فرفری موی غزل‌ساز

فرفری موی غزل‌ساز

@ferferimoo
عضویت

آذر 1403

7 دنبال شده

41 دنبال کننده

                عاشق کتاب‌ها و داستان‌ها📚

              
https://www.instagram.com/par_b00k

یادداشت‌ها

نمایش همه
        این کتاب، جلد دوم رمان دریاچه متروکه و باید بگم داستانش به اندازه‌ی جلد اول، جذاب و پرهیجانه. فقط لازم به ذکره که بعضی از صحنه‌های کتاب شامل خون و خون‌ریزی، شکنجه و موارد ناخوشایند دیگه‌ست که اگه روحیه‌ی حساسی دارین، پیشنهاد می‌کنم مطالعه‌ش نکنین.
روند داستان درست مثل جلد اول، روی ریتم تند پیش میره. پلات تویست نسبتاً خوبی داره و پایانش هم برام قابل قبول بود‌.
گوئن، همسر یه قاتل سریالیه که به همراه دختر و پسرش زندگی جدیدی رو با هویت جدیدی شروع کرده تا از آزار و اذیت‌های افراد بیمار و انتقام‌جو در امان باشه. توی جلد اول، متوجه میشیم همسرش مِلوین از زندان فرار کرده.
توی این جلد، قراره تعقیب‌وگریز نفس‌گیری رو بین گوئن و مِلوین شاهد باشیم. مِلوین به دنبال انتقام از همسرشه و گوئن میخواد با پیشدستی کردن، از بچه‌هاش در مقابل پدر هیولاشون محافظت کنه.
کدوم یکی زودتر موفق میشن؟ آیا گوئن میتونه یه بار برای همیشه، سایه‌ی شوم همسر قاتلش رو از سر زندگیشون کم کنه؟ آیا مِلوین موفق میشه زهرش رو بریزه و از خانواده‌ش انتقام بگیره؟
      

1

        توی این کتاب، به مسائل خاص و ویژه‌ای مثل تبعیض نژادی، قلدری و بعضی از اختلالات خوراکی و رفتاری پرداخته میشه. داستان روند آرومی داره و اتفاق هیجان‌انگیز خاصی رخ نمیده اما همراه شدن با دغدغه‌های اندی، کشمش‌ها و تصمیماتش جذابه. 
اندی ژو، پسر بچه‌ای چینیه که به همراه خانواده‌اش به آمریکا مهاجرت کرده. اندی عادت کرده همون کسی باشه که دیگران ازش انتظار دارن: فرزندی مطیع برای والدینش، نوه‌ای خوب برای پدربزرگ و مادربزرگش که به تازگی از شانگهای اومدن و همراه همیشگی نقشه‌های بهترین دوستش، سیندی. 
اندی سعی می‌کنه با اضطراب اجتماعیش مقابله و جایگاه خودش رو پیدا کنه اما وقتی سیندی تصمیم می‌گیره در اولین روز کلاس ششم توی گروه نمایشی جنبش ثبت‌نام کنن، اندی نمی‌تونه باهاش مخالفت کنه.
اندی با مسائل زیادی سروکله می‌زنه: برخلاف میلش، باید روی صحنه و در مقابل همه نمایش اجرا کنه، توی کلاس علوم با آزارها و قلدری‌های هم‌کلاسی جدیدش، جمیل، دست‌وپنجه نرم می‌کنه و توی خونه شاهد تنش‌های بین پدر و پدربزرگشه.
با گذشت زمان و پیش رفتن داستان، اندی متوجه میشه نباید بار همه‌ی این مسائل رو به دوش بکشه و نیازی نیست سعی کنه رضایت همه رو جلب کنه. 
آیا اندی میتونه به دوستش سیندی کمک کنه تا مشکلش رو حل کنه؟ آیا می‌تونه در مقابل قلدری‌های جمیل بایسته؟ و آیا می‌تونه با موفقیت در مقابل همه اجرا کنه؟ 
امتیاز در گودریدز: 4.14


      

