یادداشتهای رضا هاشمی (42) رضا هاشمی 1403/3/15 شاه جعفر سعید محمدی 3.9 4 ساده و دلنشین رمان شاه جعفر در عین روان و ساده بودن، لحظات و موقعیتهای حساسی را خلق کرده که به خوبی احساسات مخاطب را با خود همراه میکند. گرچه فضای تاریخی آنطور که باید شکل نگرفته و معدود جزئیاتِ تاریخیِ اشتباهی هم به کار گرفته شده، اما نویسنده در توصیف صحنهها و رویدادها توفیق زیادی داشته است. 0 18 رضا هاشمی 1403/3/13 خاک نشین حامد اشتری 3.3 2 انگار که نویسنده فقط دیالوگ نویسی را تمرین کرده باشد؛ داستان پر است از دیالوگهای خستهکننده و بعضاً زائد آن هم با زبان محاوره که اصلا با فضای کتاب همخوانی ندارد. در واقع میتوان گفت اصلا فضایی در کتاب خلق نشده که در بطن آن این گفتوگوها بتوانند خودنمایی کنند. هرچقدر هم که صبر کنی و به کتاب مجال بدهی، نمیتواند خود را برای مخاطب جا بیندازد. اسم و ادعای کتاب اصلا با محتوای آن که بیشتر به ماجرای پهلوی اول و کشف حجاب میپردازد همخوانی ندارد. در واقع در حق هر دو موضوع اجحاف شده؛ کتاب نه توانسته در روایت سرگذشت یک عالم موفق باشد و نه در روایت آن حادثه تاریخی! از همان ابتدای کتاب که نویسنده نام استاد خود را ذکر کرده و از او تشکر میکند، میشد حدس زد که سطح کتاب در چه حد هست! عجله نویسنده برای گنجاندن اطلاعات مربوط به شیخ عباس قمی لابلای داستانهای تصنعی و عاری از ظرافت مشهود است. دیالوگها اصلا برای موقعیتها و اشخاص طراحی نشده؛ انگار که کلاس درس است و مستقیم خواننده کتاب را هدف قرار داده است! داستانها و شخصیتها چونان جزیره از هم جدا افتادهاند؛ در واقع شخصیتی شکل نگرفته که بشود جایگاه آنها را در داستان پیدا کرد! 0 14 رضا هاشمی 1403/3/9 علی (ع) از زبان علی (ع): زندگی و زمانه امیرالمومنین (ع) از زبان ایشان محمد محمدیان 4.7 33 کتب مرجع و اصیل در تاریخ اسلام یا کتب تاریخی-تحلیلی نویسندگان معاصر، هرکدام میتوانند انتخابهای مفیدی برای مطالعه باشند. اما خوب یا بد، ذائقه مخاطب امروزی چندان با خواندن کتب سخت و سرد تاریخی همسو نیست. به همین خاطر هست که برخی نویسندگان دست به ابتکاراتی میزنند تا در عین مستند و واقع نما بودن مطالب، لطافت لازم برای برقراری ارتباط با مخاطب نیز داشته باشد. کتبی که معمولا یک بازه زمانی خاص را در انواع ظرفهای هنری میریزند تا مخاطبان بیشتری را جذب تاریخ کنند. کتاب علی از زبان علی را نیز میتوان با همین دید نگریست. همانطور که از نام کتاب پیداست، این اثر شرح زندگانی امیرالمومنین از زبان خود ایشان است. در واقع بخشی از احادیث و روایاتی که از ایشان نقل شده است، عینا یا با تغییراتی جزئی و با راوی اول شخص و سیر تاریخی خطی نگاشته شده است. آنچه که بیشتر در کتاب جلوه میکند، سیره و منش سیاسی امام علی علیهالسلام است. کتاب از جهتی با آثار تاریخی تفاوت دارد؛ چرا که چندان به فصل بندیهای تاریخی پایبند نیست و همینطور خبری از جزئیات زیاد آثار تاریخی هم در آن نیست. داستان هم نیست و فاقد ویژگیها و ظرایف خاص داستان نویسی است؛ اما به طرز شگفتانگیزی هرچه کتاب پیش میرود، رنگ و بوی داستان و سرگذشت به خود میگیرد، شخصیتها شکل میگیرند و مخاطبی که حتی آن واقعه تاریخی را تا حدودی میداند، مجذوب میکند. البته شاید بتوان کتاب را در دسته کتب حدیثی جای داد. نویسنده میتوانست هنر بیشتری در ساختار کتاب به خرج دهد؛ اما از حق نگذریم، سبک روایی کتاب رفته رفته جای خود را در دل و ذهن مخاطب باز میکند. 0 21 رضا هاشمی 1403/2/4 قربانی طهران حامد اشتری 4.2 24 شیخ مشروطه قطعا در حوادث دوران مشروطه ظرفیتهای زیادی برای خلق آثار هنری وجود دارد؛ از همین رو نویسنده میتوانست بهره بیشتری از آنها ببرد و به این مختصر اکتفا نکند. گرچه که مخاطبِ نویسنده سطح اثر را تعیین میکند. دو داستان به صورت موازی روایت میشود؛ در یکی راوی سوم شخص است و دیگری اول شخص؛ نمیدانم علت این انتخاب چه بوده اما هر چه هست خوب از آب در نیامده! ضعفهایی در پردازش شخصیتهای داستان وجود دارد که گاهی به چشم میخورد و تقریبا از اواسط کتاب، سرنوشت و عاقبت شخصیت اصلی (هاشم) مشخص میشود و تا حدودی کشش داستان از بین میرود. دیالوگها و رابطه بین شخصیتهای داستان نیز گاهی تصنعی به نظر میرسد و ظرافت هنری چندانی ندارد. البته نکتهای که نویسده در بازتاباندن آن موفق بوده، اختلاف نظر علمای اسلام در مواجهه با پدیده مشروظیت است. همینطور کتاب در مورد کنش سردار اسعد و ایل بختیاری در دوران مشروطه نیز اطلاعاتی در اختیار خواننده میگذارد که البته سعی کرده مستند و بر اساس واقعیت باشد. در کل با توجه به