یادداشت فرفری موی غزل‌ساز

        تا به امروز کتاب‌های زیادی نوشته شدن که به زندگی خانواده‌‌های مقتولین می‌پردازن. اما شاید کمتر کسی در مورد خانواده‌ی بی‌گناه قاتل شنیده باشه. اینکه در خیلی از موارد، اون‌ها هم در معرض خطر قرار می‌گیرن و تهدید به شکنجه و قتل میشن. به طوری که گاهی مجبورن از زادگاهشون فرار کنن و با هویت جدیدی، به زندگی خودشون ادامه بدن.
داستان این کتاب، در مورد یکی از همین خانواده‌هاست. جینا رویال، زندگی خوبی در کنار همسر، پسر و دخترش داره. اما این رویای شیرین در اثر تصادفی از هم می‌پاشه. 
جینا متوجه میشه شوهرش، یه قاتل سریالیه. قاتلی که دوازده زن جوان رو توی پارکینگ خونه‌شون به قتل رسونده.
جینا بعد از تبرئه شدن، همچنان مورد تهدید قرار میگیره. پس هویت خودش و فرزندانش رو چندین‌ بار عوض می‌کنه تا بتونه از دست افراد انتقام‌جو قسر در بره و بچه‌هاش رو در امان نگه داره.
همه‌چی خوب و آروم پیش میره تا اینکه... جسدی در دریاچه‌ی کنار خونه‌ش پیدا میشه. جسدی که دقیقاً مطابق روش همسرش کُشته و مخفی شده‌. آیا همسرش جینا و فرزندانش رو پیدا کرده و براشون پاپوش دوخته؟ آیا فرد دیگه‌ای به تقلید از همسرش این قتل‌ها رو انجام داده و حالا به دنبال اون‌هاست؟
پ‌.ن: این کتاب جلد دوم هم داره.
      
5

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.