یادداشتهای محدثه حسنی (130) محدثه حسنی دیروز گورستان کتاب های فراموش شده؛ سایه ی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.4 77 سلام و نور چه داستانی واقعا، خدایی از نویسندش راضیم. تمام تلخیها را یکجوری بیان کرده بود که خواننده بیشتر از اینکه احساس تلخی و غم داشته باشه احساس هیجان و گاهی حتی نشاط و شوخ طبعی داشته باشد و چقدر خوب که اینطور تمامش کرد. حقیقتا این روزاهایمان انقدر برایم تلخ و غمگنانست که دیگر تحمل پایان تلخ در یک کتاب را نداشتم. کتاب در دستهی کتابهای جناییست ولی نویسنده در کنار یک داستان جنایی پر کشش، هیجانی،شسته رفته، بدون زیاده گویی و کش دادن داستان ، نکات ریز و قشنگ روانشناسی، تربیتی، تاریخی هم گنجانده و اشاره خیلی به جا و مناسبی به جنگ داخلی اسپانیا داشت و همین باعث پربار بودن داستان شده بود. توصیفات و شخصیت پردازیش هم که خوب بود. کلا خیلی از شنیدنش لذت بردم. اجرای تایماز رضوانی هم که خیلی خوب بود. ترجمهی علی صنعوی هم روان . 0 50 محدثه حسنی 7 روز پیش بوستان سعدی غلامحسین یوسفی 4.9 4 سلام و نور حکایتهای کوتاه، هنرمندانه و حکیمانه بسیار آموزنده ، آموزه ها مورد نیاز بشر و کاربردی و چون به صورت داستانهای کوتاه بیان شده و بدون کوچکترین اضافه گویی بسیار قابل درک و فهم و ملموس جا داره چندین و چند بار خونده بشه 0 12 محدثه حسنی 7 روز پیش عاشورا علی صفایی حائری 4.1 21 سلام و نور یک کتاب کوتاه، پر مغز ، قابل فهم، آموزنده نگاه جالب و نویی بود برام به واقعهی عاشورا 0 13 محدثه حسنی 1404/4/4 آشنایی با قرآن جلد دو جلد 2 مرتضی مطهری 4.7 1 سلام و نور از اسم کتاب محتواش مشخصه، زبان کتاب خیلی روانه و قابل فهمه . مطالبی که در پایان کتاب در مورد معجزه اومده واقعا خواندنی و جالبه 0 12 محدثه حسنی 1404/4/3 بازی با مرگ زاهاریا استانکو 4.0 1 سلام و نور چه عجیب من این کتاب رو خیلی وقت پیش تمام کردم و امروز دیدم هنوز تو قفسهی کتابهای در حال خواندنمه و فقط ده درصد از مطالعش رو ثبت کردم😐 این کتاب ادامهی کتاب پابرهنه هاست و ادامهی اتفاقات زندگی داریه در خلال جنگ جهانی دوم رو روایت میکنه. به نظر من قلم نویسنده تو این کتاب پخته تر از کتاب اول بود. اتفاقات پشت سر هم بود و مثل کتاب اول فصل، فصل نبود طوری که هر فصل داستانی مجزا از فصل قبل و بعد خودش داشته باشه و چهرهی کثیف و زنندهی جنگ رو به خوبی نشون داده بود. 0 7 محدثه حسنی 1404/4/3 آنی شرلی در خانه رویاها جلد 5 لوسی مود مونتگمری 4.6 43 سلام و نور آن شرلی برای من نمود یک آدم صادق، صاف، عاشق، نسبتا برونگرا و مهربونه کسی که خودش رو از نزدکانش و از هر کسی که وارد زندگیش میشه دریغ نمیکنه و چقدر خوب که ادمهاییم که کنارش قرار میگیرن یا مثل خودشن یا مثل خودش میشن لذا تاثیر گذار بودن رو هم باید به شخصیتش اضافه کرد. در این کتاب شاهد سالهای آغازین زندگی آنی و گیلبرتی هستیم که قبل از ازدواج مدت طولانیی رو با هم گذروندن ، همدیگه رو خوب میشناسن و همدیگه رو همینطور که هستند پذیرفتند لذا زندگی نسبتا آرومی رو کنار هم دارند و کمتر دچار اختلاف عقیده و نظر و دیدگاهن.