معرفی کتاب مادام بواری اثر گوستاو فلوبر مترجم سارا راکی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
46
خواندهام
454
خواهم خواند
263
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
اما لبش را گزید و سنگ مرجانی رو که قبلا شکسته بود بین انگشتانش می چرخاند و نگاه غضبناک خود را همچون دو تیر آتش به شارل ثابت کرد.اکنون همه حرکات و رفتار شارل او را خشمگین می کرد.قیافه اش،لباسش،آنچه که نمی گفت و سرانجام کل شخصیتش و وجودش او را عصبانی می کرد.او از پاکدامنی گذشته اش همچون کسی که از خیانت پشیمان شده است،پشیمان بود.و آنچه که هنوز در او باقی مانده زیر ضربه های خشمناک غرورش می غرید و از همه پنهان کاری های زشت و زنای فاتحانه خود لذت می برد.یاد و خاطره معشوقش با جذابیت های خیره کننده اش در ذهنش تداعی شد و تمام روح و جانش را در بر گرفت و با اشتیاق خاصی این تصویر را در ذهنش مجسم کرد و به نظرش می آمد شارل بیشتر از قبل از زندگی اش محو شده و همانند یک آدم خنثی،غائب و کسی که مرده از جلوی چشمانش گذشت.
بریدۀ کتابهای مرتبط به مادام بواری
نمایش همهپستهای مرتبط به مادام بواری
یادداشتها
1404/3/18
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

✍️ پر از توصیفات بود به گونهای که من را کلافه کند. در این کتاب تجارب ناپخته عشق را دیدم. اِما یک زن زیادهخواه است که در راه یافتن عشق اسطورهای لابلای کتابها و تجملات خود را خوار و خفیف میکند و سر هرچه دارد و ندارد قمار میکند. شارل را باعث بدبختی خودش میداند و خیانتهایش را به قصد انتقام از عشقی که او بلد نبود به گونهای که اِما باب میلش است ابراز کند توجیه میکند. شارل همسرش یک پزشک است، از ادبیات سر در نمیآورد. از دنیای اِما دور است درکش نمیکند. تنها خوشحالیش داشتن اِماست او را در دل میپرستد. نمیداند اطرافش چهخبر است. خود را خوشبخت میداند و تصور میکند ملزومات خوشبختی اِما را نیز هرچه که باشد فراهم کرده. دریغ ازینکه اشتباه میکرد... ناکامیهای اِما، رنجهایی که میکشد و عشقی که طلب میکند تاثر برانگیز است. همچون گنجشکی به دام افتاده در یک چهاردیواری که خود را به دیوار میکوبد بلکه پنجرهای بیابد و خود را در پهنای عشقی آزاد کند.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1403/4/20
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
نه اخه.. خب که چی بشه؟ اینهمه وقت واقعا بدرد نمیخورد 💀 وا. واقعا واکنش صادقانهم همینه. وا. از اون مرد به این مرد اخرشم دوتاشونم مردن خب که چی وا واقعا وا واقعا بنظرم ارزش خوندن رو نداشت.. هرچند هروقت که میخوندم میتونستم دوساعت تمام وقت بذارم ولی فقط میخواستم ببینم اخر این قضیهی درهمبرهم چی میشه. خوشم نیومد اصلا معلوم نبود میخواست چی بشه.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1403/9/21
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
هر جمله و هر سطر از این کتاب حس واقع گرایی به خواننده میدهد شخصیت ها، افکارشان، اعمالشان، نتیجهی اعمالشان و در نهایت سرنوشتشان برایم ما به ازای بیرونی داشت بعد خواندن این کتاب غمی وجودم را فراگرفت در عین حال در کمال شگفتی این غم را دوست داشتم پایانش جوری بود که خوش نبود اما برای این کتاب تنها همین پایان به نظرم راضی کننده بود
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.