر مبانی تضاد استوار است، اما نهایتا به بدیل آن پیوند می‌خورد.
 .
بخش از کتاب:[ قدرت در وارد آوردن درد و خواری نهفته است. قدرت در تکه تکه کردن ذهن‌ها  و پیوند دادن آن‌ها در شكلی تازه، به اختیار خود ما نهفته است. ... اگر تصویر آینده را بخواهی، پوتینی را مجسم کن که جاودانه چهره‌ی انسان را لگدمال می‌کند. ... تنها با آشتی دادن تناقضات است که می‌توان قدرت را ابدالاباد حفظ کرد.]

 


        

9

          کتاب رو بصورت الکترونیکی در فیدیبو خواندم و در اوقات فراغت و بی کتابی ان را تمام کردم. کتابی زیبا در مورد حکومتهای دیکتاتوری و بسته و وضعیت مردم در این حکومتها
چند تا یادگاری از این کتاب ارزشمند

 ۱. به همگان هشدار مى دهد که اگر روند تاریخ تغییر نکند، انسان ها در سراسر دنیا، بى آنکه خود بدانند، خصوصیات انسانى خود را از دست مى دهند و به آدم هایى ماشینى و بى روح تبدیل مى گردند
۲. مى توانند آدم را وادار به گفتن همه چیز بکنند. اما نمى توانند آدم را وادار کنند تا آن چیزها را باور کند. آنها نمى توانند به درون آدم دسترسى پیدا کنند.
۳. اگر آدم احساس کند که انسان ماندن، حتى اگر بى نتیجه باشد، ارزشمند است، درواقع آنها را شکست داده اى.
۴. یک گروه حاکم تا زمانى حاکم است که بتواند جانشینانى براى خود انتخاب کند. حزب در پى بقاى خون و اصالت نیست بلکه براى بقاى وجود خود تلاش مى کند. مهم نیست چه کسى قدرت را به دست مى گیرد به شرط آن که ساختار طبقاتى براى همیشه به همان شکل پایدار بماند.
۵. حزب به کارهایى که علنا انجام مى شود علاقه ندارد. فقط افکار براى ما مهم هستند.
۶. چگونه یک انسان مى تواند قدرتش را بر انسان دیگرى اعمال کند؟» 
وینستون فکر کرد. «با وادار کردن او به رنج کشیدن.» 
ـ دقیقا. با وادار کردن او به رنج کشیدن. اطاعت کافى نیست. اگر او رنج نکشد، چه طور مى شود مطمئن شد که او در حال اطاعت از خواسته تست نه خواسته خودش؟ ماندن در قدرت یعنى تحمیل درد و حقارت. 
۷. ـ درد به تنهایى همیشه کافى نیست. گاهى بشر در مقابل درد تا حد مرگ هم مقاومت مى کند. اما براى هرکس چیزهایى وجود دارد که اصلاً قابل تحمل نیست و نمى تواند به   آنها فکر کند. کارى هم به شهامت و یا ترس ندارد

بیست و ششم فروردین ۱۴۰۱
سیزدهم رمضان
        

13

          در ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺘﺎب ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ:
(( دﻧﯿﺎی ﺣﯿﺮت اﻧﮕﯿﺰ 1984 از ﺳﻪ ﮐﺸﻮر ﻏﻮل آﺳﺎ ،ﻣﻘﺘﺪر و ﺑﯽ رﺣﻢ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ ﮐﻪ داﺋﻤﺎ درﺣﺎل ﺟﻨﮓ ﻫﺴﺘﻨﺪ.ﺳﺎﮐﻨﺎن اﯾﻦ ﺳﻪ ﮐﺸﻮر ﮐﻪ ﺑﯿﺶ از ﻃﺎﻗﺖ ﺧﻮد،ﺑﻪ ﮐﺎر ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ و در ﻣﺤﯿﻄﯽ ﮔﺮﻓﺘﺎر ﮔﺸﺘﻪ اﻧﺪ ﮐﻪ در آن ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎن دوﻟﺖ ﻣﻤﻨﻮع ﺷﺪﻩ و ﻧﻔﺮت ﺑﺮ ﺧﻼف ﻣﯿﻞ اﺷﺨﺎص ،ﺑﺮ اﻧﮕﯿﺨﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد....)) 

