یادداشت Sheida Hanafi

Sheida Hanafi

Sheida Hanafi

1404/4/19

        کابوس، همیشه از جایی شروع می‌شود که تو فکر می‌کنی امن‌ترین مکان دنیاست... خانه‌ات.

جینا رویال، زنی آرام با زندگی‌ای ساده است؛ تا شبی که یک تصادف معمولی، راز تاریکی را آشکار می‌کند: شوهرش یک قاتل سریالی بوده. مردی که در زیرزمین خانه‌شان زن‌ها را شکنجه می‌کرد… درست همان‌جایی که بچه‌هایشان بازی می‌کردند.

حالا جینا دیگر آن زن سابق نیست. با هویتی جعلی، اسمی تازه—گوئن پروکتور—و دو فرزندش، از شهری به شهری دیگر فرار می‌کند. چون مردم او را بی‌گناه نمی‌دانند. چون سایه‌ی مرگ هنوز دنبالشان می‌دود. چون اینترنت پر است از غریبه‌هایی که تشنه‌ی خونش هستند.

اما وقتی به نظر می‌رسد بالاخره آرامش را کنار دریاچه‌ای آرام و مه‌گرفته پیدا کرده... جسدی در آب پیدا می‌شود.
و دوباره گذشته‌اش به شکل یک تهدید زنده، واقعی و مرگبار، از مه بیرون می‌خزد.
کسی او را زیر نظر دارد.
کسی حقیقت او را می‌داند.
کسی می‌خواهد او را تمام کند.
و این بار، او فقط فرار نمی‌کند… می‌جنگد.

در دنیایی که هر صدای در، هر تماس ناشناس، هر سایه پشت پنجره می‌تواند شروع دوباره‌ی کابوس باشد، دریاچه مه‌آلود تو را وادار می‌کند تا تا نیمه‌شب بیدار بمانی، و حتی آن موقع هم جرأت نکنی چراغ را خاموش کنی.
      
66

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.