یادداشتهای محمدرجا صاحبدل (60) محمدرجا صاحبدل 1403/7/19 عاشقی به سبک ون گوگ محمدرضا شرفی خبوشان 3.8 52 شرفی خبوشانی را با «داود داله» شناختم. بعد از آن موهای تو دریاست را از او خواندم و «عاشقی به سبک ونگوگ» آخرین اثری بود که از او خواندم. فضاسازی پرتصویر و توصیفات بدیع از ویژگیهای بارز قلم خبوشانی است. در عاشقی...، نویسنده ارتباط بین یک بچه کلفَت و بچه تیمسار را روایت میکند که علیرغم تمام فاصلههای اجتماعی و فرهنگی با یکدیگر ارتباط خوبی داشتند. داستان از سالهای مبارزه پیش از انقلاب شروع میشود و بعد از سه فصل به سرگذشت کودکی پسر کلفَت پرداخته میشود. در کنار امتیازات کتاب، باید به پیچیدگیهایی در روایت اشاره کرد که گاه مخاطب را اذیت کند. از طرح جلد خلاقانه مهدی زارع نباید چشم پوشید، هر چند در میان کارهای زارع موارد برجستهتر دیگری را میتوان یافت ولی تاکید بر گوش و زهدان (=رحم) که از عناصر پرتکرار در داستان است، به خوبی در طرح جلد بازنمایی شده است. به زعم من این کتاب در میان سهگانۀ مطالعه شده از خبوشانی، پایینترین امتیاز را از آن خود میکند. 1 11 محمدرجا صاحبدل 1403/7/14 این خیابان سرعت گیر ندارد مریم جهانی 2.9 1 کتاب همه چیز تمامی است. شخصیتپردازی، داستانگویی، پیرنگ استخوان دار. وقتی بعضی کتابهای دارای برچسب برگزیده بودن در رویدادهای مطرح ادبی را میخوانی، پیش خودت میگویی :«نوش جان نویسندهاش! چه اثر جانداری.» این کتاب از آن دسته آثار است. کتاب، روایتگر جنگیدن یک زن برای اثبات خویشتن خویش و رسیدن به اهداف و آمال زنانه یک زن است؛ نویسنده موفق است زیرا هم دچار شعار زدگی نشدهاست و هم توانسته حرفاش را بزند. 0 9 محمدرجا صاحبدل 1403/6/8 یک اتفاق مسخره فیودور داستایفسکی 3.7 40 بعضی اتفاقها، برای فئودور میخایلویچ داستایفسکی مسخره است و همانها برای ما میشود یک داستان جذاب. 0 9 محمدرجا صاحبدل 1403/6/5 تمساح فیودور داستایفسکی 3.3 22 داستایفسکی، یک Nضلعی است. حالا N چیست؟ مجموع همه آثارش. اگر میخواهیم او را بشناسیم باید همه آثارش را بخوانیم در غیراینصورت اگر از ما پرسیدند داستایفسکی را میشناسی یا نه؟ باید بگوییم به تعداد آثاری که خواندهام او را میشناسم. مثلا بله میشناسم به اندازه شبهای روشن و ابله. یکی از کوچکترین اضلاع نامنتظم این قله ادبیات جهان، تمساح است. داستانی که در سبک طنز تلخ سیاسی اجتماعی به رشته تحریر درآمده است. کتاب هم نسخه الکترونیک و هم نسخه صوتی دارد و مواجهه با آن ساده و راحت است. 2 8 محمدرجا صاحبدل 1403/5/14 پاییز 32 رضا جولایی 3.5 6 مجموعه داستان پاییز ۳۲، کتابی در همان اتمسفر آثار رضا جولایی است؛ داستان تاریخی با تکیه بر اواخر قاجار و پهلوی اول و دوم. سبک روایتگری در داستان اول، جذاب و جدید بود. مطالعه کارهای جولایی برای علاقمندان به داستاننویسی در زمینه داستان تاریخی توصیه شدنی است. 0 12 محمدرجا صاحبدل 1403/3/28 خمره هوشنگ مرادی کرمانی 4.3 66 خمره، داستان جنگیدن است! شاید اگر این جمله را به خود هوشنگ مرادی کرمانی بگویید تعجب کند. حق دارد. اما در دفاع از جمله پیش گفتهام، اضافه میکنم، خمره داستان جنگیدن است؛ جنگیدن با جاهلیت مردم، جنگیدن با خود برای ماندن و مقاومت کردن در برابر حملات ناجوانمردانه عدهای عوام. آنچه داستان را باورپذیر میکند، به تصویر