 دﻧﯿﺎﯾﯽ ﻧﻪ ﭼﻨﺪان دور، ﻧﻤﯽ داﻧﻢ ﭼﺮا ذرﻩ ذرﻩ اﻧﺪﯾﺸﻪ ﻫﺎی ﺣﺰب ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ اوﺷﯿﻨﯿﺎ ﻣﺮا ﯾﺎد اﻓﮑﺎر ﺟﻨﺎب ﻋﻼﻣﻪ و ﺷﺎﮔﺮدان ﭘﺎﯾﺪاری ﺷﺎن ﻣﯽ اﻧﺪاﺧﺖ .ﻗﺒﻮل ﻧﺪارﯾﺪ؟ ﭘﺲ اﯾﻦ ﮐﺘﺎب را ﺑﺨﻮاﻧﯿﺪ .
ﺟﻨﮓ ﺻﻠﺢ اﺳﺖ .آزادی ﺑﺮدﮔﯽ اﺳﺖ .ﺟﻬﻞ ﻗﺪرت اﺳﺖ .
اﯾﻦ ﮐﺘﺎب ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﻬﻤﺎﻧﺪ ،رﻣﺎن دﻧﯿﺎی ﮐﻨﺎﯾﻪ ﻫﺎﺳﺖ. دﻧﯿﺎی اﺻﻼح اﺳﺖ ،ﻧﺼﯿﺤﺖ ﻫﺎی ﮐﻨﺎﯾﻪ آﻣﯿﺰ .ﮐﺘﺎب ﺧﻮﺑﯽ اﺳﺖ.ﭼﻮن ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﺑﺎﻫﻮﺷﯽ دارد ﺧﯿﻠﯽ دوﺳﺖ دارم ﻗﻠﻌﻪ ﺣﯿﻮاﻧﺎﺗﺶ را ﺑﺮای ﺑﺎر دوم ﺑﺨﻮاﻧﻢ:)
        

11

Zahra

Zahra

1402/5/13

          کتاب ۱۹۸۴
جامعه ی خوفناک کمونیستی واقع در کشور اوشنیا در شهر لندن.
داستان مردمانی که سراسر زندگی آنان تحت کنترل است و تنها یک هدف در زندگی شان وجود دارد 
|برادر بزرگ|
جهانی که در آن تنها سه کشور اوشنیا،اوراسیا و ایستاسیا وجود دارند،کشورانی که با یکدیگر در رقابتند و به دنبال کسب منافع هر چه بیشتر.
شخصیت محوری کتاب مردی است به نام وینستون اسمیت.او یکی از اعضای عادی حزب است اما وینستون مانند افراد دیگر نیست.او دارای افکاری بزرگ است،افکاری که برای حزب میتواند خطرناک باشد.
مردم در قفل و زنجیر های حزب اسیر شده اند،آزادی ندارند،حتی در سراسر داستان وینستون حتی تاریخ دقیق سالی که در آن زندگی میکند را نمیداند.تمام افعال آنان به وسیله ی تله اسکرین ثبت و ضبط میشود.
دنیایی که در آن احساس و عشق ممنون است و وینستون در این مسیر با دختری به نام جولیا آشنا شده و درگیر رابطه ی عاشقانه میشود.
رابطه ای که بعدا به ضرر او تمام میشود.

پ ن:کتاب را خواندم و خواندم.روز ها با دقت زیادی آن را مطالعه میکردم اما انگار این کتاب نوشته شده تا فقط یکی دو صفحه ی آخر آن خوانده شود.پس از خواندن آخرین جملات صفحه ی آخر تا ساعت ها در فکر بودم...
        

