معرفی کتاب یک روز قشنگ بارانی: پنج داستان کوتاه اثر اریک امانوئل اشمیت مترجم شهلا حائری

یک روز قشنگ بارانی: پنج داستان کوتاه

یک روز قشنگ بارانی: پنج داستان کوتاه

3.7
59 نفر |
16 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

98

خواهم خواند

28

ناشر
قطره
شابک
9789643416997
تعداد صفحات
146
تاریخ انتشار
1398/10/4

توضیحات

        
پنج داستان کوتاهی که در این کتاب  گرد آمده است ?هریک حکایت زنی را بازگو  میکند .زنانی با خصوصیات و خلق و خوی متفاوت ?اما همگی در جستجوی حقیقت خود و معنای زندگی.  
اریک امانوئل اشمیت در این داستان ها با سبکی ساده و بی پیرایه اما پر کشش?ترانه سرای امید و شور زندگی می شود تا بار دیگر با خواننده اش به تماشای معنای پر رمز و راز هستی بنشیند. 
پیش از این اریک امانوئل اشمیت نمایشنامه های ؛خرده جنایات زناشوهری؛? ؛ نوای اسرار آمیز؛و ؛مهمان سرای دو دنیا؛ در این انتشارات به چاپ رسیده است.

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به یک روز قشنگ بارانی: پنج داستان کوتاه

لیست‌های مرتبط به یک روز قشنگ بارانی: پنج داستان کوتاه

یادداشت‌ها

          «یک روز قشنگ بارانی»؛ کتابی برای همه روزها 

آدم کم‌صبری هستم و حرفی را که باید آخر بزنم در همین ابتدا می‌گویم: «اگر می‌خواهید داستانی بخوانید که در صفحه آخرش، شگفت‌زده شوید، این کتاب را بخوانید!»

کتاب، مجموعه‌ای از پنج داستان کوتاه است.

1⃣ «یک روز قشنگ بارانی» اولین داستان این مجموعه است که به سرگذشت «هلن» می‌پردازد؛ کسی که در ایام جوانی ماجراهای عاشقانه بسیاری داشته است ولی هیچ‌کدام از آن ماجراها منجر به ازدواج‌اش نشد تا زمانی که به «آنتوان» رسید. هلن علی‌رغم لیست بلند بالایی که از معایب آنتوان در ذهن داشت اما او را عامل آرامش خود می‌دید. در نهایت با هم ازدواج می‌کنند و این ازدواج آغاز تحول زن می‌شود.

2⃣ «غریبه» دومین داستان این مجموعه است و در آن به غریبه شدن افراد از خود در سنین بالا می‌پردازد، اما پرداخت نویسنده چنان است که تا دو صفحه مانده به پایان داستان اصل ماجرا مشخص نیست.

3⃣ «اُودِت معمولی» داستان یکی از ما هزاران‌هزار آدم معمولی است که در مواجهه با آثار نویسندگان، یک تصویر ذهنی از نویسنده می‌سازیم ولی در تعامل مستقیم با آن فرد، حقیقت وجودی‌اش بر ما نمایان می‌شود. اودت یک بیوه کاملاً معمولی است ولی شرایطی را مهیا می‌کند که زندگی از هم فروپاشیده نویسنده بزرگ را سامان بدهد.

4⃣ «تقلبی» داستان زنی به نام امه‌فاوار است که بعد از بیست‌وپنج سال رابطه با ژرژ، کنار گذاشته می‌شود. این مسئله، امه را بر آن می‌دارد تا تحمل دریافت محبت و توجه از دیگران را نداشته باشد لذا ابراز محبت دختر دانشجویی را که مستاجرش بود باور نمی‌کند! و همین مسئله امه بر آن می‌دارد تا درصدد انتقام از دخترک باشد.

5⃣ «زیباترین کتاب دنیا» آخرین داستان این مجموعه، زنان زندانی سیاسی را به تصویر می‌کشد که وجه مشترک همۀ آنها، داشتن فرزند دختر است. زنان زندانی، تصمیم می‌گیرند تا هرکدام طی نامه‌ای سه صفحه‌ای، برای فرزندانشان یادگاری از خود به‌جا بگذارند ، ولی با این مشکل مواجه می‌شوند که  «چه بنویسند؟»

📱🔊 گفتنی است نسخه صوتی این کتاب در برنامک‌ نوار و نسخه الکترونیک آن در برنامک طاقچه در اختیار علاقمندان است.
        