1

        تا به امروز کتاب‌های زیادی نوشته شدن که به زندگی خانواده‌‌های مقتولین می‌پردازن. اما شاید کمتر کسی در مورد خانواده‌ی بی‌گناه قاتل شنیده باشه. اینکه در خیلی از موارد، اون‌ها هم در معرض خطر قرار می‌گیرن و تهدید به شکنجه و قتل میشن. به طوری که گاهی مجبورن از زادگاهشون فرار کنن و با هویت جدیدی، به زندگی خودشون ادامه بدن.
داستان این کتاب، در مورد یکی از همین خانواده‌هاست. جینا رویال، زندگی خوبی در کنار همسر، پسر و دخترش داره. اما این رویای شیرین در اثر تصادفی از هم می‌پاشه. 
جینا متوجه میشه شوهرش، یه قاتل سریالیه. قاتلی که دوازده زن جوان رو توی پارکینگ خونه‌شون به قتل رسونده.
جینا بعد از تبرئه شدن، همچنان مورد تهدید قرار میگیره. پس هویت خودش و فرزندانش رو چندین‌ بار عوض می‌کنه تا بتونه از دست افراد انتقام‌جو قسر در بره و بچه‌هاش رو در امان نگه داره.
همه‌چی خوب و آروم پیش میره تا اینکه... جسدی در دریاچه‌ی کنار خونه‌ش پیدا میشه. جسدی که دقیقاً مطابق روش همسرش کُشته و مخفی شده‌. آیا همسرش جینا و فرزندانش رو پیدا کرده و براشون پاپوش دوخته؟ آیا فرد دیگه‌ای به تقلید از همسرش این قتل‌ها رو انجام داده و حالا به دنبال اون‌هاست؟
پ‌.ن: این کتاب جلد دوم هم داره.
      

1

        تا به امروز کتاب‌های زیادی نوشته شدن که به زندگی خانواده‌‌های مقتولین می‌پردازن. اما شاید کمتر کسی در مورد خانواده‌ی بی‌گناه قاتل شنیده باشه. اینکه در خیلی از موارد، اون‌ها هم در معرض خطر قرار می‌گیرن و تهدید به شکنجه و قتل میشن. به طوری که گاهی مجبورن از زادگاهشون فرار کنن و با هویت جدیدی، به زندگی خودشون ادامه بدن.
داستان این کتاب، در مورد یکی از همین خانواده‌هاست. جینا رویال، زندگی خوبی در کنار همسر، پسر و دخترش داره. اما این رویای شیرین در اثر تصادفی از هم می‌پاشه. 
جینا متوجه میشه شوهرش، یه قاتل سریالیه. قاتلی که دوازده زن جوان رو توی پارکینگ خونه‌شون به قتل رسونده.
جینا بعد از تبرئه شدن، همچنان مورد تهدید قرار میگیره. پس هویت خودش و فرزندانش رو چندین‌ بار عوض می‌کنه تا بتونه از دست افراد انتقام‌جو قسر در بره و بچه‌هاش رو در امان نگه داره.
همه‌چی خوب و آروم پیش میره تا اینکه... جسدی در دریاچه‌ی کنار خونه‌ش پیدا میشه. جسدی که دقیقاً مطابق روش همسرش کُشته و مخفی شده‌. آیا همسرش جینا و فرزندانش رو پیدا کرده و براشون پاپوش دوخته؟ آیا فرد دیگه‌ای به تقلید از همسرش این قتل‌ها رو انجام داده و حالا به دنبال اون‌هاست؟
یک امتیازی که کم کردم، بخاطر غلط‌های املایی و نگارشی فراوانیه که متن داشت. خودِ کتاب داستان بسیار پرتعلیق و جذابی داشت و از خوندنش بسیار لذت بردم.
پ‌.ن: این کتاب جلد دوم هم داره.
      