19

          در این دنیا، مردم تحت نظارت همیشگی و کنترل دقیق دولت قرار دارند و حتی فکر کردن به مسائل خارج از چارچوب‌های تعیین‌شده از سوی حزب حاکم، غیرقانونی است. این کتاب در واقع هشدار می‌دهد که در چنین جوامعی، قدرت ممکن است به مرحله‌ای برسد که نه تنها آزادی‌های فردی، بلکه حتی استقلال ذهنی و قدرت تفکر فردی نیز از بین برود. یکی از مفاهیم کلیدی در این کتاب، مسئله نظارت و کنترل است. دولت در این داستان با استفاده از ابزارهای مختلف، مانند دوربین‌های نظارتی و سیستم‌های ارتباطی، هر لحظه بر زندگی مردم نظارت می‌کند. این نظارت به حدی پیش می‌رود که حتی افکار و احساسات افراد نیز قابل کنترل می‌شود. این موضوع در دنیای امروز با پیشرفت فناوری‌های دیجیتال و سیستم‌های نظارتی مدرن، به مسأله‌ای مهم و واقعی تبدیل شده است.
کتاب همچنین به مسئله حقیقت و تحریف آن می‌پردازد. در دنیای 1984، حقیقت مفهومی قابل تغییر است که توسط دولت و حزب حاکم شکل می‌گیرد. تاریخ دائماً دستکاری می‌شود و مردم موظف‌اند که به آنچه دولت به عنوان واقعیت رسمی ارائه می‌دهد، ایمان بیاورند. این مسأله نشان می‌دهد که چگونه در حکومت‌های توتالیتر، حقیقت به ابزاری برای حفظ قدرت تبدیل می‌شود. اورول همچنین با مفهوم زبان و قدرت در این کتاب بازی می‌کند. او زبان جدیدی به نام "newspeak" معرفی می‌کند که هدف آن محدود کردن توانایی مردم در بیان افکار و نظرات آزاد است. این زبان به گونه‌ای طراحی شده که توانایی تفکر انتقادی را کاهش دهد و افراد قادر به بیان مخالفت‌های خود نباشند. 1984 به عنوان یک اثر دیستوپیایی، به بررسی جامعه‌ای می‌پردازد که در آن افراد نه تنها از آزادی‌های سیاسی محرومند، بلکه از آزادی‌های فردی و فکری نیز منع می‌شوند. این کتاب به شدت به قدرت‌طلبی، سرکوب آزادی، و خطرات دیکتاتوری‌های مدرن هشدار می‌دهد و همچنان در دنیای معاصر به عنوان یک اثر مهم برای تفکر در مورد نظارت اجتماعی و آزادی‌های فردی مورد توجه است.
        

18

          ضد آرمان‌خواهی!

رمان ١٩٨۴ از برترین و پرفروش‌ترین آثار ادبی قرن بیستم است.  این داستان با خلق یک فضای پادآرمان‌شهری، سعی می‌کند به نظام‌های سوسیالیستی انتقاد کند. دست‌کاری تاریخ و کنترل افکار عمومی به وسیله رسانه از نکات جالبی است که کتاب به آن پرداخته است. 

برای خواندن آثار نویسندگانی چون اورول، باید اطلاعات حداقلی از تاریخ و مکاتب سیاسی دنیای مدرن داشت؛ در غیر این صورت دچار اشتباه در تحلیل و برداشت شده و با تطبیق دادن‌های نابجا منحرف می‌شویم. 

آثار اورول که ظاهراً به صورت سفارشی بر ضد شوروی و سوسیالیسم نوشته شده است، حاوی نوعی ادبیات «ضد انقلابی» و «ضد آرمان‌خواهی» است‌. درون مایه اصلی داستان‌های وی شکست گروه‌هاییست که آرمانی (مثل عدالت و برابری) دارند و علیه وضع حاکم قیام می‌کنند و در نهایت شکست می‌خورند.

ریشه این نگرش را می‌توان در انقلاب‌های قرن ۲۰ میلادی در کشورهای اروپایی و آمریکایی دانست؛ زمانی که مدرنیته دچار بحران‌های اقتصادی و اجتماعی متعدد شده،  اعتماد مردم نسبت به نظام‌های سرمایه‌داری کم شده و تفکرات و مکاتب جدید مجال خودنمایی می‌یابند. در این فضاست که باید آثار نویسندگانی چون اورول تحلیل شود!


برشی از کتاب:
[... پارسونز همکار وینستون در وزارت حقیقت بود. او مردی چاق ولی فعال بود، حماقت خاصی داشت و البته کمی خرفت بود. یکی از کسانی که بدون هیچ سوالی خرحمالی می‌کرد و ثبات حزب بیشتر از اینکه وابسته به پلیس افکار باشد به چنین انسان‌هایی بستگی داشت...]
        

33