کشیدن یک معلم، شبیه همه معلمهایت! عصبانی میشود، فریاد میکشد، کتک میزند، پشیمان میشود، ایثار میکند، ندار است. باور دارم که خمره، تجربه زیسته نویسنده است. 2 18 محمدرجا صاحبدل 1403/1/14 مردی با آرزوهای دوربرد: روایتهایی از پدرموشکی ایران فائضه حدادی 4.1 19 مردی با آرزوهای دور برد، کتابی پیشامقدمهای بر زندگی پدر موشکی ایران نمیدانم تا چه حد با قلم و روایتگری فائضه غفارحدادی آشنایی دارید؛ اگر شناختی ندارید پیشنهاد میکنم آثارش را بخوانید تا بدانید، وی نویسندهای کاربلد است اما اینکه شهید طهرانی مقدم در این کتاب خوب معرفی نشده است جای تعجب دارد. پاسخی که با آن خودم را قانع کردم این بود که حتما بسیاری موارد، بدلایل امنیتی و نظامی قابل بیان نبود و دیگر اینکه این کتاب پیشمقدمهای بر کار دیگر و معظمتر است. از قطع و صفحهآرایی خوب کتاب نباید غافل شد؛ البته اگر تصاویری از برخی روایتها (البته با لحاظ کردن دقتهای امنیتی و نظامی) در انتهای کتاب گنجانده میشد بیشک کتاب را جذابتر میکرد. به امید شناساندن بهتر و دقیقتر چهرههای اثرگذار و گمنام ایران زمین عزیزمان 2 30 محمدرجا صاحبدل 1403/1/8 شکار شبانه: دوازده داستان (از 1370 تا 1376) صمد طاهری 4.0 1 کتاب را که خواندم، مات طرح جلد کاربنی اش ماندم. چطور یک نویسنده در چنین دنیای تیره و تار و کثیفی دوام آورده است؛ خیانت، زنکشی، مرگ، تجاوز، ناامیدی. همه و همه بنمایهی داستانهای صمد طاهری است. طاهری خود را وامدار گلشیری و محمود میداند ولی به نظر میآید تمام معایب و گرهها و مشکلات آن نویسندهها در او تشدید شدهاست. جالب اینکه نویسنده، شکار شبانه را بهترین اثر خود میداند. 0 9 محمدرجا صاحبدل 1403/1/6 بندها دومنیکو استارنونه 4.1 78 بندها، روایتگر بندهای ارتباطی میان آدمهاست. بندهایی که گاه در ابتدا راضی هستند و رفته رفته عادی و در ادامه نارضایتی در بردارد. نکته قابل تامل در کتاب، به تصویر کشیدن تحول فرهنگی روابط دختر/پسر و زن/مرد های ایتالیایی است. نوع جذاب روایتگری و لو ندادن داستان تا چند صفحه آخر از امتیازات برجسته کتاب است. در انتقال درست و دقیق معنا، از نقش برجسته ترجمه عالی نباید چشم پوشی کرد. 2 23 محمدرجا صاحبدل 1403/1/4 مسیو ابراهیم اریک امانوئل اشمیت 3.3 9 معروفی-اشمیت این تقاطع اسامی باعث شد دنبال کتاب بگردم و آن را بخرم. اما از آنجایی که هر کتاب وقتی مقرر برای خوانده شدن دارد، ماند تا نوروز ۴۰۳. پیشتر نمایشنامه ضبط شدهاش را دیده بودم. جالب بود. البته که برخی محدودیتها باعث شده بود اجرا با متن کتاب تفاوت داشته باشد. نویسنده با تلقی خاصاش از دین، چنین به مخاطب القا میکند صرفا جنبه معنوی، رها شدگی از قالبها را ایجاد میکند و این اثرگذاری تا آنجاست که یک یهودیزاده به تصوف و مسلمانِ باورمند به آن متمایل میکند. 0 1 محمدرجا صاحبدل 1402/12/27 دید و بازدید عید جلال آل احمد 3.5 18 جلال را دوست دارم. دلایل دوست داشتنش را تا بحال نه برای خودم و نه هیچکس دیگر برنشمردهام. جلال دوست داشتنی است حتی وقتی درشت گویی میکند؛ حتی وقتی در برابر سیمین زیرآبی میرود؛ حتی وقتی نمینویسد؛ حتی وقتی تلخ کینویسد؛ حتی وقتی روی برمیگرداند از اصول پدر. دید و بازدید، داستان خود جلال است. همانها که دیده، همانها که شنیده، همانها که گفته. و راستی! جلال را دوست دارم