سنا

سنا

@sanabooklover
عضویت

آذر 1403

133 دنبال شده

96 دنبال کننده

                کتاب دوست📚💕
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
سنا

سنا

1404/6/22 - 16:42

        کتاب نود و سه برای من فقط ورود به یک رمان تاریخی نبود؛ بیشتر شبیه یک سفر به قلب وجدان انسان بود.
ویکتور هوگو این کتاب را در پایان عمرش نوشت.
کتابی پر از جزئیات تاریخی و طولانی و گاهی ممکنه ملال آور باشد.
در این کتاب با سه شخصیت متفاوت آشنا می‌شویم 
لانترناک که با همه‌ی خشکی و تعصبش، لحظاتی داشت که نمی‌شد به او احترام نگذاشت.
سیموردن که گاهی ترسناک می‌شد، چون نشان می‌داد وقتی ایده‌ها از انسانیت جدا شوند، چه سرنوشتی پیدا می‌کنند.
و گوون که بیشتر از همه در ذهنم ماند؛ مردی میان خشونت و رحمت، که تصمیم‌هایش بوی انسانیت می‌داد.
بعضی صحنه‌ها واقعاً تکان‌دهنده‌اند: توپ سرکشی در کشتی، دادگاه پرتنش، و به‌ویژه لحظه‌ای که کودکان وانده‌ای وارد ماجرا می‌شوند.
بخش هایی که به کودکان و مادرشان را روایت می‌کند،بیشتر از همه ناراحت کننده بودن.
برای من نود و سه بیشتر از یک روایت از انقلاب فرانسه بود؛ یادآوری این حقیقت بود که تاریخ همیشه سیاه و سفید نیست. هیچ‌کس کاملاً قهرمان یا کاملاً جنایتکار نیست. و تنها چیزی که ارزش ماندن دارد، انسانیت در است.

اگرچه نثر کتاب پرشکوه و گاهی سنگین است، اما همین شکوه باعث شد حس کنم دارم چیزی فراتر از یک داستان می‌خوانم.
این کتاب رو بخاطر چالش بهخوان خوندم که اگه همین چالش نبود.این کتاب همچنان نخونده باقی میموند.

      

21

سنا

سنا

1404/6/8 - 18:41

        کتاب پنماریک،نوشته‌ی سوزان هوواچ،سرگذشت سه نسل خانواده را روایت می‌کند.

پنماریک تنها کتابی که از این نویسنده به همت آقای ابراهیم یونسی ترجمه شده است.
این کتاب پنج راوی داره و هر فصل ما از دیدگاه اونا به سرنوشت بقیه‌ی شخصیت ها پی می‌بریم.
اول از همه با مارک کاستلاک آشنا می‌شویم و بعد عمارت پنماریک که بعد از مرگ پسر عموش واسش به ارث می‌رسه.
و مارک در این بین دلباخته ی خانم روزالین فارم میشه که تازگی‌ها بیوه شده و سعی می‌کند با او ازدواج کند.
پنماریک که خود عمارتی بزرگ هست و جایی که قراره تمام اتفاقات داستان در اونجا رخ بده.
پنماریک عمارتی سرد وبی روح است.
کتاب پنماریک واقعا منو درگیر خودش کرد،شخصیت های متعدد و جالبی داشت هرکدوم از این شخصیت‌ها خصلت های خوب و بدی دارند و نمیشه اونارو قضاوت کرد.
پنماریک کتابی پرکشش و روان و جذابیه بطوریکه اصلا یک لحظه هم نمی‌تونید کنار بگذارید.
باوجود طولانی بودنش و بیش‌تر هم به اتفاقات روزمره می‌پردازه اما اصلا شمارا خسته نمیکنه.
داستانی که در نهایت متعلق به دو خانواده است.این داستان تاریخی_تخیلی به نوعی دنباله‌ی قرن دوازدهم املاک پلانتاژنه ها اتفاق می‌افتد. 
در آخر کتابی درباره‌ی عشق،نفرت،میراث،خیانت و انتقام هست، که خیلی هم شبیه زندگی واقعی روایت شده.
بشدت توصیه میکنم بخونیدش.👌
      

5

سنا

سنا

1404/6/8 - 18:37

        موقعی که سبیل رو خوندم،خیلی از داستانش خوشم آومد.و بیشتر از همه سبک نوشتاری این نویسنده رو خیلی دوست داشتم که خواننده را تاآخر همراهی می‌کند.
برای همین تصمیم گرفتم کتاب خصم که توسط نشر مد منتشرشده رو بخونم.