5

        تا حالا کتاب‌های ترجمه‌شده با ژانر جنایی ماورائی کمی دیدم.  اولین کتابی که توی این ژانر خوندم، دیزی دارکر بود( و اگه از این سبک خوشتون میاد، پیشنهاد می‌کنم اصلاً از دستش ندین). و حالا خوشحالم که دوباره همچین کتابی به صورت کاملاً تصادفی بهم پیشنهاد شد. اگه بازم کتابی با این ژانر می‌شناسین، ممنون میشم بهم معرفی کنین🌱
کتاب، ترجمه بسیار خوبی داشت و بنظرم پانوشت‌ها هم هم کمک‌کننده بودن. روند داستان یکنواخت نبود، پلات تویستش خوب بود و پایانش هم برای من راضی‌کننده بود.
‌داستان، روایت‌گر زندگی دختری به نام مالوریه که به تازگی اعتیادش رو ترک کرده و با کمک حامیش، شغلی به عنوان پرستار کودک بهش پیشنهاد میشه.
مالوری باید از پسربچه‌ای به نام تدی مراقبت کنه. اوایل، همه‌چیز بسیار خوب پیش میره.تدی و مالوری به خوبی با هم ارتباط برقرار می‌کنن و وقت می‌گذرونن. 
اما کم‌کم، اتفاقات عجیبی میفته که هیچ توضیحی براش وجود نداره. تدیِ پنج‌ساله، شروع به کشیدن نقاشی‌های ترسناکی می‌کنه و میگه دوست خیالیش، آنیا، ازش میخواد اونا رو بکشه.
مالوری نمیتونه وجود روح رو باور کنه اما چه توضیح دیگه‌ای برای تمام این اتفاقات وجود داره. آیا جون تدی در خطره؟ آیا آنیا فقط یه دوست خیالیه؟
      

1

1

        به جز دو مورد که در ادامه بهش اشاره می‌کنم، داستان خوبی بود.روند داستان از همون ابتدا شما رو با خودش همراه می‌کنه و با برملا شدن رازها، یکی یکی معماها هم حل میشن. 
لیزا، دختریه که احساس می‌کنه چیزی توی زندگیش سرجاش نیست. زخم‌های وحشتناکی روی بدنش داره و نمیتونه داستان والدینش در مورد این زخم‌ها رو باور کنه. 
خواب‌ها و کابوس‌های وحشتناکی می‌بینه و چون هیچ‌کس نتونسته بهش کمک کنه، تصمیم گرفته خودش به دنبال حقیقت بگرده. 
لیزا قدم در مسیری میذاره که با پیش رفتن در اون، دیگه راه برگشتی براش وجود نداره. مسیری که ذهنش رو در خطر فروپاشی قرار میده و کم‌کم جونش رو به خطر میندازه.
آیا لیزا واقعاً گذشته‌ی تاریکی داشته؟ آیا پشت جراحاتی که روی بدنش وجود داره، رازهای وحشتناکی پنهان شده؟ لیزا تا کجا میتونه پیش بره؟
اما دو موردی که خیلی نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم. یکی رفتار پدر لیزا بود. علیرغم اینکه خودش پزشک بود، به جای اینکه سعی کنه با دخترش صادقانه حرف بزنه و واقعیت رو بهش بگه، به روشی غیرمنطقی اون رو از واقعیت‌ها دور می‌کرد. مورد دوم، شخصیت شرور داستان بود که خیلی نتونستم با هدفش از انجام دادن کارهاش ارتباط برقرار کنم. 
در نهایت، این کتاب به نظرم جزو جنایی‌های خوبیه که ارزش خوندن داره. امیدوارم از خوندنش لذت ببرین.



      

6

        اولین کتابی که از این نویسنده خوندم، ناکدبانو بود. داستان جالبی با چاشنی طنز داشت و دوستش داشتم. باید بگم که خوشحالم به خودم فرصت خوندن یه کتاب دیگه از این نویسنده رو دادم. این کتاب هم داستان ساده و جذابی داشت و با طنز همراه بود. داستان به خوبی منو با خودش همراه کرد، یه جاهایی می‌خندیدم، یه جاهایی حرص می‌خوردم و پایانش هم خیلی قشنگ بود‌‌.
داستان در مورد دختری به نام فیکسیه که همراه با خونواده‌ش یه فروشگاه محلی رو می‌چرخونه‌. مادرش تصمیم می‌گیره مدتی به کشور دیگه دیگه‌ای سفر کنه و اداره‌ی امور رو به فیکسی، جیک برادرش و نیکول خواهرش می‌سپره‌.
فیکسی که از بچگی اعتمادبه‌نفسش سرکوب شده، خرابکاری‌های خواهر و  برادرش، کم شدن فروش و نابودی فروشگاهشون رو می‌بینه اما نمی‌تونه حرفی بزنه، از خودش دفاع کنه یا پیشنهادی برای بهبود اوضاع بده. 
فیکسی بعد از آشنا شدن با مردی به نام سباستین، کم‌کم می‌فهمه خودش هم انسان ارزشمندیه و در کمال احترام، باید از حق خودش دفاع کنه. آیا فیکسی می‌تونه به خواهر و برادرش ایرادات کارشون رو گوشزد کنه و فروشگاه رو تا قبل از برگشتن مادرش از سفر نجات بده؟