چون جلال است. 0 6 محمدرجا صاحبدل 1402/12/11 آبنبات دارچینی جلد 3 مهرداد صدقی 4.4 69 آبنبات هلدار را خوانده بودم و شیرینیاش در پیچ واپیچ مغزم بود. به محض اینکه در نوار، نسخه صوتی آبنبات دارچینی را دیدم، شروع کردم به گوش گرفتن. به این کتاب میتوان یک اشکال محتوایی گرفت آن هم اینکه به واسطۀ مثالهایی که در کتاب ذکر شده مخاطب دهه شصتی به قبل بیشتر با محتوا ارتباط برقرار میکند. طنز تمیز، مصداقاش این مجموعه کتاب است. 0 9 محمدرجا صاحبدل 1402/12/9 قاف: بازخوانی زندگی آخرین پیامبر از سه متن کهن فارسی یاسین حجازی 4.6 43 ۱۱۶۳ صفحه تمام شد. به همت دوستی عزیز، با بودجهبندی روزانه ۳ تا ۴ صفحه، یکسال قدمبهقدم از سیرۀ پیامبر مهربانیها خواندیم؛ خواندیم و به خود بالیدیم از اینکه مومن به چنین پیامبری هستیم؛ خواندیم و شرمنده شدیم از اینکه زیستمان از او اینقدر فاصله دارد؛ خواندیم و فهمیدیم چقدر از «او» نمیدانیم؛ ▫️▫️▫️ آن روایتِ حلالیتطلبیدن حضرت در روزهای پایانی عمر شریفشان را در کتاب دینی ایام تحصیل خوانده بودم ولی کیفیت روایت قاف، با من چنان کرد که قافخوانی آن بخشام بیشتر از همیشه به درازا کشید. ▫️▫️▫️ کتاب به جملهای عجیب تمام شد: ``رسول گفت: اسلام پدید آمد و غریب بود. و بعد از این، به عاقبت، هم غریب شود.`` که اگر اسلام اینهمه سال و امروز غریب نبود، ظهور آخرین وعده حق، اینقدر طولانی نمیشد. 0 15 محمدرجا صاحبدل 1402/12/3 شب بازی مجتبی تقوی زاد 3.3 7 سالها پیش از این، ابراهیم حاتمیکیا در مورد آژانس شیشهایاش گفته بود: در همان ایام اکران، با گروهی در مورد فیلم به گفتگو نشسته بودم؛ برداشتهایی از فیلمام داشتند که اصلا منظور من نبود. یا یکبار امیرخانی در برنامه تلویزیونی شهیدیفرد گفت: میخواهید دکور برنامهتان را به شکلی تحلیل کنم که نمادهای ماسونی / شیطان پرستی از آن دربیاورم! (حالا دکور چه بود؟ زمینه سفید با تعدادی زیادی پرچم تشریفات ایران) امشب وقتی با نویسنده گفتگو داشتم، متوجه شدم برداشتی داشتم که گویا مد نظر صاحب متن نبود (یا اگر هم بود بیان نکرد؛ والله اعلم) داستان را اگر از پیچ یکسوم آغازش رد کنید، میتوانید امید داشته باشید که جذب میشوید وگرنه بعید میدانم دل و دماغ به پایان رساندناش را داشته باشید. این کتاب اولین کاری بود که از مجتبی تقویزاد میخواندم. ضمنا بگویم که متن، تک جملهها و توصیفات پراکنده بسیار زیبایی داشت. بعدالتحریر: نام کتاب، شبِ بازی است، نه شببازی! 0 11 محمدرجا صاحبدل 1402/12/2 مرگ یزدگرد [مجلس شاه کشی] بهرام بیضایی 4.4 17 بیضایی ذهنم، مساوی بود با مسافران و سگکشی. آثاری با اجراهای نمایشی و فیلمنامهای وزین و سنگین. به مناسبتی قلاب نگاهم به مرگ یزدگرد گیر کرد. خاطره خوبی از ساسانیان و هخامنشیان و دستهبیلیان تاریخ، به سبب درس تاریخ ایام مدرسه نداشتم و میخواستم صرفا اجرای تئاتریاش را ببینم اما چه متنی! چه تعلیقی! چه کششی! چه توصیفاتی! کتاب لاغر اندام است به قد و قامت؛ راحتالحلقوم است به کام. از هرگونه پیشنهاد برای ادامه مطالعات در اتمسفر بهرام خان بیضایی استقبال میکنم. 