«تحمل یک عمر تاریکی ارزش دیدن یک لحظه روشنایی را دارد.»

فوق‌العاده بود🥺
عاشقانه‌ای بین ابوعتا و نعیمه در زمان امام کاظم(ع) 

اگه به کتاب‌های مظفر سالاری(رویای نیمه‌شب، دعبل و زلفا و...) علاقه دارید حتما این کتاب رو هم بخونید.❤️

پنجاه‌وسومین #کتاب۱۴۰۳
        

          🌱کوتاه بود و خوشخوان 
🌱داستان شاعرجوان و عاشق پیشه ای که طی ماجراهایی، به زندان  هارون الرشید میفته، و از اونجا،  با امام موسی کاظم(ع) که در سیاهچال بودن آشنا میشه.
        

          اصرار نویسنده برای نوشتن داستان تاریخی، آن هم وقتی نمی‌تواند فضای آن را ایجاد کند متوجه نمی‌شوم. این داستان و گفتگوها و شخصیت‌ها بیشتر به فضای امروزی نزدیک هستند و انگار نه انگار که در یک زمان ‌ و مکان متفاوت روایت می‌شوند.

همینطور شخصیت‌ها و ارتباط بین آنها اصلا شکل نگرفته و گاهی تناقضات آشکار دارند. داستان نیز به شدت کلیشه‌ای و کاریکاتوری پیش می‌رود و ایده اصلی آن مشخص نیست. حیف از چنین سوژه‌ای که این گونه به آن پرداخته شود.
        

          در مورد شاعری جوان است که در زندان با امام کاظم آشنا میشود و در نهایت مرثیه ای برای شهادت او می گوید.

اگر از خواندن کتاب های هادی، دعبل و زلفا لذت بردید این کتاب هم لذت بخش خواهد بود
        

          کتاب روان و خوش خوانی بود که از غربت امام موسی بن جعفر می گفت .
حیف که سندیت تاریخی نداشت و صرفا تخیل نویسنده بود.
        

          «مرثیۀ ابوعتا» دربارۀ شاعری جوان و ایرانی است که در دربار هارون‌الرشید خدمت می‌کند. او عاشق دختر یکی از مقامات کاخ می‌شود ولی از آنجایی که فرد ثروتمند و سیاستمداری نیست، به عشق خود دست نمی‌یابد. سیاستمدار نبودن و لهجۀ صریح او سبب می‌شود که خلیفه بر او خشم گیرد و او را به زندان اندازد. در زندان، او با امام موسی کاظم(ع) آشنا می‌شود و دچار استحالۀ روحی می‌شود. او درمی‌یابد که عشق زمینی که در قامت یک دختر تبلور یافته است، در برابر عشق الهی و آسمانی که از سوی بزرگان ارائه می‌شود، بی‌معنی است. نویسنده در این کتاب تحول این شاعر را در جوار امام موسی کاظم(ع) به خواندنی‌ترین شکل ارائه می‌دهد و داستانی جذاب می‌آفریند.
        

          ﷽
نشر معارف بخشی تشکیل داده به اسم کتاب‌های فیروزه‌ای،تا آنجایی که من دیده‌ام کتاب‌هایی که مهر کتاب فیروزه‌ای دارند، بیشتر داستان‌ هستند و به نظرم تا الان در نشر داستان‌های خواندنی پیشرفت خوبی داشته اند،نویسنده‌ این کتاب در نوشتـن داستان‌های مذهبی سررشته دارد تا آنجا که اگر اشتباه نکنم کتاب ماموریت در قصر هم از ایشان است ، این بار هم داستان خوبی پیرامون حضرت موسی بن جعفر(ع)نوشته‌اند،داستان با تم عاشقانه‌اش مخاطب را از حجره کوزه‌گری تا سیاهچال بغداد با خود همراه ‌می‌کند.

اسماعیل جوان کوزه‌گری‌ست در بازار بغداد که عاشق شده است،عاشق نعیمه دختر ابوخالد،شعر همراه همیشگی اسماعیل است،از‌ قضا روزی بر اثر اتفاقی راهی قصر هارون می‌شود تا شعری بخواند که سر سبزش را زبان سرخ‌ش می‌دهد بر باد و راهی زندان می‌شود ، در زندان کرامات و معجزات حضرت موسی بن جعفر(ع) را به چشم خود می‌بیند و ادامه داستان...
        

          کتابی بسیار ضعیف از لحاظ تاریخی 
ولی دید جدید و تاثیرگذاری در مورد زندانی بودن امام موسی کاظم عزیز به دست می‌دهد.