اما زندگی برای اینگونه زوجها هم اتفاقات شیرین و تلخ و گاه تعجب برانگیز و گاهی هم هیجان انگیر در چنته داره قطعا. خوندنش خالی از لطف نیست 3 40 محدثه حسنی 1404/3/28 مادام بواری گوستاو فلوبر 3.8 66 سلام و نور پایانش قلبم رو پر از فشار و درد و غم و اندوه کرده😭 خیلی روزای خوشی رو داریم میگذرونیم، آخه اینم باید اینطوری تموم میشد🥲 واقعا هیچ توجیه عقلانیی برای رفتار و کارهای اِما نیست . او فقط هوسباز ، زیاده خواه و رویا پرداز ، متوهم و به شدت استاد فریبکاری بود همین. واقعا حق شارل این نبود . انقدر عاشق همسرش بود که حتی بهش شک هم نکرد. کاملا کور (البته شاید بتونه ایراد داستان تلقی بشه نه همسایه ها چیزی میفهمیدن و پچ پچی میکردن پشت اِما نه همسرش هیچوقت بهش شک کرد . تو اون دوره زمونه یکم عجیبه، حتی الآنشم عجیبه 🤔) داستان شخصیت پردازی خوبی داره، با اینکه اثری کلاسیکه توصیفات زیادی از حد و خسته کننده نداره، و به نظرم موضوع داستان ازون موضوعهاست که هیچوقت کهنه نمیشه و همیشه جذابه. 0 28 محدثه حسنی 1404/3/12 کتابخانه ی عجیب هاروکی موراکامی 3.0 24 سلام و نور اسم و ابتدای کتاب من رو یاد یک انیمیشن به همین نام توی بچگیم انداخت اما در ادامه دیدم داستانش خیلی با اون انیمیشن گوگولی و پر حادثه فرق داره. کتاب کوتاهی بود که برام کشش داشت، دلم میخواست بدونم در ادامه چه اتفاقی برای پسر بچه و مرد گوسفندی و دختر زیبای الکن داستان میفته و سرنوشتشون چی میشه. پایانشم دوست داشتم با اینکه پسر بچه عملا تنهای تنها شد . درسته که داستان خیلی شسته رفته و جمع و جور بود و از توصیفات و شخصیت پردازی تقریبا هیچ بهرهای نبره بود اما بدم نیومد از شنیدنش . 0 26 محدثه حسنی 1404/2/31 یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه مارتین مک دونا 3.6 8 سلام و نور امروز داشتم به مک دونا و کاراش فکر میکردم دیدم نوشتن از خشونت راه جالبیه برای نشون دادن بد بودنش و اینکه ته خشونت هیچی نیست پوچیه و راه به جایی نداره . بعد فکر کردم واقعا اگر یک ادم تصوری از چیزی نداشته باشه نمیتونه بنویسه ازش پس شاید مک دونا شاهد خشونتهای زیادی تو زندگیش بوده خشونتهایی که بی ثمر و آسیب زننده بودن ،شاید ظاهر خشنی مثل نوشته هاش نداشتن ولی حقیقت خشونت همینه چاقویی که بارها و بارها تو تن هم فرو میکنیم منتها با زبان برندمون . البته که متاسفانه خیلی وقتها هم نمود فیزیکی داره🥲 مک دونا تو این اثر خیلی سرسری از رو همه چی رد شده بود انگار فقط خواسته بود سر و ته نوشتنو هم بیاره.چرا واقعا ؟؟ حقیقتا حیف شده اثرش، انگار پر از سوراخ و حفره است🫤دلم میخواست یک چیزایی رو بیشتر باز میکرد و توضیح میداد. اشاره اش به اتفاقات تاریخی استعمار تو این کتاب رو دوست داشتم . خوشحالم که مثل خیلی از نویسنده ها فجایع تاریخ رو با قلمش تطهیر نکرد. خوشحالم که تو اخرین اثرش به بزرگترین خشونت تاریخ یعنی جنگ و غارت و استعمار مردم مظلوم آفریقا توسط بلژیکیها پرداخت.