5 15 محمدرجا صاحبدل 1402/9/20 شب های روشن فیودور داستایفسکی 3.9 230 شبهای روشن تا همین چند وقت پیش برایم فیلم موتمن بود با بازی احمدی و توسلی. سومین فیلمی که در سینما دیدم. همان زمان از شخصیت مرد فیلم که سرد بود و بیعاطفه، متنفر بودم. دو یا سه بار دیگر فیلم را دیدم و هر بار متنفرتر از قبل. امام کتاب را که خواندم نظرم عوض شد. مرد در نگاهم بالا رفت. در ذهنم به مثابۀ خدایگان محافظت درآمد. کسی که علیرغم میل و کششاش، خویشتن داری میکند تا ... مردقهرمان آثار فئودورخان داستایفسکی که بازتاب خودش بر صفحه کاغذ است همواره در حال تحول و تغییر است. آنقدر که در یادداشتهای زیرزمینی و سپس نازنین انحطاط مرد قهرمان را میبینیم. 0 13 محمدرجا صاحبدل 1402/3/26 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: رجعت به ریشه ها جلد 1 نادر ابراهیمی 4.5 52 چقدر دوست داشتم وقتی نادر زنده بود، این کتاب را میخواندم؛ میخواندم تا میتوانستم بپرسم: «نادرخان! چطور توانستی اینطور توپنده و سبُک، زیبا و روان، هوش از سر بر و هوشیارکننده بنویسی؟» البته احتمال داشت جنابش دستی به سبیل تاب دادهاش میکشید و تبسمی بدرقه سئوالم میکرد و من را با معناکاوی از تبسماش تنها میگذاشت. کتابی زیبا و خواندنی که از ابتدا پیش خودم میپرسم «چرا من اینقدر دیر به کتاب رسیدم؟» به گمانم تنها کتابی است که تا به اینجا پنج ستاره را تقدیماش کردم. 1 48 محمدرجا صاحبدل 1402/3/22 تور تورنتو: دانشجوی شهید حادثه پرواز اوکراین، امیرحسین قربانی محمدعلی جعفری 4.0 32 تور تورنتو؛ تورکنندۀ مخاطب در خیلی از بهزنگاههای تاریخی، در جبهۀ تولید محتوایِ اثرگذار و قابل تامل خوب عمل نکردهایم. تلقیِ از خوب عمل کردن، یعنی به موقع، شفاف، قوی و اثرگذار بودن عمل است. و این تعلل و دست نجنباندن، باعث میشود سررشتۀ روایتگری واقعه از دست برود. بالاخره بعد از سه سال محتوای مکتوب داخلی از این رویداد عرضه شد آن هم به قلمی خوب و اثرگذار. هرچند خیلی دیر بود اما کاچی بِه از هیچی بود. 0 8 محمدرجا صاحبدل 1402/3/22 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 116 کتابی که در مواردی عجیب، در مواردی گیرا، در مواردی ترسناک بود. شاید اگر به خودِ سرکارِ نویسنده، بگویند یکی از خوانندگان کتابتان، اثر شما را در زمرۀ ژانر وحشت قرار داده است، بخندد و این تلقی را چندان جدی نگیرد و بگذرد. اما باید اعتراف کنم که کتاب من را ترساند.البته این ترس در حدی نبود که نخواهم آن را به سرانجام برسانم ؛ که اگر اینطور میشد، همیشه این سئوال در ذهنم میماند «آخرش چی شد؟» بیشک این کتاب را به کسی توصیه نمیکنم اما حتما هر اثر دیگر به قلم نویسنده را خواهم خواند. آدمی است و زیستناش با تناقضهای عقلی و دلیاش. 0 27 محمدرجا صاحبدل 1402/1/24 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.1 19 بخوانید تا تکهای از خود را بیابید. گاهی کتاب را توصیه میکنند و میخریم؛ گاهی کتاب را هدیه میگیریم و میخوانیم. گاهی هم کتاب برایمان طنازی دارد. در بیشتر موارد برای ضعیفالنفسی چون من، که خیلی زود دستم به جیب میشوم و یا سرانگشتانم روی درگاه پرداخت میلغزد، کتابی که دلبرانه رفتار میکند خطرناک است. از حبیبه جعفریان، جز یک جستار و کتاب شهید چمرانش چیزی نخوانده بودم. حتی نمیدانستم خواهر محمدحسین جعفریان است. به محض اینکه تبلیغاش را در ناداستان دیدم با آن جلد به رنگ کاربن و عنوان عجیبش، خریدم. سه جستار اول را یک نفس خواندم. عالی بودند. در جاهایی خودم را در یک روایت زنانه جعفریان دیدم. 2 38