حجم کم کتاب، برای آشنایی ابتدایی با عصر مشروطه آن هم در قالب داستان، اثر مناسبی است. 0 21 رضا هاشمی 1403/1/21 پیامبر: بر اساس قرآن و با استفاده از نهج البلاغه، کتاب ها و روایت های معتبر نقی سلیمانی 4.3 2 بهترینِ خلق کتاب متشکل از روایتهای نقل شده از دوران پیامبر اسلام است که با کمی پردازش به هم پیوند داده شده و داستانوار به رشته تحریر در آمده است و از همین رو با رمانهای مرسوم متفاوت است. البته همین سبک از روایت باعث میشود تا داستانهای نقل شده قابل استنادتر باشد؛ چرا که نویسنده دخل و تصرف کمی در آن داشته است. از طرفی قلم روان و ساده نویسنده باعث میشود تا سختی و تکلف کتب تاریخی در این اثر حس نشود. این کتاب، تجمیع شدهای از یک دوره رمان ۹ جلدی در وصف پیامبر است. شاید به همین خاطر است که ارتقای قلم نویسنده در طول داستان به وضوح حس میشود. کتاب با چند داستان از هاشم و عبدالمطلب (اجداد پیامبر) آغاز و با وفات ایشان خاتمه مییابد. بازتاب تبع شاعرانه اعراب، ترسیم ساختار قبیلهای و عشیرهای مردم عربستان، شرح زیبای وقایع جنگهای پیامبر، از نکات برجسته کتاب است. برای درک بهتر، رابطه خویشاوندی شخصیتهای کتاب به صورت نموداری نمایشش داده شده است که تا حد زیادی مفید است. اما گاهی شلوغی داستان بخاطر تعداد زیاد اسامی حس میشود؛ گو اینکه نویسنده مخاطب را واگذاشته تا به شخصیت تاریخی ذکر شده مراجعه کند. ارجاعات متعدد در پاورقی به منابع، حتی ذکر روایتهای متفاوت و ضعیفتر، چینش داستانها بر اساس آیات قرآن و شأن نزول، ذکر آیات و احادیث مرتبط از قرآن و نهجالبلاغه، همه و همه نشان از کوشش زیاد نویسنده برای مستند نوشتن کتاب است. سیره ابناسحاق و ابنهشام، تاریخ طبری و یعقوبی و همینطور آثار پژوهشگران معاصر مانند دکتر شهیدی و آیتی، منابعی است که نویسنده از آنها بهره برده است. 0 26 رضا هاشمی 1403/1/9 بازگشت به پنج رود: داستان خیال انگیز زندگی رودکی، شاعر تبعیدی آندری ولوس 4.5 1 تلخ و شیرین! رمانی از یک نویسنده متولد تاجیکستان که واضح است آشنایی بسیار زیادی با ادبیات فارسی دارد؛ چنانکه در میانه متن از امثال و حکم های فارسی بسیار بهره برده است. مانند داستان معروف شکست عمرولیث صفاری از امیر اسماعیل سامانی که در سیاستنامه خواجه نصیرالدین طوسی آمده است. به هنرمندی مترجم کتاب نیز باید اشاره داشت که سعی کرده متن اصلی و البته تا حدودی اصلاح شدهی این داستانها را بیاورد تا محتوای کتاب در پس ترجمه های مکرر از دست نرود. زمانْ در داستان به صورت خطی جلو نمیرود و مدام از یک برهه به برهه دیگر میپرد. آشفتگی و بی نظمی زمانی سبکی است که نویسنده خوب از پس آن بر آمده است. همینطور سبک داستانهای تو در توی این کتاب، بیشباهت به داستانهای هزار و یک شب نیست. توصیف استادانه شگفتزدگی رودکی هنگام ورود به شهر بزرگ سمرقند؛ داستان انتخاب تخلص شاعر؛ عصبانیت و دمدمی مزاج بودن رودکی که بخاطر نابینا شدنش است؛ خستگی و ملولی رودکی از زندگی به طوری که تا پایان داستان حتی یک بیت شعر او هم از زبان خودش نقل نمیشود و هرآنچه هست از زبان مردم است؛ نمایش طنز دلقکهایی که ماجرای امیر نوح و رودکی را اجرا میکنند؛ یا شرح آداب و رسوم مردم آن زمانه در ازدواج و تولد فرزند! همه و همه نشان از هنرمندی نویسنده دارد. امثال و حکم های معروف فارسیِ به کار گرفته شده، گاهی بر متن داستان نشسته و گاهی نیز نه. البته شاید این برای یک فارسی زبان که داستان را قبلاً شنیده جالب نباشد ولی برای مخاطب روس که احتمالا با ادبیات فارسی آشنا نیست، چرا! شخصیت پردازی در داستان به خوبی شکل گرفته اما انگار نویسنده تا حد زیادی سعی میکند از قضاوت شخصیت جعفر (رودکی) پرهیز کند. چه در عقاید و افکارش، چه در اخلاق و رفتارش. به هر حال آنچه از شخصیت رودکی در این کتاب نمایش داده شده، قابل اعتناست. پرداختن به مسائل حکومتی و کشمکش میان امیران سامانی و صفاری، دوگانگی حکومت عباسی در بغداد و حکومت فاطمی در مصر، جنگ عقیدتی سُنیان و اسماعیلیان و قرمطیان، مواردی است که در ضمن داستان به آن پرداخته شده است. گاه داستانهایی ضمنی که نقل میشوند (علیرغم جذابیت!)، از روند اصلی جدا افتاده به نظر میرسد و تاحدودی مخاطب را خسته میکند؛ البته با یک برگشت خوب به داستان این خستگی به فراموشی سپرده میشود. گرچه نقل کردن این داستانها به درک بهتر فضای سیاسی، اجتماعی و مذهبی آن دوران کمک زیادی میکند. پایان داستان نیز به قدر تلخی عاقبت رودکی، شیرین و زیباست. 