(هرچند که متاسفانه الانم تو غزه و فلسطین شاهد یک نمونهی دیگشیم و نمیدونم چجوری میتونیم جلوشو بگیریم😭) خیلی دوست دارم بدونم چرا میون این همه نویسنده با آثار چارلز دیکنز و هانس کریستین اندرسون شوخی کرد و جوری نشون داد که پشت نوشته های این دو نفر یک فرد مظلوم و ستمدیدهی سیاهپوسته!! فکر نمیکنم اصلا بیهوا و الکی این کار رو کرده باشه خوب بود . 0 21 محدثه حسنی 1404/2/25 آماندا: نمایش نامه در پنج پرده ژان آنوی 4.0 5 سلام و نور دوسش داشتم، فضاش در ابتدا منو یاد آلیس در سرزمین عجایب انداخت به خاطر قصر عجیب، غریب و آدمهای عجیبترش و البته آماندای کلاهدوز، حس کردم قشنگ پتانسیل مامان کلاهدوز توی سرزمین عجایب بودنو داره. و بعد اونجایی که آماندا دیگه خواست خودش باشه و حرفهای دل خنک کن به آلبرت زد خیلی منو یاد بانوی زیبای من انداخت. داستان راجع به جسارت، تفاوت عشق واقعی و توهم عشق ، تو خاطرات موندن و چطوری از خاطرات درومدن ، تفاوت رنجها و حسرتهای اشراف با رنجها و حسرتهای زندگی فقرا حرف داشت . شایدم حتی حزفهای دیگه ای که من متوجهشون نشدم. خلاصه خیلی خوب بود، بخونید خیلی مفرحه مخصوصا در نیمه دوم و بهتون خوش میگذره با خوندنش، به نظرم بیشتر حرفهای اصلی هم تو نیمه دوم نمایشنامه گفته شده بود.🌹 0 23 محدثه حسنی 1404/2/25 کاندید ولتر 3.7 46 سلام و نور کاندید جوان فیلسوفیست که به خاطر عشقش به شاهزاده خانوم از قصر رانده میشود و بعد از سفری دور و دراز و پر از اتفاق و آشنایی با آدمهای مختلف، دوباره به شاهزاده خانمش که کلی تغییر کرده میرسد. بحثهای فلسفی جالبی هم در طول این سفر انجام میده . به نظرم خوندن/شنیدن رمانهای خارجی فلسفی باعث میشه بهتر فلسفهی غربیها را درک کنیم. چیزی که تو این کتاب خیلی توجهم رو جلب کرد شباهت کار دنی دیدرو به کار ژولورن بود یعنی تطهیر کردن استعمارگران غربی و استعمارشان و وحشی نشان دادن مردمان استعمار شده . 0 19 محدثه حسنی 1404/2/20 قلعه متحرک دایانا وین جونز 4.1 31 سلام و نور یک داستان در مورد دنیای جادوگرها . اینکه تو این دنیا هم بچه های اول محکومن به اینکه باید حتما هر کاری رو درست انجام بدن و کارهای اشتباهشون انقدر بولد میشه که در نهایت به این باور میرسن که بی عرضه و خرابکارن در صورتی که واقعیت این نیست .اونا هم مثل بقیه کارها رو خوب و درست انجام میدن و گاهی اشتباهاتی دارن . اتفاقا نسبت به بچه های کوچکتر از خودشون مسوولیت پذیری بیشتری دارن و خوش قلب ترن . اینکه تو دنیای جادوگرها هم آدمهای خودخواهی وجود دارن که بخوان دنیا رو به هر طریقی مال خود کنن ولی حتی اونجاهم میشه با نیروی همدلی و اتحاد و علم مقابل اینجور افراد ایستاد و با وجود داشتن قدرتشون باز هم شکستشون داد . کتاب با انیمیشنی که ازش اقتباس شده در هدف گذاری متفاوته و هر کدوم جدا از هم جذابیت خودشو داره نمیتونم بگم کتاب بهتره یا انیمیشن من جفتشو دوست داشتم. انیمیشنش رو چند بار دیدم احتمالا کتاب رو باز هم گوش بدم یا بخونم. به نظرم اومد با یک بار شنیدن کتاب فلسفهاش رو خیلی خوب درک نکردم. د 0 41 محدثه حسنی 1404/2/16 مامورهای اعدام مارتین مک دونا 3.9 13 مک دونا فحش دوست داره ، خیلی هم دوست داره، همینطور ایجاد صحنه های خشن، اصلا هنرش تو اینه و من صلح طلب فکر نمیکنم حالا حالاها بتونم درکش کنم . نگاهمون به زندگی از هم خیلی دوره خیلی . 