      

9

        بعد از مدت‌ زمانی طولانی، بالاخره این کتاب هم تموم شد.  با وجود داستان جالب و جذابش، طولانی بودن کتاب شدیداً اذیتم کرد و ماه‌ها طول کشید تا موفق شدم تمومش کنم. 
روند داستان به آرومی پیش میره ولی عیب بزرگش (از نظر من) اینه که توصیفات کتاب به شدت زیاد و حتی بیش از اندازه‌ست. نویسنده می‌تونست با حذف این توضیحات اضافی، خوندن داستان رو برای مخاطب خیلی لذت‌بخش‌تر کنه. 
پایان داستان رو دوست داشتم و به نظرم قابل قبول بود. داستان هیجان و فراز و فرودی نداره، بلکه با روندی آروم و ملایم پیش میره و با چاشنی فانتزی و عشق همراه شده. پس اگه به این سبک داستان‌ها علاقه دارین، پیشنهاد می‌کنم موقع خوندن این کتاب آستانه‌ی تحمل و صبرتون رو بالا ببرین چون قراره زیاد کلافه شین.
خلاصه داستان بدون اسپویل: داستان این کتاب، در مورد دختری به نام آدلاینه که برای فرار از سرنوشتی اجباری، با سیاهی معامله می‌کنه. عمری جاودانه و آزادی بی‌حد و مرز. در ازای چی؟ در ازای اینکه هیچ‌کس اون رو به خاطر نسپاره، هیچ چیزی از خودش نداشته باشه و مثل روحی بین انسان‌ها زندگی کنه. 
هر سال توی سالگرد این نفرین شوم، سیاهی به سراغش میاد و اون رو به تسلیم شدن ترغیب می‌کنه. سیاهی از هر حیله و حربه‌ای برای شکستن آدلاین استفاده می‌کنه. اما آیا موفق میشه آدلاین رو درهم بشکنه؟ آیا در نهایت آدلاین خودش رو به سیاهی تسلیم میکنه؟
امتیاز در گودریدز: 4.17
      

6

        داستان شیرین و غم‌انگیزی داشت. دختر لوس و نازپروده‌ای که ناگهان دنیاش زیرورو میشه و برای نجات خودش و عزیزانش، باید با مشکلات زیادی دست‌ و پنجه نرم کنه. 
عشقی که بین اعضای خونواده‌ی شیوری موج می‌زد، برام قشنگ بود. عشقی که حتی توی دعواهای خواهر برادری و کَل‌کَل‌ها هم نهفته بود و خونواده‌ی شیوری رو توی مشکلات در کنار هم نگه میداشت. 
قسمت عاشقانه‌ی کتاب رو هم دوست داشتم. شخصیت تاکان برام دوست‌داشتنی بود و شخصیت‌پردازی‌ها به خوبی انجام شده بود.
با اینکه نظرات جلد دوم چندان جالب نبودن، اما به خوندن جلد دومش فکر می‌کنم.
خلاصه داستان بدون اسپویل: داستان این کتاب، در مورد دختری به نام شیوریه که شاهدخت امپراتوری کیاتاست و همراه شش برادر، پدر و مادرخونده‌ش زندگی می‌کنه. شیوری نامزدی داره که هرگز اون رو ندیده و طبق مصلحت قراره باهاش ازدواج کنه. اون از این کار بیزاره و همیشه از دیدارهاش قسر در میره.
سرنوشت، شیوری رو در مسیری قرار میده که دچار یه نفرین میشه. نفرینی که برادرانش رو به شش دُرنا و خودش رو به دختر ساکتی تبدیل میکنه که نمیتونه کلامی حرف بزنه. در شرایطی که امپراتوری پدرش در خطره و برادرانش در حال عذاب کشیدن هستن، آیا شیوری میتونه راهی برای شکستن نفرین پیدا کنه؟ وقتی نمیتونه حرف بزنه و کسی اون رو نمیشناسه، چطور قراره با دشمنانش مقابله کنه؟
امتیاز در گودریدز: 4.18
      