0 27 رضا هاشمی 1402/12/28 گاه ناچیزی مرگ: رمان درباره زندگانی محیی الدین ابن عربی محمدحسن علوان 3.9 38 عشق؛ زمینی یا آسمانی؟! گاه ناچیزی مرگ رمانیست در شرح سفرهای عارف نامدار اسلام، از آندلس تا مصر و شام و عربستان! محیالدین ابن عربی که نظرات حول شخصیت او متفاوت و گاهی حتی متناقض است. عدهای میستایند و عدهای تکفیر میکنند. البته علیرغم شخصیت پردازی خوب این کتاب، نمیتوان انتظار شناخت او و عرفانش را داشت. فضاسازیهای زیبا از شهرها و آبادیهایی که برای ما کمتر شناخته شده هستند و در کنار آن چالشهایی که خود ابنعربی با آنها دست و پنجه نرم میکند و دیار به دیار به دنبال مراد خود برای سیر و سلوک میگردد، باعث جذابیت دوچندان این رمان شده است. گاهی تاریخ و شرح احوال مردمان و پادشاهان، گاهی سیر و سلوک یک عارف و اوج و فرودش در راه رسیدن به مقصود. به صورت موازی با داستان اصلی، بخشی از کتاب به داستان خیالی دست به دست شدن نسخ خطی از زمان ابنعربی به عصر حاضر اختصاص داده شده است. سبک این اثر برای هر کتابخوانی میتواند دلنشین باشد. چه برسد به طرفداران رمان و علاقهمندان به تاریخ و عرفان. نکته: نام اصلی کتاب «موتٌ صغیر» است و برگرفته از جملهای در متن داستان: «الحب، موتٌ صغیر» که مترجم آن را به «گاه ناچیزی مرگ» ترجمه کرده است؛ گرچه ترجمه دقیقی نیست ولی خوش ذوقی مترجم را میرساند. 0 29 رضا هاشمی 1402/12/27 دوران داوری حامد زارع 3.4 3 ژورنالیست فلسفی یا فلسفه ژورنالیستی؟! به جهت یادداشتی که دوست عزیز جناب امیرحسین هاشمی پای این کتاب گذاشتند به خواندن آن ترغیب شدم و الحق و الانصاف نقد خوب و کاملی هم هست؛ اما چند نکته هم بنده اضافه میکنم. همانطور که نویسنده هم اذعان داشته، این کتاب، رمان یا داستان نیست و فاقد ویژگیهای اساسی آن است. به جهت شغل نویسنده، یک اثریست در میانه داستان و متن ژورنالیستی که سعی میکند برخی از حوادث و وقایع فرهنگی ایران معاصر را با محوریت رضا داوری اردکانی شرح دهد. بخاطر شخصیتهای کتاب و وقایعی که در این بازه زمانی رخ داده، جهت کتاب مدام میان سیاست و فلسفه در حرکت است. نقد کتاب به لحاظ آرا فلسفی بماند برای اهلش و به همین نکته اکتفا میکنم که خوانش کتاب با اطلاعات کم فلسفی نیز ممکن است. اما نقد اصلی را میتوان به شخصیتپردازی نویسنده وارد کرد. برایم جای سوال دارد، نویسندهای که تقریبا در تمام کتاب سعی میکند نظر و موضع شخصی خود را پنهان کند، چرا چنین بغضآلود نسبت به برخی از اشخاص صحبت میکند؟ یا گاهی با نیتخوانی، ویژگی اخلاقی آنها مانند تندخویی یا دورویی را ترسیم و نقد میکند؟ رد پای سانسور نیز در کتاب به چشم میخورد؛ به نظر میرسد ادامه خاطره سفر داوری و سروش و چند نفر دیگر به نمایشگاه اکسپو سانسور شده و احتمالا نویسنده عمدا بخش ابتدایی آن را حذف نکرده تا مخاطب متوجه آن شود. شاید هم مسأله دیگری باشد! اما مسأله دیگری که در کتاب بر کسی پوشیده نمیماند، ارادت زیاد جناب نویسنده به شخص رضا داوری اردکانی است. آنقدر حسن تعلیل به خرج میدهد که اگر کسی مدافع ایشان باشد هم به شک میافتد! به جهت نام بردنهای متعدد از اشخاص و نشریات و... تا حدودی میتوان به کتاب به عنوان یک منبع جریانشناسی فرهنگی [آمیخته شده با سیاست] نیز نگاه کرد. البته به جز بخش مواجهه داوری و سروش که مفصلتر به آن پرداخته شده، سایر بخشهای کتاب صرفا به گزارش کوتاهی اکتفا شده است. در مجموع وجه ژورنالیستی کتاب غلبه بیشتری بر وجه فلسفی و داستانی آن دارد و البته خواندن آن نیز خالی از لطف نیست. 4 18 رضا هاشمی 1402/5/19 شنود: تجربه ای نزدیک به مرگ گروه نویسندگان 4.3 30 اثبات تجربههای نزدیک به مرگ به خودی خود چالش برانگیز است، داستانسرایی چنین کتابهایی را هم باید به این چالشها اضافه کرد! همچنان تجربههای نزدیک به مرگ را باور دارم ولی ایکاش ناشران دقت بیشتری در اینگونه مسائل داشته باشند تا جلوی سوء استفاده عدهای گرفته شود و اینگونه به شعور مخاطب توهین نشود. ماجراهای نخنما که انگار یک کپی ضعیف از دیگر آثار این حوزه است و البته با توصیفات ضعیف و نگاههای تکبعدی آمیخته شده است! در انتهای کتاب هم پشت سر بزرگانی چون علامه طباطبایی و مصباح سنگر گرفته و منتقدان را ضد انقلاب میخوانند! 