معرفی کتاب لالایی برای دختر مرده اثر حمیدرضا شاه آبادی

لالایی برای دختر مرده

لالایی برای دختر مرده

3.9
132 نفر |
48 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

6

خوانده‌ام

265

خواهم خواند

90

ناشر
افق
شابک
9786003532489
تعداد صفحات
116
تاریخ انتشار
1398/12/5

نسخه‌های دیگر

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
چرا گریه می کنی؟
وقتی زهره آن چه را که می دید برای دیگران شرح داد، هیچ  کس حرفش را باور نکرد. زهره این حرف را اولین بار به نزدیک ترین دوستش مینا گفت و بالاخره خبر در تمام شهرک پیچید.
زهره می گفت دختری را می شناسد که موهای خاکستری دارد، دست هایش از آرنج به پایین سوخته و از همه مهم تر صد سال پیش مرده است!

حمیدرضا شاه آبادی در هفده سالگی معلم شد و در کنار کار ادامه ی تحصیل داد و تاریخ خواند. رمان لالایی برای دختر مرده افتخارات بسیاری را از آن او کرد: برنده ی لوح زرین و دیپلم افتخار جشنواره ی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اثر ویژه ی شورای کتاب کودک و رمان برگزیده ی جایزه ی شهید غنی پور. این رمان همچنین در سال 2008 در فهرست کتاب های خواندنی کتاب خانه ی مونیخ (کلاغ سفید) قرار گرفت.

      

لیست‌های مرتبط به لالایی برای دختر مرده

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          ۴ ستاره
رده سنی: دبیرستان
*****
واقعا بین ۴ و ۵ ستاره مردد بودم. یه ستاره رو هم کم کردم به‌خاطر این که به نظرم مشخص بود که دنبال یه داستان دم دستی بوده که تاریخ رو روایت کنه.
اما امان از داستان... امان از داستان... چقدر انتخاب تلخی بود برای یه کتاب‌خوندن تفننی توی جاده... دو سه جا روضه اوج می گرفت و واقعا کتاب رو می‌بستم و بغض می‌کردم و...
چه‌ها که بر سر این خاک و این مردم نرفته... چه بلاهایی که خودمون به سر خودمون نیاوردیم...
*****
این طور که می‌گویند تخصص آقای شاه‌آبادی بیرون کشیدن قصه از دل حوادث تاریخی است. این کتاب هم دو روایت موازی دارد که یکی تاریخی و واقعی است (حکایت دختران قوچان) و دیگری معاصر و تخیلی از داستان زندگی چند دختر نوجوان هم‌مدرسه‌ای. داستان‌هایی موازی که از طریق یک کتاب و یک روح به هم وصل می‌شوند.

هر دو داستان بی‌نهایت تلخ‌اند به قدری که در حین خوانش تقریبا 2 ساعتهٔ کتاب چند باری کتاب را با بغض بستم تا گریه‌ام نگیرد. هر چند به نظر می‌رسد که شق معاصر داستان صرفا یک داستان دم دستی است تا بهانه‌ای به دست نویسنده برای روایت تاریخ بدهد، با این حال به خاطر موضوع بکر و پرداخت خوب نویسنده کتاب به شدت خواندنی‌ست و اتفاقا دقیقا برای طیف سنی نوجوان نوشته شده است.
*****
موارد لحاظ شده در رده‌بندی:
۱- داستان شدیدا تلخ است.
۲- خودم حس ژانر وحشت نداشتم ولی بعضی از خواننده‌ها کتاب را در این ژانر دسته‌بندی کردند!
۳- یکی از تم‌های اصلی داستان درباره برخی مشکلات دخترهای نوجوان است. چندتایی دختر نوجوان که به خاطر شرایط سخت از خانه فرار می‌کنند هم در داستان دیده می‌شوند. ممکن است از نظر برخی خانواده‌ها به منزله تشویق برای فرار از خانه تلقی شود.
        

8

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

2

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          .
اول تصور می‌کنی داستان ترسناک است اسم، طراحی جلد و حتی بخش های اولیه داستان همه گواه این مدعا هستند اما کمی بعد متوجه می‌شوی با یک داستان از دل تاریخ درگیری که نویسنده دیروز را به امروز گره زده است

کتاب اسمش، طراحی جلدش و حتی تقدیمیه‌اش که نویسنده اینطور نوشته : به یاد دختران قوچانی و یادگاری برای دخترانم سارا و مینا، تماما دخترانه است اما من کتاب را به پسران، پدرها، مردها و دولت‌مردها پیشنهاد می‌کنم.به آن‌هایی که تربیت را در کتک زدن، تحقیر کردن و توهین کردن می‌پندارند و بین جنسیت فرزندانشان فرق می‌گذارند به آن‌ها که زن را حقیر می‌پندارند و ضعیفه خطابش می‌کنند. 

ممکن است بخش‌های اولیه کتاب برایتان گنگ باشد اما ادامه دهید به خودتان بگویید فلانی که من باشم اتفاقا گفته بود پس طبیعی است و بعدا مفهومش را متوجه می‌شوم و شک نکنید نه تنها متوجه خواهید شد که تا ساعت‌ها و حتی روزها به داستان این کتاب و شخصیت‌هایش فکر خواهید کرد.

در پشت جلد کتاب می خوانیم:
وقتی زهره آنچه را که می‌دید برای ديگران شرح داد، هیچ‌کس حرفش را باور نکرد زهره این حرف را اولین بار به نزدیک‌ترین دوستش مینا گفت و بالاخره خبر در تمام شهرک پیچید. زهره می‌گفت دختری را می‌شناسد که موهای خاکستری دارد، دست‌هایش از آرنج به پایین سوخته و از همه مهم‌تر صد سال پیش مرده است! 

#کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_بخوانیم
#کتاب_نوجوان
#حمیدرضا_شاه_آبادی
#لالایی_برای_دختر_مرده
#انتشارات_افق
#دختران
        

8

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        گویا زمان قاجاریه، تقریبا اوایل مشروطه، در پی خشکسالی و فشار والی برای چند برابر کردن مالیات، مردم قوچان که از پس مالیات های سنگین برنمی آمده اند، دخترکان سه تا ده ساله ی خود را برای کنیزی به ترکمن ها می فروخته اند. مجلس مشروطه که از این اتفاق مطلع می شود، گروهی 4 نفره را برای تحقیق در این مورد به قوچان می فرستد که البته گروه و گزارشش هیچ وقت به تهران برنمی گردد. 
داستان کتاب در مورد همین اتفاق است. بسیار قوی نوشته شده و شخصیت پردازی محشری دارد.
عالی.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3