آیا هرگز عمیقا خندیدند؟
این سوالی بود که در حین مطالعه کتاب بارها از خودم پرسیدم...کتاب روایت های کوتاه و متفاوت از مواجهه در عرصه مختلف نسل هایی هست که کمونیسم را دیدند و لمس کردند؛اگر به این کتاب بگیم فلسفه سیاسی به قول خود نویسنده انگار بین خودمون و کتاب یه دنیا فاصله انداختیم اما این کتاب در عین حال بسیار میتونه برای ما ملموس باشه.اما سوال مهمی که اول این متن هم گفتم...جوابش برای هرکس میتونه متفاوت باشه،همه ما بعد اتفاقایی دوباره خندیدیم...بعد از رفتن یک عزیز...بعد از شکستنی که التیام بعید بنظر میرسید...بعد از شنیدن اخباری که انگار دنیا رو جلوی چشم ما ناپایدار تر از هروقتی نشون داد بعد از ...خیلی چیزها!همزمان هم تلخ و هم شیرین،که هیچ حال و حکومت و وضعیتی تا ابد پایدار نیست.
بله خندیدیم
و میخندیم
اما ...