یادداشت‌های محدثه حسنی (138)

          سلام و نور
یک نمایشنامه رو مخ  و رو اعصاب چون متاسفانه حاوی کلی حقیقت تلخ بود.
اگر  مرد خانواده به موقع ابراز علاقه میکرد و انقدر همسرش رو تشنه‌ی عشق و محبت نمیذاشت، اگر زن خانواده انقدر همه‌ی لذتها رو در عشق ورزیدن و عشق دیدن خلاصه نمیکرد و برای خودش سرگرمیها و دوستهایی داشت. اگر زن و مرد به جای اینکه به هم عشق بورزند و از هم عشق بگیرند به اشتباه احساسشون رو خرج بچه هاشون نمیکردند. اگر، اگر، اگر ...
شاید این همه اشتباه پشت سر هم اتفاق نمیفتاد .
چقدر مهمه که درست زندگی کنیم، به تعهداتمون در زندگی پایبند باشیم، به اندازه باشیم و به اندازه توقع داشته باشیم . رو تربیت و یاختن خودمون متمرکز باشیم و از همه مهمتر تو زندگی دوستانی برای معاشرت داشته باشیم که بهشون انرژی خوب بدیم و ازشون انرژی خوب دریافت کنیم .
این نمابشنامه یک تلنگره برای همه ما که دنبال مسیر درست زندگی باشیم تا به تباهی نرسیم ‌.
و این نکته هم خیلی مهمه اینکه خیلی بده والدین برای کم کردن بار مسوولیت خودشون فرزندان رو زیر بار مسوولیتهاشون قرار میدن . به نظرم لاوینیا یک جوان خام و بی تجربه بود که فقط میخواست خانوادشو نجات بده و حفظ کنه و چون بزرگتر عاقلی نداشت که راهنماییش کنه به خطا رفت .حقش یک عمر عزاداری نبود😢 
        

10

          سلام و نور 
پاین اولین کتاب از مجموعه‌ی مه‌زاد 
یک کتاب فانتزی در مورد چگونگی شکل گیری انقلاب و تغییر دادن حکومت‌ که به نظرم نسبتا هم خوب بهش پرداخته شده بود.
شخصیت پردازیش جای کار داشت. توصیف صحنه ها و مکانها نسبتا خوب بود. درون مایه‌اش یجورایی منو یاد یسری داستانها و فیلمها مینداخت و موقع خوندن  میگفتم وای اینجاش چقدر شبیه فلان فیلمه.
در کل کتاب سرگرم کننده و پر کششی بود و حتی میشه گفت آموزنده هم بود.
💥 به ندرت پیش میاد انسانها اعمال خودشون رو ناموجه  و ناعادلانه بدونن.
💥 باورهای ما اغلب زمانی که باید بسیار ضعیف بشن در قوی‌ترین حالت خود قرار می‌گیرن، این ماهیت امید است.

💥 یک رهبر گروه موفق باید بلد باشه چطوری نیروهاش رو تقسیم کنه.

💥کسی که بهتر بتونه عواقب اقداماتش رو تشخیص بده، موفق‌تر خواهد بود.

💥عقیده صحیح مثل یک ردای خوب میمونه، اگر کاملا اندازت باشه، تو رو گرم و امن نگه میداره. ولی اگر اندازت نباشه، میتونه خفت کنه.

و...

        

7

          سلام و نور
خوشحالم که این کتابو خوندم ، نوشته هایی برای حدودا پانصد سال قبل از میلاد مسیح، همونطور که تو یادداشتهامم گفتم مثل سفر در زمان بود.
به نظرم نمایشنامه‌هایی بود بیانگر فلسفه ی فکری آیسخولوس که  فلسفش خیلی خیلی جای کار داشته.
اون وسط یک نمایشنامه بود که بیانگر تاریخ حمله‌ی ایرانیان به فرماندهی خشایارشا به یونان بود(پارسیان)  که طبق گفته مترجم یکمم مخلوط با توهمات یونانیها بود که حاضر نیستن به پیروزیهای ایرانیها در این نبرد اعتراف کنن و فقط شکست ایران در دریا رو بزرگش میکنن ولی خوندنش خیلی برام جالب و هیجان انگیز بود .
زبان نمایشنامه ها برام یکم سخت و پیچیده بود و اگر مقدمه ها به کمکم نمیومدن احتمالا هیچ درکی از شخصیتها و روند نمایشنامه‌ها نداشتم. با این توصیف معلوم میشه که هر کس بخواد این کتاب رو بدون توضیحات بخونه باید از قبل آشنایی با شخصیتهای نام برده شده در نمایشنانه‌ها داشته باشه والا چیز خاصی دستگیرش نمیشه حقیقتا.
خوشحالم که بلاخره تموم شد 🥲
و خوشحالم که جا نزدم و تا آخر خوندمش، به نظرم اینجور آثار رو باید بخونیم چون  هر چقدر بیشتر راجع به گذشتگانمون بدونیم برای زندگی الانمون بهتره .
        

15

          سلام و نور 
داستان جالبی داشت و آگاتا مثل همیشه با یک پایان غافلگیر کننده شگفت زدمون کرد . 

