معرفی کتاب سلول های بهاری: تاریخ شفاهی سلول های بنیادی به روایت: پدر علم سلول های بنیادی ایران؛ دکتر حسین بهاروند اثر بهنام باقری

سلول های بهاری: تاریخ شفاهی سلول های بنیادی به روایت: پدر علم سلول های بنیادی ایران؛ دکتر حسین بهاروند

سلول های بهاری: تاریخ شفاهی سلول های بنیادی به روایت: پدر علم سلول های بنیادی ایران؛ دکتر حسین بهاروند

بهنام باقری و 1 نفر دیگر
4.5
58 نفر |
37 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

18

خوانده‌ام

98

خواهم خواند

102

شابک
9786229554906
تعداد صفحات
408
تاریخ انتشار
1399/11/18

توضیحات

کتاب سلول های بهاری: تاریخ شفاهی سلول های بنیادی به روایت: پدر علم سلول های بنیادی ایران؛ دکتر حسین بهاروند، ویراستار مجتبی موحدیان.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به سلول های بهاری: تاریخ شفاهی سلول های بنیادی به روایت: پدر علم سلول های بنیادی ایران؛ دکتر حسین بهاروند

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به سلول های بهاری: تاریخ شفاهی سلول های بنیادی به روایت: پدر علم سلول های بنیادی ایران؛ دکتر حسین بهاروند

نمایش همه

پست‌های مرتبط به سلول های بهاری: تاریخ شفاهی سلول های بنیادی به روایت: پدر علم سلول های بنیادی ایران؛ دکتر حسین بهاروند

یادداشت‌ها

سجاد

سجاد

1404/3/1

          هو الغنی

سلول‌های بهاری

کتاب سلول‌های بهاری، روایتی مستند از زندگی پُر فراز و نشیب دکتر بهاروند، از پیشگامان پژوهش در حوزه سلول‌های بنیادی و یکی از چهره‌های برجسته مؤسسه رویان است. این کتاب از زبان خود ایشان نگاشته شده و تصویری واقعی و گاه سخت از مسیر رشد علمی و شخصی‌اش ارائه می‌دهد.

نثر کتاب، به سبب مستند بودن، گاهی از انعطاف داستانی فاصله دارد و برخی مباحث تخصصی ممکن است برای مخاطب عام دشوار باشد، اما با این‌حال، سراسر کتاب آکنده از امید، حرکت، و تلاش خستگی‌ناپذیر برای ساختن آینده‌ای روشن‌تر برای ایران است.

در کنار مسیر علمی، زندگی مشترک دکتر بهاروند و همسرشان نیز سرشار از همراهی، انگیزه و معنای واقعی پشتیبانی است.
#بریده_کتاب
««گاه رســـیدنی در کار نیســـت. فقط رفتن اســـت؛ حتّی اگر اندکـــی، و هـــر بار که مـــی روی رســـیده ای و باور کـــن تو پـــاره ای از هســـتی را بر دوش می کشـــی، پـــاره ای از خداوند مهربـــان را. با این تفکّر دیگر ســـختی ها چنـــدان گران نیســـت و نـــه راه هـــا چنـــدان دور. و به ایـــن ترتیب هرکـــدام از ما پـــاره ای از خـــدا را با عشـــق بر دوش می کشـــیم.»



ممنونیم بابت این زحمتی که برای سربلندی ایران کشیدید و می‌کشید. این کتاب نه‌فقط یک زندگینامه، بلکه درسی‌ست برای ما که امید و حرکت را از نو معنا کنیم.
        

