یادداشت رضا هاشمی

مرگ ایوان ایلیچ
        مرگ و زندگی!

یک رمان کوتاه بسیار خوب و خواندنی از نویسنده‌ای که نیاز به معرفی ندارد؛ این اثر در چند لایه قابل تحلیل و بررسی است:

اولین و شاید مهم‌ترین لایه آن واکنش افراد در مواجه با مقوله مرگ و همین‌طور نحوه برخورد با درد و رنج و بیماری است! درگیری ذهنی شخص اول داستان با مرگ که به شکل جالبی افزایش دردهایش با درگیری ذهنی‌اش رابطه مستقیم دارد. این‌که چقدر احساس موفقیت و مفید بودن و البته در مسیر درست بودن در زندگی، با آرامش اواخر عمر و پیش از مرگ ارتباط دارد.

لایه دوم به نقد زندگی‌ اجتماعی و روزمرگی افراد می‌پردازد. شخصیتی با زندگی کارمندی که عمده عمرش را صرف تجملات و تشریفات زندگی کرده و مدام در گیر و دار تنظیم روابط خود با سایر افراد جامعه است. چه در زندگی شخصی و چه در زندگی کاری که سعی می‌کند آن‌ها را از هم تفکیک کند.

لایه سوم نقد به بروکراسی و سلسله مراتب اداری به خصوص در نظام قضایی و به تعبیری نظام دیوان سالاری و مشکلات آن است؛ به قدرت رسیدن و ارتقا افراد ناشایست! عدم تناسب معقول میان وظایف و درآمد! و...

پرداختن نویسنده به شخصیت پردازی و ذکر مقدمات در تقریبا نیمی از کتاب، علی‌رغم‌ این‌که یک رمان کوتاه است، مؤید همین چند وجهی بودن کتاب است که البته وجوه آن پیوستگی زیادی با هم دارد. 
      
21

38

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.