پاراگرافی از کتاب:
خب الآن سالها گذشته، بیشتر جاهای دنیا را گشته‌ام. اثری از برابری در دنیا ندیده‌ام. البته هنوز به دموکراسی اعتقاد دارم. ولی دموکراسی را باید از بالا به مردم تحمیل کرد. باید بهشان زورچپان کرد. انسانها دوست ندارند با هم برابر باشند. شاید روزی اینطور خواسته‌ای داشته باشند ولی الآن نه... نمی‌شود انسانها را فقط با تکیه به خصایل نیک انسانی به فرشته تبدیل کرد... الآن فقط باید با قوه‌ی قاهره آن‌ها را وادار کرد با هم رفتار بهتری داشته باشند. شاید ده هزار سال دیگر اوضاع تغییر کند. عجله فایده‌ای ندارد. تکامل روند آهسته‌ای دارد.

🎤 حالا حدس بزنید چه کسانی میتوانند با قوه‌ی قاهره  این دموکراسی رو برای مردم کل دنیا به ارمغان بیاوند؟؟ انگلیسیها!! تعجب نکنید، انها که از همه‌ی دنیا برترند، متمدن ترند و حق دارند کل دنیا را استعمار کرده و دموکراسی را در آنجاها پیاده کنند. انها حتی فرانسویها را هم آدم حساب نمی‌کنند هیچکس توانایی انگلیسیها را ندارد. هیچکس! حالا چطوری  ایجاد دموکراسی کنند؟؟ اول با پادشاه و حاکم منطقه وارد معامله می‌شوند، در آن منطقه کمپانی میزنند، یواش یواش به صورت کاملا نامحسوس حکومت را تصاحب میکنند و سپس مردم آن منطقه را برده‌های بی جیره مواجب خود می‌کنند و اینگونه دموکراسی در سرتاسر ممالک دنیا برقرار می‌شود.

_با سپاس از خانم آگاتا کریستی که در لالوهای تمام نوشته‌هاشون  به این موارد اشاراتی دارند .

_ و با سپاس از انگلیسیها که انقدر خیر خواه مردم دنیا  بودند، هستند و خواهند بود. ❤️
        

49

          سلام و نور

امروز داشتم به مک دونا و کاراش فکر میکردم دیدم نوشتن از خشونت راه جالبیه برای نشون دادن بد بودنش و اینکه ته خشونت هیچی نیست پوچیه و راه به جایی نداره . 
بعد فکر کردم واقعا اگر یک ادم تصوری از چیزی نداشته باشه نمیتونه بنویسه ازش پس شاید مک دونا  شاهد خشونتهای زیادی تو زندگیش بوده خشونتهایی که بی ثمر و آسیب زننده بودن ،شاید ظاهر خشنی مثل نوشته هاش نداشتن ولی حقیقت خشونت همینه چاقویی که بارها و بارها تو تن هم فرو میکنیم منتها با زبان برندمون . البته که متاسفانه خیلی وقتها هم نمود فیزیکی داره🥲
مک دونا تو این اثر خیلی سرسری از رو همه چی رد شده بود انگار فقط خواسته بود سر و ته نوشتنو  هم بیاره.چرا واقعا ؟؟ حقیقتا حیف شده اثرش، انگار پر از سوراخ و حفره است🫤دلم میخواست یک چیزایی رو بیشتر باز می‌کرد و توضیح میداد.

اشاره اش به اتفاقات  تاریخی استعمار تو این کتاب رو دوست داشتم . خوشحالم که مثل خیلی از نویسنده ها  فجایع تاریخ رو  با قلمش تطهیر نکرد. خوشحالم که تو اخرین اثرش  به بزرگترین خشونت تاریخ یعنی جنگ و غارت و استعمار مردم مظلوم  آفریقا توسط بلژیکیها پرداخت.(هرچند که متاسفانه الانم تو غزه و فلسطین شاهد یک نمونه‌ی دیگشیم و نمیدونم چجوری میتونیم جلوشو بگیریم😭)
خیلی دوست دارم بدونم چرا میون این همه نویسنده با آثار  چارلز دیکنز و هانس کریستین اندرسون  شوخی کرد و جوری نشون داد  که پشت نوشته های این دو نفر  یک فرد مظلوم و ستمدیده‌ی سیاهپوسته!! فکر نمیکنم اصلا بیهوا و الکی این کار رو کرده باشه 
خوب بود .
        

21

          سلام و نور
یک داستان در مورد دنیای جادوگرها . اینکه تو این دنیا هم بچه های اول محکومن به اینکه باید حتما هر کاری رو درست انجام بدن و کارهای اشتباهشون انقدر بولد میشه که در نهایت به این باور میرسن که بی عرضه و خرابکارن در صورتی که واقعیت این نیست .اونا هم مثل بقیه کارها رو خوب و درست انجام میدن و گاهی اشتباهاتی دارن . اتفاقا نسبت به بچه های کوچکتر از خودشون مسوولیت پذیری بیشتری دارن و خوش قلب ترن .
 اینکه تو دنیای جادوگرها هم آدمهای خودخواهی وجود دارن که بخوان دنیا رو به هر طریقی مال خود کنن ولی حتی اونجاهم میشه با نیروی همدلی و اتحاد و علم مقابل اینجور افراد ایستاد و با وجود داشتن قدرتشون باز هم شکستشون داد .
کتاب با انیمیشنی که ازش اقتباس شده در هدف گذاری متفاوته و هر کدوم جدا از هم جذابیت خودشو داره نمیتونم بگم کتاب بهتره یا انیمیشن من جفتشو دوست داشتم.
 انیمیشنش رو چند بار دیدم احتمالا کتاب رو باز هم گوش بدم یا بخونم. به نظرم اومد با یک بار شنیدن کتاب فلسفه‌اش رو خیلی خوب درک نکردم.

د
        

41