3

          امانتی از فاطمه‌ی عزیز
زندگی دکتر حسین بهاروند به روایت خودش، خودِ عزیز و دوست داشتنی‌اش که خیلی‌ها برایش حق پدر قائل اند، بعضی دوستان هم با او راحت‌اند و "بهار" خطاب‌اش می‌کنند؛ واقعا هم اسم و فامیل برازنده‌ی ایشان است.
زندگی ایشان از گوشه کنارهای لرستان شروع می‌شود. خاطرات خانوادگی وصف می‌شوند. الگوهای زندگی‌شان در خانواده طرح می‌شوند. در دبیرستان با دیدن تصاویر کتاب درسی مرتبا لقاح به جنین‌شناسی علاقمند می‌شوند. از معلم می‌پرسن  در دانشگاه باید چه رشتی بخوانم که برسم به جنین شناسی؟ جواب می‌گیرند: زیست شناسی با پزشکی.
می‌رسیم به بزنگاه کنکور!
شب کنکور کسالتی پیش می‌‌آید که باعث می‌شود کمی کیفیت آزمونشان پایین بیاید و موعد انتخاب رشته یک اولویت بعد از آخرین اولویت پزشکی، یعنی زیست‌شناسی قبول شوند، زیست دانشگاه شیراز.
اینجا را یادم هست می‌گفتند با بچه‌ها برای اینکه مریض نشویم و هزینه برای درمان نکنیم باید ایمنی بدنمان بالا می‌رفت. میوه گران بود، هر شب شلغم می‌خوردیم! (سختی‌ها ادامه دارد)
گمانم از ترم ۳ بود که می‌رفتند در کلاس‌های مرتبط با جنین‌شناسی که خیلی سطحشان بالا بود شرکت می‌کردند‌. علاقه‌ی وافر جریان داشت!
یکی از دختران ورودی همین رشته بعدا می‌شوند همسر دکتر بهاروند، خانم پروانه فرزانه. آن هم با کلی نذر و نیاز و توسل به حضرت زهرا(س). یادم هست یک جایی از کتاب دکتر ایشان را هدیه‌‌ی عزیز حضرت زهرا(س) خطاب کردند.
تحصیلات هردو پیش می‌رود. دکتر بهاروند مقطع ارشد را در پژوهشگاه رویان می‌گذرانند و این تازه شروع ماجراست! (این کتاب برای شناخت رویان خوب است اما مکمل این شناخت کتاب داستان رویان از همین نشر است)
تحقیقات علمی توسط ایشان به نحوی شیرین و مطلوب بیان می‌شود و حتی اگر زیست نخوانده باشید یا دوست هم نداشته باشید باز علاقمند می‌شوید.
این بین کلی هم اذیت می‌شوند حتی از طرف دوستان داخل کشور. خارجی ها باور می‌کردند در رویان سلول بنیادی ساخته‌اند بعضی داخلی‌ها به رهبری نامه می‌زدند که: باور نکنید!

و در طول همه‌ی کتاب‌های این سبکی می‌بینید که عزیزانی چقدر سخت کار کردند و چه مشکلاتی داشتند و فائق آمدند و کاملا حس می‌کنید که:
۱.  إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا
 ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ، ﺩﺭ ﭘﻲ ﺩﺷﻮﺍﺭﻱ ﺁﺳﺎﻧﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. 

۲.  فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ
ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻛﻪ ﺩﺍﻧﺴﺘﻲ ﺳﻨّﺖ ﻣﺎ ﭼﻴﺴﺖ، ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻓﺎﺭﻍ ﺷﺪﻱ، ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺑﻜﻮﺵ ﻭ ﺭﻧﺞ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﻫﻤﻮﺍﺭ ﺳﺎﺯ. 
(ترجمه المیزان)
        

4

فیلم ذهن ز
          فیلم ذهن زیبا باعث شد که این کتاب را بخوانم حقیقتاً هم کتاب، هم فیلم در جایگاه خودشان عالی بودند البته در فیلم شخصیت پردازی بهتری صورت گرفته و سیر داستانی بسیار زیبایی دارد و امید در آن موج می‌زند. اقتباسی که در فیلم صورت گرفته از کتاب بهتر و دل‌نشین تر است.

وجود انسان های مومنی چون آقای حسین بهاروند در عرصه علم نیاز واقعی هر جامعه است که با وجود علمی که دارد نیاز خود به مذهب را انکار نمی‌کند و خود را مدیون میهن‌ش می‌داند و برای کم‌ کردن رنج از انسان ها تلاش می کند. از همه مهم‌تر پشتکار این انسان ستودنی ست.
در موضوعات علمی به نوشتن مقاله یا کتاب قانع نمی‌شود و علوم را برای برطرف کردن نیاز ها کاربردی می کند.  نسلی از محققین را تربیت می‌کند حتی حواسش به کودکان و نوجوانان هست که با موضوعات علمی ارتباط برقرار کنند. 
شیوه تامین مالی رویان که بیان شد هم جالب بود به قول آقای کاظمی گدایی علمی و برطرف کردن  نیاز از راه امور خیریه، در حالی که اکثر افراد فکر می‌کنند رویان مرکزی دولتی ست.
جای چنین فیلم ها و کتاب هایی برای محققین و علمای علوم انسانی و علوم اسلامی خالی ست که مردم بیشتر با دستاوردها و نتایج کار علوم انسانی آشنا شود، علوم تجربی به دلیل ملموس بودن دستاورد هایش بیشتر برای مردم شناخته شده است اما حقیقت این است، کسی که برای روح و عقیده انسان ها تلاش می‌کند کمک بیشتری به بشر می‌کند تا کسی که جسمش را درمان می‌کند.
به طور معمول عکس ها در انتهای کتاب خاطرات قرار دارند اما در این کتاب عکس ها در کنار موضوعات مربوط شان آورده اند برای من عکس های آخر کتاب انگیزه ای برای تمام کردن کتاب هستند هر چند این کتاب خودش جذابیت کافی داشت.

        

0