3

        بعد از مدت‌ها، دوباره اومدم سراغ مک‌فادن و دیدم ماشاالله سه‌تا کتاب جدید ازش چاپ شده😁 طبق نظرات، اول تصمیم گرفتم این کتابش رو بخونم. 
مثل همیشه، حدس زدن اینکه قاتل کیه برام ممکن نبود و باید بگم پلات‌تویستش خوب بود. حدس‌هایی که می‌زدم، یکی‌یکی اشتباه از آب در اومدن و در نهایت، کسی قاتل بود که فکرش هم نمیکردم. 
البته همچنان از نظر من، کتاب‌های خدمتکار، در قفل شده و یادت هست؟ بهترین کتاب‌های مک‌فادن هستن و اگه میخواین شروع به خوندن کتاب‌هاش کنین، می‌تونین این‌ داستان‌ها رو بخونین.
داستان توی دو برهه‌ی زمانی گذشته و حال روایت میشه. در زمان گذشته از زبون پسری به نام تامه که درگیر مسائل خانوادگی و گمشدن یکی از همکلاسی‌هاشه. و در زمان حال از زبون دختری به نام سیدنیه که در آستانه‌ی سی‌وپنج سالگیه و سعی میکنه با مرد مناسبی آشنا بشه و رابطه‌ای رو شروع کنه. این دو داستان به ظاهر مجزا، در نهایت بهم مرتبط میشن. روند داستان شما رو به خوبی با خودش همراه می‌کنه و بنظرم شخصیت‌پردازی خوبی هم انجام شده بود‌.
امتیاز در گودریدز: 4.03
      

45

        نوشتن از جی‌.کی.رولینگ واقعاً سخته. به نظرم شجاعت زیادی میطلبه بعد از خلق شاهکاری مثل هری پاتر، جرئت نوشتن رمان جنایی رو پیدا کنی. اونم رمانی به این جذابی. داستان‌های این مجموعه به حدی برام جذابن که پیوسته به خوندنشون ادامه میدم تا بفهمم آخرش چی میشه. صرف نظر از قلم فوق‌العاده‌ی نویسنده، ترجمه‌ی خانم ویدا اسلامیه هم مثل همیشه عالی و به حدی روان بود که انگار نه انگار کتاب ترجمه شده بود.
ماجراهای کارگاه داستان، به صورت مجموعه‌ای دنباله‌داره ولی می‌تونین هر قسمت رو به صورت داستانی جدا بخونین. 
در آخر، ایکاش نشر محترم کتابسرای تندیس، کمی قیمت کتاب‌هاش رو پایین‌تر بیاره تا امکان خوندن این شاهکار برای اکثریت بیشتری از کتابدوست‌ها هم فراهم بشه. قیمت جلد اول این کتاب در حال حاضر  یک میلیون و دویسته و جلد دومش هم که توی طاقچه خریداری و مطالعه کردم، کد تخفیف رو قبول نمیکرد. 
خلاصه داستان بدون اسپویل: این کتاب، ماجرای کارگاهی به نام استرایک رو روایت می‌کنه که به همراه شریکش رابین و چند کارمند قراردادی دیگه، به حل پرونده‌های آژانسشون می‌پردازن. تا اینکه روزی پرونده‌ای بهشون پیشنهاد میشه که 40 سال از وقوعش گذشته. زن جوانی که 40 سال پیش ناگهان ناپدید شده و حالا دخترش میخواد بفهمه چه بلایی سرش اومده. 
دنبال کردن رد تک‌تک سرنخ‌ها بعد از 40 سال بسیار دشواره. خیلی از شاهدها فوت شدن، مظنون به قتل توی یه زندانی فوق امنیتی نگهداری میشه و بازپرس پرونده که سال‌ها پیش فوت کرده، بی‌کفایتی زیادی به خرج داده.
اما استرایک و رابین، همه‌ی سرنخ‌ها رو دنبال می‌کنن و در نهایت به نتایج جدیدی می‌رسن. آیا موفق میشن از راز ناپدید شدن این زن پرده بردارن؟ آیا قاتل هنوز زنده‌ست؟ 
امتیاز در گودریدز: 4.38
      

1

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.