یادداشت امین پازوکی

1984
        دوران «1984» دوران سیاهی است. همه جا به شدت کنترل می‌شود؛ آدم‌ها حتی در مخفی‌ترین گوشه اتاقشان هم کنترل می‌شوند. فکر کردن ممنوع است. دوست داشتن ممنوع است. حتی در حین رابطه با همسر هیچ احساسی نباید در میان باشد و صرفاً این عمل به عنوان یک وظیفه، که همان تولید مثل است انجام گیرد. هر چه حزب بگوید همه باید آن را قبول کنند. تاریخ گذشته عوض می‌شود و تمام مستندات اعم از روزنامه، مقاله، خبر و ... تغییر پیدا می‌کنند تا حرف‌های حزب واقعی باشد. افرادی که برخلاف حزب فکر کنند و کارهای خلاف خواست آن‌ها را انجام دهند، از صفحه روزگار محو می‌شوند؛ نه تنها خودشان، که حتی اسم و نام و هرچه که مربوط به اوست از دفاتر و اسناد پاک می‌شود. طوری که انگار از روز اول چنین شخصی وجود نداشته و به دنیا نیامده است.
در یک چنین دنیایی «وینستون اسمیت» احساس می‌کند که از «برادر بزرگ» (رهبر حزب) متنفر است و حزب در حال نابودی انسان‌ها و عواطفشان و برده کردن آن‌ها است. و دست به کارهایی می‌زند که خلاف میل حزب است و اولین کارش این است که خاطرات خود را مکتوب می‌کند.
کتاب، یک دولت دیکتاتوری را ترسیم می‌کند که ادعای دیکتاتوری ندارد. دولتی که از مردم ماشین‌های بی‌احساس و بی‌عاطفه‌ای ساخته که فقط کار و تولید مثل کرده و در خدمت حزب باشند تا حزب برای همیشه قدرت را در اختیار داشته باشد. نویسنده خواسته با این کتاب ذهن و چشم مردم را نسبت به اتفاقات جاری در اطرافشان روشن کند و ببینند که در اطرافشان چه وقایعی در جریان است و چه کار باید بکنند.
خواندن این کتاب را به همه عزیزان پیشنهاد می‌کنم.

امین پازوکی 1399/08/12
      
23

28

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.