معرفی کتاب آلیس در سرزمین عجایب اثر لوئیس کارول مترجم حسن هنرمندی

آلیس در سرزمین عجایب

آلیس در سرزمین عجایب

لوئیس کارول و 2 نفر دیگر
3.7
100 نفر |
28 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

209

خواهم خواند

63

ناشر
نگاه
شابک
9786003767416
تعداد صفحات
168
تاریخ انتشار
1399/8/14

توضیحات

        :آلیس در سرزمین عجایب اثری جدی و آینه تمام نمای عصر ویکتوریایی (و حتی زمان حال)است. دورانی که کودکان فقط نسخه ای کوچک تر از بزرگسالان بودند. آنان از خواندن داستان های پریان و فانتزی برحذر می شدند، زیرا در این عصر، ادبیات باید در خدمت درس های دنیای واقعی باشد: همان دنیایی که مجالی برای دیدن کودکان نداشت و یکی از واقعیت های موردپسند آن، ((تقلید)) رفتار بزرگترها بود. کارول نکات جالبی را در این اثر خاطرنشان می کند: ((دودو)) سنش را به رخ می کشد و ((دوشس)) اقتدار شاه را . هر آنکس که بزرگتر (مقتدرتر) است بر دیگران تحکم می کند، همان گونه که وقتی آلیس قدبلند و درشت می شود، اعتماد به نفس می یابد و همه چیز را بر هم می زند. همه چیز ما را به یاد داروینیسم می اندازد. این است جهان به ظاهر خیالی آلیس که تا حدی زیادی، نوعی محاکات جهان واقعی است. از این روست که طیف خوانندگان آلیس را نمی توان به سادگی تعیین کرد.
      

پست‌های مرتبط به آلیس در سرزمین عجایب

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

اول از همه
        اول از همه درمورد جلد کتاب که سایه ی الیسه بگیم. این عکس مال زمانیه ‌که بچه خوک رو که (شاید¿) بچه ی دوشس بود رو بغل کرده بوده.
و اما درمورد داستان. تقریبا هممون میدونیم که الیس مدتی کتاب ممنوعه بوده ( چون افراد رو به مصرف مواد تشویق میکرده*) و وقتی شروعش کردم ، جز اینکه دلیلشو میدونستم ، فهمیدم چرا . داخل کتاب تصاویری وجود داشت و اما اوایل داستان گردن آلیس دراز میشد که واقعا حتی خود منم ترسیدم ! داخل انیمیشنش که خودمم عاشقشم ، هیچ خبری از درازی گردن نبود و واقعا خیلی چیزها که توی کتاب بود توی انیمیشن نبود.( فکر میکنم بخاطر گروه سنی کودک بوده که مخاطبشه... ولی خیلی تغییر ش دادن )  خبری از دوقلو  ها ، گل های سخنگو ، جمع شدن موجودات عجیب دور آلیس و گربه اش نبود. داستان خیلی سریع شروع شد، جوری که خواننده وقتی برای جمع و جور کردن وسایلش برای سفر نداشت. و امان از حرف زدن های بیش از حد آلیس...
کتاب با انیمیشن خیلی فرق داشت... حتی فیلمش هم که ترسناک ساخته شده بود. پایان هم که بی سر و ته بود و کشاندن پای یک دزدی چیز مسخره ای بود. درمورد لاک‌پشت قلابی هیچ چیز متوجه نشدیم ، اینکه داستانش چیه؟ چهره‌ی آلیس رو بسیار ترسناک طراحی کرده بودند و ... 
چیزهایی که توی انیمیشن بود هم توی فیلم تقلید شده بود و اصلا مثل کتاب پیش نرفته بود.
گاهی داستان آنقدر گیج کننده میشد که هیچی نمی‌فهمیدم .
 حال امیدواریم که جلد بعدی نظرمون رو تغییر بده🤌
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

22

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          "ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب" طنزِ شیرینی دارد. لوئیس کارول با بهره‌گیری از ضرب‌المثل‌ها، کنایه، نمادپردازی و بازی با کلمات، رمانی پرماجرا و آموزنده خلق می‌کند. داستانی که بارها مورد اقتباس آثار سینمایی و رادیویی قرار گرفته و حتی تفسیرهایی از آن ارائه شده. 
مارتین گاردنر در تفسیر کتاب می‌گوید:" برای فهمیدن این کتاب، نه تنها باید انگلیسی بود که باید از ناحیهٔ آکسفورد بود و در عهد ملکه ویکتوریا زندگی کرد و چیزهایی از رابطهٔ آلیس و لوئیس کارول دانست."
ماجرای نوشته شدن "آلیس در سرزمین عجایب" شنیدنی است؛ یک روز آقای داجسن یا همان لوئیس کارولِ معروف، با دختران رئیسِ دانشگاهِ آکسفورد که از قضا اسم یکی‌شان آلیس بوده به قایق‌سواری می‌رود. دخترها از داجسن می‌خواهند تا برایشان قصه بگوید. او هم فی‌البداهه قصه‌ای را تعریف می‌کند که اسم قهرمانش آلیس است و بعد هم به درخواست آلیس این قصه را می‌نویسد.
داستان به حدی معروف‌ می‌شود که می‌گویند ملکه ویکتوریا از علاقمندان این کتاب بوده است.
"ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب" نه‌تنها ستایش ملکه، که تحسین بسیاری از نویسندگان را در پی داشت. ویرجینیا ولف درباره‌اش می‌گوید:" لوئیس کارول کاری کرد که هیچ‌کس موفق به انجامش نشده بود؛ به دنیای کودکی برگشت و از نو خلقش کرد. آلیس در سرزمین عجایب کتابی برای کودکان نیست. کتابی است که در آن همهٔ ما به دنیای کودکی بازمی‌گردیم."
لوئیس کارول در یادداشت‌های روزانه‌اش می‌گوید:" قهرمان قصه‌ام را یکراست فرستادم توی سوراخ خرگوش، هیچ هم فکر نکردم بعد چه اتفاقی برایش می‌افتد." او اثرش را موجود زنده‌ای توصیف می‌کرد و می‌گفت:" لحظهٔ تولدت را به یاد دارم."
در "ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب" تجربه‌زیسته، موضوع خواب و ناخودآگاه اهمیت ویژه‌ای دارد. لوئیس کارول معتقد بود اغلب وقتی‌که خواب می‌بینیم تردیدی در واقعی بودنش نداریم؛ خواب دنیای خاص خود را دارد و همان‌قدر واقعی به نظر می‌رسد که دنیای بیداری!
از جذابیت‌های این کتاب و ترجمه، تفسیرها و اطلاعات مازادی است که در قالب پانویس و با اجازهٔ کتبی نویسنده اضافه شده.
ترجمهٔ اشعار توسط عمران صلاحی صورت گرفته و تصویرگری‌های این نسخه برگرفته از آثار جان تِنیِل است. او آلیس را با موهای بور تصویر کرده، درحالی‌که آلیس لیدر در واقعیت موهای قهوه‌ای و کوتاهی داشته است.
زویا پیرزاد می‌گوید:" لوئیس کارول مثل هر نویسندهٔ خوب می‌خواست فقط قصه بنویسد و فقط قصه نوشت و قصهٔ بی‌مانندی نوشت."
در آخر پیشنهاد می‌دهم نسخهٔ صوتی این رمان را با صدای دلنشین کتایون اعظمی بشنوید.
        

4