39

          یک روز قشنگ بارانی
نوشته اریک امانوئل اشمیت
ترجمه شهلا حائری

.
[پس از جدایی برای خودش تحسین بیشتری قائل شد و به نظرش آمد که:«از سر هر مردی زیاده».
اما مهربان؟ بله، امه مهربان بود. مهربانی‌اش از این رو بود که برای خودش ارزشی قائل نبود و خودش را دست کم می‌گرفت. تک دختر مادری بود که هرگز هویت پدرش را بر او آشکار نکرد و دائم به او سرکوفت می‌زد. از دنیای مردها بی‌خبر بود. در نتیجه هنگامی که به عنوان منشی در شرکتی که ژرژ اداره می‌کرد استخدام شد، نتوانست در برابر این مردی که از او مسن‌تر بود، مقاومت کند. مردی که در نظر این باکره[دوشیزه معصوم، هم پدر بود و هم معشوق. پس رمانتیسم و خیال‌پردازی چه می‌شود؟ به نظر امه، دوست داشتن مردی که نمی‌توان با او ازدواج کرد به مراتب زیباتر می‌نمود… 

*تقلبی، صفحه ۹۱.

این مجموعه داستان کوتاه شامل پنج داستان است که هر یک از نگاه یک زن منحصر به فرد روایت می‌شود؛ یا بهتر است بگوییم فراز و نشیب‌های زندگی زنان را از نگاه آنان روایت می‌کند. همین مسئله دلیل محکمی بود که با علاقه به خواندن داستان‌های کوتاه مشغول شوم.
پشت جلد کتاب نوشته شده بود که زنان این روایت‌ها در پی معنای زندگی‌ هستند، و در جستجوی حقیقت زندگی. حتی نوشته شده که اشمیت ترانه‌سرای امید است.

با این وجود اشمیت برای من ابزوردیست محسوب می‌شود. هرچند اخیرا متوجه شدم در دنیای ادبیات چنین برچسبی به آثارش داده می‌شود. شخصیت داستان‌های او هرکدام به نوعی در تلاطم زندگی به صورتی مضحک شکست می‌خورند و یا در چرخه‌ای تکراری قرار می‌گیرند و در بهترین حالت مقهور نیروهای جامعه، مردان و یا سرنوشت‌اند.

اشمیت نویسنده‌ای توانا در زمینه شرح روابط بین آدم‌ها و پیچیدگی عواطف است. هرچند مورد علاقه‌ام نیست. در گذشته نمایشنامه‌هایش برایم جذاب بود، اما بی‌معنا بودن زندگی کرکترهای داستانی و اعمالشان همچو کافکا یا بکت با ظرافت همراه نیست. ترجیح می‌دهم بیشتر نمایشنامه‌هایش را بخوانم.

داستان بهترین کتاب دنیا و همچنین اودت معمولی برایم جالب توجه بود و داستان کوتاه یک روز قشنگ بارانی مرا یاد زنی در گذشته می‌انداخت. با این حال سلیقه من با اشمیت فاصله پیدا کرده است.

پی‌نوشت: ترجمه شهلا حائری اصلا جالب نبود!

در پناه خرد
        

0

فاطیما

فاطیما

1403/6/16

          بسم الله
این کتاب اولین مواجهه‌ی من با اریک امانوئل اشمیت بود، قبل از آن فقط نمایش تلویزیونی خرده‌جنایت‌های زناشوهری، مقتبس از کتاب او را، دیده بودم. 
کتاب شامل پنج داستان کوتاه است که همه از زاویه‌ی دید یک زن بیان شده است. 
داستان‌ها به ترتیب:
۱. یک روز قشنگ بارانی (۴/۵): پایان جذابی داشت. 
۲. غریبه (۵/۵): به نظرم بهترین داستان این مجموعه بود. موضوع جذاب و پیش‌بینی‌ناپذیر و تعلیق عالی (فقط چرا آخرش کل گره‌گشایی رو گذاشتی تو دهن یکی از شخصیت‌ها مرد! بابا نمی‌گفتی هم خودمون فهمیده بودیم ها!) 
۳. ادت معمولی (۴/۵): به نظرم معمولی بود، مانند اسمش (هر چند غافلگیری‌هایی هم داشت.).حالا این عیب داستان محسوب می‌شود؟ فکر نمی‌کنم. به نظرم نویسنده از قصد آن را معمولی نوشته بود تا عامه‌پسند (نه به معنای منفی) باشد، همانطور که شخصیت نویسنده در این داستان اینگونه می‌نوشت. 
۴. تقلبی (۳/۵): اصلا باهاش ارتباط نگرفتم. 
۵. زیباترین کتاب دنیا (۴/۵): ایده‌ی جدید و پایان دلچسب. 

*در کل وزن بیشتر این داستان‌ها در پایانبندی پیش‌بینی‌ناپذیر بود که به نظرم در بعضی، نقطه قوت و در بعضی، نقطه ضعف داستان شده بود.(آیا روش نویسندگی اشمیت اینگونه است؟) 
        

4