0 23 رضا هاشمی 1402/5/17 تقاص: حق الناس در تجربه های نزدیک به مرگ و حکایت های تاریخی 4.4 12 خواندن در مورد مرگ و عوالم بعد از آن حال عجیبی در آدم ایجاد میکند. شاید خاطراتی که در کتب یا برنامههای تلویزیونی در این خصوص روایت میشود برای ما قابل تصدیق نباشد، اما این موضوع از دو جهت قابل توجه بسیار است: اولا موضوعی مانند معاد از اصول دین ماست و در مورد قواعد و ضوابط مربوط به عوالم اخروی صحبت بسیار شده و ثابت شده است؛ چه به لحاظ نقلی از طریق آیات و روایات و چه به لحاظ عقلی و فلسفی! ثانیا جنس اتفاقاتی که میافتد فارغ از صحت و سقم روایت راوی، با مراجعه به متون دینی قابل تصدیق است؛ خصوصا مباحثی مانند حقالناس که روایات متعددی در مورد آن موجود است. پس حتی اگر موضوعاتی مانند ارتباط مردگان با دنیا، تجربه نزدیک به مرگ، شفاعت و... مورد تردید باشد، اما قبح اعمالی مانند زخم زبان، بدعهدی، بداخلاقی، تهمت، توهین و... مشخص است و لااقل در حد یک تلنگر میتواند برای ما مفید باشد. 0 18 رضا هاشمی 1402/5/14 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.1 39 بهشت زمینی! شروع کتاب شما را به یاد رمان ۱۹۸۴ جورج اورول میاندازد و تا حدودی هم شبیه هم هستند؛ چون هردو یک فضای پادآرمانشهری را روایت میکنند؛ اما رفته رفته متوجه میشوید که اهداف متفاوتی را دنبال میکنند. ذکر جزئیات به قدری زیاد است که انگار یک طراح صحنه برای یک فیلم یا سریال آن را نوشته است؛ ولی نمیدانم کجای کار میلنگد که این جزئیات به سختی به تصویرسازی ذهنی منتهی میشود و همین گاهی باعث ملال مخاطب میشود. به علاوه استفاده از تکنیک رویداد موازی که در فیلم و سریال مرسوم است، کمی نامأنوس به نظر میرسد. اما گذشته از قلم نویسنده که من انتظار بیشتری از آن داشتم، محتوای کتاب بسیار قابل تامل است. انگار که نویسنده با هیجان زیاد میخواسته بگوید کاری به داستان نداشته باش، اصل مطلب را دریاب! خواندن کتاب نیاز به حداقلهایی از تاریخ فلسفه و تاریخ علم دارد. اشاراتی که در متن میشود، نامگذاریهایی که شده و... هدفمند است. نوعی خدایی کردن انسان روی زمین! کارخانههای تولید انسان برای مشاغل و مناطق مختلف؛ خواب آموزی و شرطی کردن انسان ها؛ تخصصی شدن امور؛ کارخانههایی که سعی دارند سن رشد انسان را کاهش دهند تا هرچه سریعتر در صنعت مشغول به کار شوند. (مصادف با انقلاب صنعتی بود که آموزش عالی و حتی مدارس به سمت تخصصی شدن پیش رفتند. در این داستان خیالی، تخصصی شدن به منتهی درجه خود رسیده و اساسا انسان را در آزمایشگاه برای یک نوع زندگی خاص تولید میکنند.) گفتگوهای پایانی کتاب سعی دارد مثل یک کلاس درس نقص انسان را در چنین دنیایی نشان دهد؛ نقصانی که برای به دست آوردن آرامش و خوشبختی دنیوی ایجاد شده است. امیال و گرایشهایی از انسان که سرکوب شده تا یک زندگی بیدغدغه و آرام را داشته باشد. نبود پدر و مادر که وبال انسان شود، پیر نشدن، نداشتن رویای سعادت معنوی و رشد و هرچه که انسان را دغدغهمند کند! شاید بتوان گفت مقصود نویسنده نشان دادن نهایت لیبرالیسم و اباحهگری و خالی بودن از هرگونه تعلق است؛ آزادی روابط، بیقیدی و بیتعهدی به نهایت خود رسیده و مظاهر آن مانند خانواده حذف شده است. عشق، مذهب، شجاعت، دلیری و تعهد هیچ معنایی در این دنیا ندارد. 8 24 رضا هاشمی 1402/5/4 رستاخیز جان: ادبیات، فرهنگ و رسانه سید مرتضی آوینی 4.5 5 هنر و تعهد! کتاب رستاخیز جان مجموعهای گردآوری شده از مقالات شهید آوینی با موضوع ادبیات، فرهنگ و رسانه هست. (خود شهید کتاب را تنظیم نکرده است) فصل اول با عنوان «ادبیات آزاد یا متعهد» به تعریف جدیدی از آزادی میپردازد. این که اصولاً آزادی، حق هست یا تکلیف یا هردو؟ اصلا هنرمند میتواند آزاد باشد یا نه؟ تقید هنرمند باید بیرونی باشد یا درونی؟ یعنی اصولاً باید با یک ابزار بیرونی او را نسبت به یک اندیشه یا اعتقاد مقید کرد یا او باید از درون خود به این پایبندی برسد؟ در این فصل تصور اشتباهی که از مفهوم آزادی در ذهن ماست به چالش کشیده میشود. فصل دوم در مورد ماهیت رمان است. نوع نگاه رمان به مسائل و پرسشها، با علوم دیگر مثل فلسفه یا روانشناسی متفاوت است. در این فصل فرآیند پدید آمدن یک رمان توسط نویسنده شرح داده میشود. مدعای اصلی فصل دوم این است که رمان صرفا یک قالب برای ارائه محتوا نیست و به شکل قابل توجهی بر محتوا تاثیرگذار است. در واقع رمان تجلی افکار و نوع نگاه نویسنده آن به جهان است. در این فصل مطالبی از فرانتس کافکا و میلان کوندرا نقل شده است. پرسش اصلی فصل «آزادی قلم» این است که آزادی باید به قلم نسبت داده شود با به صاحب قلم؟ تا چه حد باید به قلم که یک ابزار است اصالت داد؟ نسبت ما با تکنولوژی و ابزار چیست؟ در اینجا طرز فکر و نحوه برخورد ما و انسان مدرن با ابزار شرح داده میشود. نوع ابزار زدگی و ابزار پرستی که در عالم مدرن وجود دارد مورد نقد قرار میگیرد. این فصل با اشارات زیادی به کتاب «بوزینه و ذات» از آلدوس هاکسلی همراه است. فصل چهارم و پنجم در مورد فرهنگ مردم تاجیکستان و تعلق ادبی مردم این کشور به زبان فارسی و به قول شهید جریان شبهروشنفکری پانایرانیسم در این کشور هست. به لحاظ محتوایی به مقالات قبلی چندان ارتباطی ندارد یا حداقل پیوند مناسبی نخورده است ولی اطلاعات مفیدی در مورد یک کشور با فرهنگی نزدیک به ایران به دست میدهد. همینطور اطلاعاتی در مورد آیینهای باستانی ایران مثل نوروز و جشن مهرگان و همینطور نحوه رو آوردن ایرانیان به اسلام ارائه شده است. فصل پنجم نیز نقد به یک مقاله است که میگوید باید زبان یا خط فارسی را برای فضایی شدن کنار بگذاریم! فصل «یادداشتی ناتمام در باب هویت و حقیقت انسان» کتاب از این فصل دوباره به همان مباحث حول فرهنگ و تمدن غرب برمیگردد ولی با ادبیاتی نسبتا سنگین و فلسفی که خوانشش برای هرکسی آسان نیست و به نظرم جای آن در این کتاب هم نبود. اما فصل «چرا روشنفکران مورد اتهام هستند» با ادبیاتی روانتر به مبانی تمدنی غرب مثل راسیونالیسم و اومانیسم میپردازد و آن را با تعاریف دینی مطابقت میدهد و به این پرسش پاسخ میدهد که آیا تفکر دینی با تفکر غربی (غرب به مثابه یک تفکر نه غرب جغرافیایی) قابل جمع هست یا خیر؟! در این سالها به ناحق کلمات و عبارات مورد بیمهری قرار گرفته و با تکرارهای پوچ و تهی از معنا، تبدیل به کلیشه شدهاند. عباراتی مانند «فرهنگ» و «تهاجم فرهنگی»! نویسنده در فصل «فرهنگ یا فرهنگ توسعه» به توضیح مختصر این اصطلاح میپردازد و به زیبایی تفاوت معنایی دو اصطلاح «فرهنگ توسعه» و «توسعه فرهنگی» را بیان میکند. فصل «ویدیو در برابر رستاخیز تاریخی انسان» و دو فصل بعد از آن مربوط به میشود به اوایل دهه هفتاد و فراگیری ویدیو بین مردم؛ بعد از یک بحث نسبتا فلسفی در مورد ماهیت ویدیو و در کل ابزارهایی که در تمدن غرب ایجاد میشود و وابستگی و پیوستگی این ابزارها به یکدیگر، به تبیین نحوه مواجهه ما با این پدیده میپردازد. دیدگاه روشن و عقلانی نویسنده در سالهای اوج افراطیگری و مواجهه سخت با مسائل فرهنگی، بسیار قابل توجه است. فصل «آیا تئاتر زنده میماند» نیز همانطور که از نام آن پیداست مربوط به تئاتر است؛ در این فصل صحبت از خاستگاه تئاتر که آیینها و مناسک دینی بوده است میشود و در ادامه به توضیح این نیاز میپردازد و علت کم رونق شدن تئاتر را فاصله گرفتن بشر جدید از این مناسک و رو آوردن به اوهام میداند. از طرفی منتقدِ روی آوردن عدهای روشنفکرمآب به تئاتر صرفا برای خودنمایی و فخرفروشی شده است. فصل آخر کتاب نیز همانند فصل نخست به بحث تعهد هنرمند میپردازد؛ آیا اصلا «هنر برای هنر» میتواند وجود داشته باشد؟ امکان انتزاع و تفکیک محتوا و قالب در هنر، از موسیقی گرفته تا نقاشی و رمان و فیلم، وجود دارد؟ و به تعبیر خود نویسنده «آیا خیالْ وجودی منفصل از روح و عقل هنرمند دارد که آزادانه به هر کجا که بخواهد بال گشاید؟» یا اینکه خیال هم پایبند اعتقادات است؟ 0 17 رضا هاشمی 1402/5/1 مرگ ایوان ایلیچ لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.1 160 مرگ و زندگی! یک رمان کوتاه بسیار خوب و خواندنی از نویسندهای که نیاز به معرفی ندارد؛ این اثر در چند لایه قابل تحلیل و بررسی است: اولین و شاید مهمترین لایه آن واکنش افراد در مواجه با مقوله مرگ و همینطور نحوه برخورد با درد و رنج و بیماری است! درگیری ذهنی شخص اول داستان با مرگ که به شکل جالبی افزایش دردهایش با درگیری ذهنیاش رابطه مستقیم دارد. اینکه چقدر احساس موفقیت و مفید بودن و البته در مسیر درست بودن در زندگی، با آرامش اواخر عمر و پیش از مرگ ارتباط دارد. لایه دوم به نقد زندگی اجتماعی و روزمرگی افراد میپردازد. شخصیتی با زندگی کارمندی که عمده عمرش را صرف تجملات و تشریفات زندگی کرده و مدام در گیر و دار تنظیم روابط خود با سایر افراد جامعه است. چه در زندگی شخصی و چه در زندگی کاری که سعی میکند آنها را از هم تفکیک کند. لایه سوم نقد به بروکراسی و سلسله مراتب اداری به خصوص در نظام قضایی و به تعبیری نظام دیوان سالاری و مشکلات آن است؛ به قدرت رسیدن و ارتقا افراد ناشایست! عدم تناسب معقول میان وظایف و درآمد! و... پرداختن نویسنده به شخصیت پردازی و ذکر مقدمات در تقریبا نیمی از کتاب، علیرغم اینکه یک رمان کوتاه است، مؤید همین چند وجهی بودن کتاب است که البته وجوه آن پیوستگی زیادی با هم دارد. 0 38 رضا هاشمی 1402/4/25 گوهر شب چراغ مظفر سالاری 4.5 17 این کتاب رمان نیست و هر بخش آن داستانکهایی از زندگی حاج شیخ غلامرضا یزدی و از زبان راویان مختلفی است. برای مثال بخشی از کتاب از زبان نویسنده کتب سیاحت غرب و سیاحت شرق یعنی آقا نجفی قوچانی، همحجرهای حاج شیخ در دوران طلبگی است. البته