امانوئل کارر در این کتاب به پرونده‌ی جنایی که در ژانویه سال ۱۹۹۳ در فرانسه رخ داده می‌پردازد.این نویسنده کنجکاو میشه و تصمیم می‌گیرد کتابی بصورت گزارش وار درباره‌اش بنویسد.

پرونده ی جنایی درباره‌ی مردی که چه عرض کنم؟🤦‍♀️
ژان کلود رومان ۱۸سال هست که به همه‌ی دوستاش و خانواده‌اش دروغ گفته،فریب داده و خیانت کرده ودر آخر که نزدیک بود تمام حقایق و رازهاش برملا شود.نقشه میکشه که همه رو سربه نیست کند.
آخر چرا؟
بااینکه نویسنده تمام زندگی ژان کلود از کودکی تا بزرگسالی رو نوشته.
ولی راستش من متقاعد نشدم که اینقدر خودخواه باشه و بی رحمانه خانواده‌اش رو بکشد.
ودر آخر کتاب خیلی ناراحت شدم که ژان کلود درسن ۶۴ سالگی آزاد شد.
حس میکنم هنوز عدالت در حق قربانیان اجرا نشده.
ژان کلود اینقدر بزدل بود که هیچوقت نتونست با حقیقت زندگیش کنار بیاد و ترجیح داد باکشتن خانواده‌اش حقیقت رو هم از بین ببرد.
من کتاب رو خیلی دوست داشتم‌ و اصلا برای من خسته کننده نبود از اون‌جا که من هم شیفته پرونده‌های جنایی هستم. خیلی لذت بردم.
ودر آخر ترجمه و جلد کتاب عالی بودن.
      

6

سنا

سنا

1404/6/2 - 12:15

        پوست بر زنگار کتابی جنایی و رازآلود نوشته‌ی اشکان اختیاری و نخستین کتاب ایشون هست که البته رمان بسیار جذابیه.
ماجرا در یک شهرک نظامی کوچک و دورافتاده می‌گذرد؛ جایی که قتل‌های مشکوک، فضای بسته و خرافات، سایه‌ای سنگین بر زندگی مردم انداخته است. شخصیت اصلی داستان، ربانی، روان‌شناس نظامی‌ای میانسال است که برای آرام کردن ساکنان شهرک و توضیح حادثه‌ی قتل به آنجا اعزام می‌شود. اما خیلی زود درمی‌یابد با معمایی بسیار پیچیده‌تر روبه‌روست: قتل دوم، جنازه‌ای که به شکلی هولناک دفن شده و شایعاتی که همه‌چیز را به اجنه نسبت می‌دهند.
 در این کتاب مضامینی چون تاثیر تجاوز و آزار کودکان در شخصیت‌شان،غیرت و مردانگی وبه دنبال آن زن کشی روبه‌رو هستیم.
عنصر نمادین برجسته‌ی کتاب، مخزن آب زنگ‌زده‌ی شهرک است؛ چیزی که سال‌هاست بلااستفاده شده اما همچنان مثل سایه‌ای سنگین حضور دارد. این مخزن، نماد قدرت و ساختارهای فرسوده‌ای است که گرچه دیگر کارایی ندارند، اما هنوز ذهن و زندگی مردم را در چنگ خود نگه داشته‌اند.

پوست بر زنگار را می‌توان داستانی درباره‌ی حقیقت و دفن شدن آن زیر رسوب زمان و ترس اجتماعی دانست؛ رمانی که جنایت در آن بیش از آنکه یک حادثه‌ی بیرونی باشد، بازتابی از درون آدم‌ها و جامعه است.

#ادبیات_ایران
      

43

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.