درباره‌ی تقویت مهارت هدف‌گذاری
کتاب آموزشی و مستقیم‌گویی دارد و مخاطب با مفاهیمی چون برنامه‌ریزی روزانه، هدف‌گذاری زمان‌دار، هدف‌گذاری پلکانی و ... آشنا می‌شود و یاد می‌گیرد کارهایش را با تعهد، تمرکز و بدون حواس‌پرتی انجام دهد.


      

        موضوع : کتاب با قهرمان دختر، مبارزه با ظلم و کنشگری
      

        گامبو، رفوزه، خنگول، بی‌عرضه، چلاق، دیوانه
وقتی کلمه‌ها آزارمان می‌دهند!
می‌دانید شنیدن حرف بد یا ناسزا یک‌جور درد دارد.
انگار این‌جور وقت‌ها یک‌جایی در وجودمان درد می‌گیرد.
و توی دلمان می‌گوییم  آ آ آ خ!

کتابی آموزشی به صورت مستقیم درباره‌ی بدزبانی و ناسزاگویی در بین کودکان و راهکارهایی برای مواجه در این شرایط 👈 مناسب برای بالای هفت سال 
      

        بیایید سبز زندگی کنیم🤝♻️💚🌱
کتاب پر از اطلاعات جدید و ایده‌های جالب توجه هست
بیایید از همین امروز دست به کار شویم و به فرزندانمان حفظ محیط زیست و مسئولیت‌پذیری در قبال زباله‌هایی که تولید می‌کنیم را آموزش بدهیم.
      

        توقع بیشتری داشتم🫤
ولی باید بگم تصویرگری عالی بود🤌
      

        ما منتظر بعدی هستیم🤩
امیدوارم جلدهای بعدی این مجموعه هر چه زودتر منتشر بشوند
      

        شخصیت اصلی داستان دختر کوچکی به نام ویلو است که با خواهر بزرگش دعوا می‌کند و به جنگل فرار می‌کند. در آن‌جا با پیلو، پری جنگل برخورد می‌کند که او نیز پس از دعوا با مادرش فرار کرده است. همان‌طور که ویلو به او کمک می‌کند تا راه خانه را پیدا کند، در کنار او یاد می‌گیرد که چگونه احساسات خود را بپذیرد و از آن‌ها فرار نکند. علاوه بر این‌ها پدر ویلو گیاه‌شناس است و کتاب درباره چندین گیاه که در جنگل رشد می‌کنند، مطالبی را آموزش می‌دهد. در انتهای کتاب هم دفتر طبیعت‌ طوری با چندین سوال و یک دستور پخت غذا وجود دارد.

«پیلو پری جنگل» کمیکی زیبا، سرشار از استعاره و تصاویر فانتزی است که تخیلات مخاطب را شعله‌ور می‌کند. داستان با موضوع دوستی، خانواده، فقدان و غم از دست دادن مادر و البته پذیرش و تنظیم احساسات است. فکر می‌کنم کتاب برای مخاطب هدفش، مخصوصا دختران بالای ده الی دوازده سال مناسب باشد.

      

        تامی مشتاقانه منتظر بازگشایی مدرسه‌ی دزدان دریایی است. کارآموزها در دوره‌ی دوم با جغرافی دزدان دریایی، تربیت بدنی و البته هیولاهای دریایی آشنا می‌شوند. 
زبان طنز و ماجراجویانه
مناسب برای ۸ تا ۱۰ سال 
      

        کاش ایرج‌میرزا آن نامه‌ی دعوت به تبریز را  نمی‌نوشت.
کاش دکتر صدرالحکما از صمد نمی‌خواست آن تابوت را با خود حمل کند.
کاش صمد درخواستش را قبول نمی‌کرد.
کاش صمد اصلا به این سفر نمی‌رفت.
کاش راه اصلی بسته نبود.
کاش چرخ کالسکه خراب نمی‌شد.
کاش موش‌ها حمله نمی‌کردند.
کاش به خانه‌ی کاتی‌بیگ نمی‌رفتند.
کاش لااقل روز شنبه به آن خانه نمی‌رفتند.
کاش این‌همه ماجرا این‌طور دست‌به‌دست هم نمی‌داد تا اون بلا سر کاتی بیگ بیاید.
کاش ذات هر کس بالاخره یک وقت تغییر می‌کرد!
داستانی عجیب که بی‌رحمانه واقعی بود.
و کاش فقط و فقط یک جای ماجرایش فرق می‌کرد و این زنجیر پاره می‌شد و... 
هزار کاش دیگر...  و هزار آرزوی محال...
وقتی حادثه‌ای وارد گذشته شد، به همان شکل که بود یخ می‌زند. سنگ می‌شود و هیچ آه و افسوسی توان نرم کردن و تغییر را ندارد. ما همیشه از گذشته‌ی خودمان رنج می‌بریم، حتی اگر ناخواسته آن را ساخته باشیم. 

      

        داستان جلد اولش رو بیشتر دوست داشتم 
این جلد حاشیه‌ها و شوخی‌هاش بیشتر بود ولی داستان قوی و مهیجی نداشت
      

        برای کشف زندگی پر جنب‌و‌جوش یک درخت و دوستان جنگلی‌اش می‌توان به پنجره‌های این کتاب سرک کشید. 
بچه‌ها عاشق پیدا کردن حیوانات مختلفی مثل بچه خرس‌ها، سنجاب‌ها، روباه‌ها، حلزون، عنکبوت و... و همین‌طور رنگ‌ها و گیاهان تازه‌ای می‌شوند که در هر فصلی از سال به آن‌ها خوشامد می‌گویند.

پ.ن: برای دخترم سوال شد که چرا جغد عزیز روزها بیدار بود😅🤪
      

        کتابی صادقانه درباره‌ی از دست دادن مادر 😔
با تصاویری زیبا 
      

        ماجراهای گودون و داداش کوچولویش گاستون
از وقتی برادر کوچکم گاستون به دنیا آمده، مامانم بی هوش و حواس شده و از صبح تا شب به گهواره‌ی گاستون چسبیده و مرتب می‌گوید: “ناز، ناز، خوشگل من، ناچ، ناچ، پیشت…”
می‌ترسم با این کارهایش، گاستون را خل و چل کند😅
برای همین تصمیم گرفتم خودم برای گاستون کاری بکنم!
“عزیرم، خواهر بزرگترت فوق‌العاده است و می‌خواهد چیزهای مهمی در زندگی به تو یاد بدهد.”🫠
      

        ماجراهای گودون و داداش کوچولویش گاستون
این جلد داداش کوچولوی گودون کم‌کم سروکله‌اش پیدا میشه و اونم زمانی گودون متوجه میشه که می‌ترسه نکنه مامان جونش توپ قورت داده که شکمش مثل توپ باد کرده🤣🤪 
      

        ماجراهای گودون و داداش کوچولویش گاستون
در این جلد گودون یک روز که مامان و بابایش نبودند، تصميم می‌گیرد که آشپزی کند 👨‍🍳👩‍🍳
می‌خواهد ماکارونی درست کند ولی وقتی که با چکش رویقوطی سس گوجه‌فرنگی می‌کوبد🫠🌋 به درست کردن املت رضایت می‌دهد🤣