چینش داستانها به نحویست که گذر زمان و پیر شدن شخصیت اصلی کاملا حس میشود. بیشتر عمر شیخ غلامرضا به تبلیغ آموزههای دینی چه با گفتار و چه با رفتار صرف شده است به نحوی که مورد احترام علمایی مانند آیت الله بهجت و علامه جعفری و شهید مطهری و سایرین قرار گرفته است. به همین خاطر نویسنده نیز به روایت زندگی سخت جوانی، مجاهدانه میانسالی و زاهدانه پیری پرداخته است. نکته قابل ستایش این است که نویسنده در ابتدای کتاب اشاره کرده که اصل داستانهای روایت شده مستند است ولی جزئیاتی با توجه به سبک داستاننویسی اضاف شده است؛ البته که اگر ذکر نمیشد هم این مسأله قابل حدس بود ولی رو راستی نویسنده با مخاطب در روایت از شخصیتهای واقعی شایسته احترام است. 0 14 رضا هاشمی 1402/3/27 خاطرات وکیل محمدهادی جعفرپور وکیل پایه یک دادگستری محمدمهدی امیری 4.0 1 کتاب شامل چند خاطرهی جناب وکیل از پروندههایشان در دوران حرفهای وکالت است که البته کمی هم با زندگی شخصی ایشان آمیخته شده است و میتواند تا حدودی محیط زندگی یک وکیل را ترسیم کند. از لحاظ ادبی با یک کتاب چندان قوی مواجه نیستیم اما همان توضیحات اندک نویسنده در مورد شخصیتهای هر داستان کفایت کرده و آن را قابل فهم میکند. به لحاظ حقوقی نیز کتاب نکات جالب علمی و تجربی را در بردارد که میتواند برای دانشجویان حقوق و وکلا مفید باشد اما به نظرم به لحاظ جذابیت داستانها عموم مردم هم میتوانند مخاطب آن باشند. اما نکتهای که به شدت مخاطب را حین مطالعه میآزارد، ویراستاری بد کتاب است؛ استفاده نادرست یا عدم استفاده از علائم نگارشی، اشتباهات دستوری و حتی اشتباهات املایی! ظاهراً جناب جعفرپور این خاطرات را در یک وبلاگ منتشر میکردهاند و سپس به فکر تجمیع آن در یک کتاب میافتند که متاسفانه اصول تدوین و تنظیم کتاب حداقل به لحاظ ظاهری رعایت نشده است. القصه که کتاب در حد همان خاطرات است و شاید همین هم یک ویژگی مثبت باشد؛ خصوصا برای کسانی که به دنبال داستان واقعی هستند و صنایع ادبی چندان به کارشان نمیآید. ظاهراً جلد دوم کتاب هم منتشر شده که مشتاقم آن را هم بخوانم. 0 16 رضا هاشمی 1402/3/27 پسر ستاره: داستان زندگی ابوعلی سینا حسین فتاحی 3.8 1 برای نوجوانان! کتابی مختصر و کوتاه از زندگی شیخالرئیس که سعی داشته برشهای زندگی این دانشمند گرانقدر را با داستان پردازی به هم متصل کند اما با توجه به حجم کم کتاب چندان کار خوب از آب در نیامده است؛ لذا توقع یک درام با جزئیات زیاد را نباید از آن داشت. با توجه به این که بخش زیادی از کتاب به روابط میان حاکمان آن زمان و همینطور برخورد بوعلی با آنها مربوط است، عدم توضیح مناسب از این حکومتها کمی مخاطب را دچار سردرگمی میکند. پیش از این رمان «بندی قلعه بیداد» اثر یوسف زیدان در مورد بوعلی را خوانده بودم؛ با در نظر گرفتن بخشهای مشترک و جزئیات متفاوت از یک شخصیت و یک بازه زمانی، تاثیر قدرت تخیل و قلم برایم آشکار شد. چقدر که تخیل نویسنده میتواند در پردازش یک شخصیت واقعی و نمایش آن به مخاطب تاثیرگذار باشد! البته این مورد بستگی زیادی هم به منابع در دسترس و شناخت نویسنده از شخصیت و همینطور صداقت وی دارد. راوی داستان که سوم شخص است هم گاهی زمان و مکان روایت را فراموش میکند و گویی مستقیما با مخاطب سخن میگوید؛ در کل با یک داستان منسجم و پیوسته مواجه نیستیم؛ تکههایی از زندگی بوعلی عجولانه و با ظرافت کمی به هم متصل شدهاند. البته باید در نظر داشت که مخاطب کتاب نوجوانان هستند و با توجه به این نکته، برای دانستن مختصری از زندگینامه بوعلی مفید است. 2 30 رضا هاشمی 1402/3/25 جامعه شناسی خودمانی؛ چرا درمانده ایم حسن نراقی 3.4 13 حرف دل؟! متن پیشرو همانند خود کتاب که نویسنده آن ادعای علمی و تحقیقاتی بودن ندارد و صرفا آن را درد دل میداند، حرف دلی بیش نیست! سخنی که از دل بر آید... کتاب حاضر را چند سال پیش یک دانشجوی جامعه شناسی به من معرفی کرد و همین باعث یک برتری نسبی در مقایسه با سایر کتب معرفی شده بود. ابتدا ذهنیتی مثبت نسبت به کتاب داشتم اما وقتی نظرات را در مورد آن خواندم، به منفی گرایید؛ چه کنم که کنار گذاشتن پیشفرضهای ذهنی تقریبا غیر ممکن است. نظرم اما در بخشهای مختلف کتاب میان مثبت و منفی در نوسان بود. عنوان کتاب کمی با اغراق انتخاب شده؛ محتوای کتاب شامل چند نقد اجتماعی به رفتار و طرز فکر مردم ایران است که از همان مقدمه کتاب هم شروع میشود و با تسامح زیاد عنوان جامعه شناسی برای آن انتخاب شده است. هیچ کس بی دامنِ تَر نیست لیکن پیش خلق باز میپوشد و ما بر آفتاب افکندهایم نمیدانم فضای آنسالها که کتاب نوشته شده (اواخر دهه هفتاد) به چه شکل بوده اما هماکنون به سال ۱۴۰۲، ما مردم ایران به اندازه کافی به ضعفها (معلولها و نه علتها) آگاهیم و چه بسا گاهی به خود تحقیری هم دست میزنیم؛ شاید وضع امروز هم تا حدودی اثر به اصطلاح روشنگریهای امثال این کتاب باشد اما با قسمت خود تحقیریاش چه کنیم؟ از طرفی مشتاقم نظر به روز جناب نویسنده را بدانم و از طرفی هم با توجه به سطح کتاب امیدی به کسب شناخت بیشتر ندارم. در همان مقدمه کتاب جناب نراقی درباره نبود کتابهای انتقادی از رفتارهای فردی و اجتماعیمان در بازار میگویند؛ خدا رو شکر نقدشان موثر افتاده و امروزه به هر کتابفروشی که سر بزنی، کتابهای روانشناسی و موفقیت به چشم میخورد! کتابهای به شدت فاخری که جای خود را در بساط دستفروشهای خیابانی هم باز کردهاند. از «گوسفند نباشیم» و «بیشعوری» گرفته تا «شدن» و «باشگاه نمیدانم چند صبحیها» و «غورباقهات را قورت بده» و چه چه! چهقدر که نویسندگان به فکر اصلاح رفتار و موفق و پولدار شدنمان هستند! از طرفی خود نویسنده اعتراف میکند که نکات مثبتی در ما وجود دارد ولی ایشان فقط در پی بازتاب نکات منفی هستند چون به اندازه کافی به نکات مثبت پرداخت شده است! شاید منظور و مقصود ایشان تعدیل نگاه و حرکت به سمت واقعبینی باشد اما خواه و ناخواه وارد همان چرخه افراط و تفریط و نگاه صفر و صدی شده است. موجز و ساده نویسی، مفصل و دقیق نویسی را نفی نمیکند؛ هرکدام به جای خود. از طرفی ساده سازی مفاهیم لبه باریکی با عقیم کردن یک علم و دانش دارد. در صورتی که از حد بگذرد منجر به همان توهم آگاهی میشود که نویسنده به آن نقد کرده است. ارائه راه حل به کنار، خبری از ریشه یابی مشکلات نیست. البته خود نویسنده در مقدمه کتاب اذعان کرده که در نه پی ارائه راه حل و نه در پی چرایی است، بلکه فقط مقصودش شناساندن است. اما به نظرم شناساندن صرف یک قضیه و عدم ذکر دلیل و ریشهیابی آن، جز فراهم ساختن امکان انحراف، نتیجه مفیدی نخواهد داشت. ساده سازی و سطحینگری به مسائل، تعمیم مشکلات و ایجاد قائده، توسل به جهل، قیاس اشتباه و... از جمله تکنیکهایی است که نویسنده برای القای مطالب خود از آن بهره برده است؛ نمونه این چنین تحلیلهایی را حتی بهتر در صف نانوایی یا در تاکسی میتوان یافت! جالب اینجاست که خود نویسنده به این سبک اظهار نظر در همه مسائل انتقاد میکند اما خودش گرفتار آن شده است. به اعتراف خود نویسنده : «این نوشته بیشتر جنبه یک درد دل را خواهد داشت تا یک اثر مدعی و به اصطلاح تحقیقی»! نهایتا اگر از خواندن نالههای هر روزه در شبکههای اجتماعی خسته شدهاید و میخواهید به صورت کمی فرهیختهتر! چنین مطالبی را دنبال کنید، این کتاب گزینه مناسبی است. تناقضگویی نیز در بعضی از بخشهای کتاب دیده میشود؛ در جایی نوک پیکان انتقاد را به سمت تحصیل کردهها و عنواندارها میگیرد و در جایی با دقت و آب و تاب، القاب دکتر و مهندس همان تحصیلکردهها که کتابش را تایید کردهاند را عنوان میکند. برخلاف نویسنده، مفهوم «ما» خیلی فراتر از چند رذیله اخلاقی مکتوب شده توسط ایشان است؛ مجموعهای از تفکرات، فرهنگ و آداب و رسوم که در نهایت منجر به تشکیل یک تمدن میشوند را میتوان مفهوم «ما» دانست. همه این موارد نشاندهنده این است که جناب نویسنده شناخت چندان درستی از جامعه ایرانی ندارد؛ لازم نیست برای اثبات بد بودن یک ویژگی اخلاقی دنبال شاهد و مثال باشیم تا مجبور شویم با تکیه بر مغلطه آن را به جامعهای نسبت بدهیم و بعد بگوییم خب مردم بیایید این را ترک کنیم! البته که خیلی از انتقادات مطرح شده توسط ایشان را قبول دارم. خلاصه قریب به ۱۵۰ صفحه کتاب را خدمتتان عرض میکنم: مشکل از خود ما مردم است؛ نه از شاه و وزیر و وکیل و نه از استعمار و غرب و شرق. اینکه اخلاق مردم و حاکمان مشابه هم هست و تاثیر زیادی از هم میگیرند، ایده اصلی کتاب است که تا حد زیادی با آن موافقم. مفید کتاب البته همان عناوین ذکر شده در فهرست است و سایر مطالب فایده و ارزش استنادی چندانی ندارد. اگر قرار باشد قائل به تاریخ مصرف برای کتابها باشیم، احتمالا این کتاب جز تاریخ مصرف گذشتهها قرار بگیرد؛ لااقل بخشهایی از کتاب منقضی شده است. البته دغدغه نویسنده در شناخت و شناساندن مشکلات امروز جامعه ایران بسیار خوب است. شاید با خواندن کتاب ذهن مخاطب کمی قلقلک شود و به فکر مطالعه و شناخت بیشتر خود و جامعهاش بیفتد. 