به نظرم در ژانر جنایی به نوبه ی خودش شاهکار محسوب می‌شد.  از بهترین کتاب هاییه که خوندم و قطعا ارزش خوندن داشت . قلم نویسنده خیلی قوی بود و داستان پر تعلیق و قشنگی بود . 
        

          بعد از اتفاق افتادن یه قتل ، همه با خانواده قربانی احساس همدردی میکنن 
همه راجع به قربانی صحبت میکنن
راجع به اینکه چه درد هایی رو قبل از مرگ تحمل کرده و حالا بعد مرگ ،خانوادش چه درد هایی رو تحمل خواهند کرد..
ولی تاحالا راجع به خانواده قاتل فکر کردید؟
که بعد از فهمیدن این واقعیت دردناک با چه حوادث هولناکی روبرو خواهند شد؟
هیچ کس راجع به خانواده قاتل صحبت نمیکنه
ولی این کتاب باعث میشه دیدگاه شما به اونها عوض بشه ..!
        

          خیلی جنایی خفنی بود دو جلده البته جلد دومش مردی از شب
        

          با خوندمش مغزتون منفجر نمیشه ولی کشش داره و حوصله سربر نیست. 
من صوتی گوش دادم و باید بگم گوینده اش >>>
الخصوص وقتی صدا ملوین رو درمیاورد💆🏻‍♀️⭐

        

          داستان جدید و خفنی داشت. برای خوندن یه جنایی معمایی کاملا گزینه خوبیه. 
قلم نویسنده پر کشش و جذاب بود. 
ایده‌ی داستان این بار به جای اینکه راجع به قربانی های قتل و دنبال قاتل گشتن باشه، راجع به خانواده‌ی یه قاتل زنجیره ای و زجرایی که میکشن بود.  
و خب یه جلد دوم هم داره و داستان این کتاب توی نقطه ای تموم شد که آدم رو به شدت برای خوندن جلد دوم ترغیب میکنه. 
و با پیش زمینه ای که توی این جلد ساخته شد، به نظر میاد داستان جلد دوم میتونه از این جلد هم جذاب تر باشه. 
خلاصه که خوندنش به جنایی خونا پیشنهاد میشه.
        

          خسته کننده
حوصله سربر 
فاقد هیجان
اگه جمله من بچه هام  رو به خطر انداختم رو از کتاب حذف کنن حداقل چهل درصد از حجم کتاب کم میشه انقدر که تکرارش میکنه .
برای سرگرمی هم سراغش نرید خوندنش اصلا خوش نمیگذره.
        

          مریض مریض مریضضضض
        

          کی گفته فقط مجرم مجازات میشه؟این کتاب ثابت کرد خانواده مجرم هم به اندازه خودش بلکه بیشتر مجازات میشن.
.
.
.
. خانواده ی قاتل سریالی که بعد از دستگیری پدر خانواده و گذشت چندین سال هنوزم درگیر تهدید به مرگ و آزار و اذیت مردم اطرافشون هستن(وقتی میفهمن اونا کین)
        

          4.5 
با یک مجموعه شش جلدی طرفیم
مجموعه ای که در همه این شش جلد با توجه به نمره هایی که گرفته افتی نداره
و این خیلی خوبه
سالی یک جلدشو بخونم فکر کنم خوب باشه
داستان خوبی بود و واقعا بعضی جاهاش ترسناک بود
پنج ستاره ندادم چون توی حدود دویست صفحه اول، بجز مقدمه خیلی خوبی که داشت، واقعا حوصلم سر رفته بود
رفت تا کی بشه جلد دومشو بخونم
✌
        

          داستان خوبی داشت ولی هیجان زده نشدم امتیاز کامل بهش میدم باید جلد دوم رو بخونم و نظرمو  با اطمینان بدم .
        

          کتاب فوق العاده و دارای تعلیق بسیار زیاد . و در کنارش احساساتی بسیار لطیف که نویسنده بیان می‌کرد ولی از اون فضای جنایی بودن خارج نمیشد . و در هر لحظه شما دچار غافلگیری جدید می‌شید. متن روونی داشت که باعث شد توی دوروز تمومش کنم و از هیجانی که منتقل میکرد لذت ببرم . و در نهایت معما رو کاملا منطقی حل کرد بدون بجا گذاشتن سوالی . 
واقعا لذت بردم و قطعا هرچه سریعتر جلد دومش رو هم میخونم که امیدوارم به اندازه این جلد جالب باشه.
        

          خببب خب خب!
عالی بود!معرکه بود!واقعا محشر بود!
        

          کتاب دریاچه مه آلود یک رمان جنایی است که واقعا آدم رو میخکوب می‌کنه 
آخرای کتاب به حدی جذب میشی که ثانیه ای کتاب رو زمین نمیگذاری 
این کتاب ادامه داره و ادامه اش در کتابی به نام مردی از شب آورده شده
جملات آخر کتاب به حدی گیرا نوشته شده که مخاطب رو سوق میده به مطالعه جلد دوم

این کتاب رو به همه کسانی که به رمان های جنایی علاقه دارن پیشنهاد میکنم.
        

          کابوس، همیشه از جایی شروع می‌شود که تو فکر می‌کنی امن‌ترین مکان دنیاست... خانه‌ات.

جینا رویال، زنی آرام با زندگی‌ای ساده است؛ تا شبی که یک تصادف معمولی، راز تاریکی را آشکار می‌کند: شوهرش یک قاتل سریالی بوده. مردی که در زیرزمین خانه‌شان زن‌ها را شکنجه می‌کرد… درست همان‌جایی که بچه‌هایشان بازی می‌کردند.

حالا جینا دیگر آن زن سابق نیست. با هویتی جعلی، اسمی تازه—گوئن پروکتور—و دو فرزندش، از شهری به شهری دیگر فرار می‌کند. چون مردم او را بی‌گناه نمی‌دانند. چون سایه‌ی مرگ هنوز دنبالشان می‌دود. چون اینترنت پر است از غریبه‌هایی که تشنه‌ی خونش هستند.

اما وقتی به نظر می‌رسد بالاخره آرامش را کنار دریاچه‌ای آرام و مه‌گرفته پیدا کرده... جسدی در آب پیدا می‌شود.
و دوباره گذشته‌اش به شکل یک تهدید زنده، واقعی و مرگبار، از مه بیرون می‌خزد.
کسی او را زیر نظر دارد.
کسی حقیقت او را می‌داند.
کسی می‌خواهد او را تمام کند.
و این بار، او فقط فرار نمی‌کند… می‌جنگد.

در دنیایی که هر صدای در، هر تماس ناشناس، هر سایه پشت پنجره می‌تواند شروع دوباره‌ی کابوس باشد، دریاچه مه‌آلود تو را وادار می‌کند تا تا نیمه‌شب بیدار بمانی، و حتی آن موقع هم جرأت نکنی چراغ را خاموش کنی.