2 23 رضا هاشمی 1402/3/19 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 146 ماندگار نوشتن در مورد مقطعی از تاریخ که همواره سر زبانهاست و در ادبیات کوچه و بازار هم جای خودش را بازکرده بسیار سخت است؛ اگر محتوای جدیدی برای ارائه به مخاطب نداشته باشی، به تکرار مکررات و اصرار بر کلیشهها مشغول میشوی و در نهایت نیز از سوی مخاطب طرد! با مقطعی از تاریخ مواجهیم که ضربالمثلهای آن مثل «پیراهن عثمان علم کردن!» یا «قرآن به نیزه کردن!» نقل محافل است. پیدا کردن نکته جدیدی برای ارائه به مخاطب یا روایت کردن داستان از زاویه دیگر، تنها به هنر نویسنده بسته است . همینطور برشهای زیادی از داستان مانند «جنگ بر سر آب در صفین» و «أین عمار گفتن امام علی» در ذهن مخاطب وجود دارد که باید با ظرافت تمام کنار هم چیده شود تا به وی احساس خواندن داستان تکراری دست ندهد. ساختن و پرداختن شخصیتهای خیالی مانند «سلیم ابن هشام» که شخصیت اصلی داستان است و چند شخصیت تأثیرگذار دیگر، در کنار شخصیتهای واقعی تاریخ، حرکت بر لبه باریکی از تحریف و بلکه تخریب تاریخ است. به خصوص آنکه نویسنده خود امام معصوم را نیز وارد در داستان کرده و سخنانی از ایشان روایت کرده که البته تاکید ایشان است که تمام گفتههای امام در داستان مستند است و چیزی کم و زیاد نشده است. ذکر جزئیات، فراوان در داستان به چشم میخورد؛ یکی از مهمترین آنها توصیفات دقیق نویسنده از خلق و خو و آداب و رسوم مردم شام آن زمان است که از طرفی تحت تاثیر فرمانروایی چندین ساله رومیان بر آن سرزمین بودند و از طرفی تحت حکومت فرهنگ و تمدنی مانند اسلام! زندگی اشرافی و تجملاتی برخاسته از فرهنگ رومی و عادت به آن از یک طرف، سبک زندگی ساده و به دور از تجملات در اسلام از سوی دیگر. همچنین نویسنده با آوردن داستانهای اساطیری یونان و روم سعی بر اشاره به همین موضوع داشته است که به نظر چندان با خط اصلی روایت مأنوس نشده است. کتاب در ابتدا خیلی خوب با داستان عاشقی میان دو شخصیت ساختگی و البته اصلی داستان شروع میشود و مخاطب را با خود همراه میکند ولی در میانههای کتاب کشش داستان با اطناب و ذکر داستانهای حاشیهای در ضمن داستان اصلی، کمی رو به کاستی میرود تا اینکه رفته رفته به بخشهای پایانی آن میرسد و همین ذکر جزئیات و توصیفات دقیق، اما این بار از نبرد سپاهیان، جذابیت را به داستان برمیگرداند؛ توصیفاتی که به تصویرسازی ذهنی مخاطب میانجامد و حتی کتاب را به یک داستان جنگی بدل میکند. نکته دیگری که به چشم میخورد، دخیل شدن ذهنیت و تفکرات نویسنده در ساختار داستان است؛ البته ملالی هم نیست که نوشتن هر کتاب همواره به ذهنیات نویسنده بستگی دارد و حتی خوانش تاریخ و گزینش از میان آن نیز تحت تأثیر پیشفرضهای اوست. آنچه قابل نکوهش است تحریف و انقطاع و مصادره به مطلوب در روایت تاریخ است. رویکرد و توجه جناب کدیور به عدالت و بازتاب دادن آن در کتاب زیر قابل ستایش است. در آخر همه را به مطالعه کتاب به جهت آشنایی با تاریخ و پاسخ به شبهات در ضمن آن، و ویژه به مسؤولین کشور به جهت پند گرفتن از اخلاق حکومتداری امام علی علیهالسلام و معاویه پیشنهاد میکنم که ان شاء الله با مقایسه این دو سیره و روش متوجه شوند که به کدام قرابت بیشتری دارند. 0 24 رضا هاشمی 1402/3/15 سایه شوم مهناز رئوفی 4.2 6 خواندن کتاب را به کسانی که وقت و حوصله کافی برای مطالعه در مورد هر فرقه و گروه و جریان را ندارند توصیه میکنم. چندسال پیش آن را مطالعه کردم و خاطر ندارم که گیرایی قلم نویسنده باعث شد که ظرف یکی دو روز آن را به اتمام برسانم یا جذبه داستان و وقایع آن؟! در این داستان شما با نویسنده که خود زمانی بهایی بوده همراه میشوید و به صورت مختصر با عقاید، افکار، فرهنگ و مناسک این فرقه آشنا میشوید. شاید همین نکته که نویسنده در زندگی شخصیاش با این قضیه دستوپنجه نرم میکرده است، داستان را برای مخاطب باور پذیر میکند. 0 14 رضا هاشمی 1402/3/8 این است گرام: ناگفته هایی از اینستاگرام مصطفی امینی خواه 4.2 4 با کلاه ایمنی وارد شوید! چند سال پیش که پیج اینستاگرام و توییتر فعال داشتم و ساعات بیشتری را در شبکههای اجتماعی سپری میکردم، متوجه تاثیرات منفی فضای مجازی بر روحیات و زندگی شخصیام شدم؛ گاهی با طرد فضای مجازی به دنبال مقابله بودم، گاهی با زمانبندی و گاهی با یادآوری! چه ویروسهای اخلاقی خطرناکی که در فضای مجازی در کمین ما نشسته است! خودبینی، عُجب، حسد، کبر، اختلال شخصیت نمایشی و هزار مشکل دیگر که ممکن است گریبانگیر کاربر شود. نویسنده در این کتاب سعی کرده است تعدادی از همین ویژگیهای اخلاقی منفی که فضای مجازی موجد آن است را با نگاه تطبیقی از منظر اخلاق دینی و روانشناسی مورد بررسی قرار دهد. پیشنهاد میکنم اگر در شبکههای اجتماعی فعالیتی هرچند کم دارید، این کتاب را مطالعه کنید. 2 32