0 13 محدثه حسنی 1404/2/13 جن زدگان: تراژدی شهرنشینان در سه پرده هنریک ایبسن 3.6 10 سلام و نور نمایشنامهی جن زدگان در سه پرده به آسیبهای حاصل از زندگی گنهکارانهی آقای آلوینگ میپردازد. ایبس در این اثر به ما میگوید پایبند نبودن به تعهدات، داشتن روابط آزاد و نداشتن اخلاقیات نه تنها زندگی خودمان را تباه میکند بلکه زندگی اطرافیانمان را هم نابود میکند و حتی زندگی عزیزترین عزیزانمان یعنی فرزندانمان را . او در این اثر از تاثیر فرد بر اجتماع و تاثیر اجتماع بر فرد میگوید.از اینکه نبود امکانات مورد نیاز هر فرد میتواند برای او چه آسیبهایی داشته باشد و نداشتن اخلاقیات و حد مرز در زندگی شخصی میتواند چه آسیبهایی به خانواده و اجتماع بزند. او همچنین به کلیسا و کشیشها و روش منسوخشان که بیشتر به دور کردن انسانها از دین میانجامد و اینکه نشاط زندگی را از انسانها میگیرد اعتراض میکند. در گزارش مطالعه ام گفتم واقعا داستانش تلخ بود اما مثل آثار دیگری که از ایبسن خواندم بسیار قابل تامل و گفت و گو . 0 22 محدثه حسنی 1404/2/9 پابرهنه ها زاهاریا استانکو 4.2 10 سلام و نور پابرهنه ها داستان رنج و درد و گرسنگی و کارگری پابرهنه های رومانیست . داستان انقلاب بی پشتوانه و به فنا رفته ی پا برهنه ها علیه اربابهایشان، داستان جنگ جهانی اول و فشار مضاعفش بر گرده ی پابرهنه ها. به نظرم کتاب پابرهنه ها بیشتر ادبیاتش روایی بود و شخصیت پردازی و توصیفات خیلی کمی داشت به طوری که من بعد شنیدن کتاب هیچ تصوری از شکل و شمایل کشور رومانی ندارم. همینطور شخصیتهای کتاب جز چند نفر که بارها و بارها در جای جای روایتها حضور دادند بقیه در خاطرم نمانده اند. کتاب برای کسانی که بخواهند با فرهنگ مردم کشور رومانی آشنا شوند و یا بخواهند داستان زندگی مردم این کشور را بدانند و بفهمند جنگ جهانی چه بر سر مردم رومانی آورد و آیا انقلاب پابرهنه های رومانی بلاخره نتیجه داد یا نه کتاب خوبیست. 0 25 محدثه حسنی 1404/2/4 سه خواهر آنتون چخوف 3.6 16 سلام و نور پسرک رو به مادر گفت:(( احساس میکنم زندگی ملال اوره زندگیی که همش باید کار کنی کار کنی کار کنی)) مادر پاسخ داد:(( ایمانت ضعیفه)) پسرک پرسید:(( چه ربطی داره آخه؟)) مادر جواب داد:(( انسان تک بعدی نیست یک بعد مادی داره یک بعد معنوی، وقتی نگاهت مادی باشه آره خسته کننده است صبح تا شب کار کنی کار کنی کار کنی که چی؟؟ ولی وقتی معنا رو کنارش میذاری ، عشق رو واردش میکنی دیگه ملال آور نیست وقتی بدونی برای هدفی داری کار میکنی، وقتی بدونی برای زندگی پایانی نیست و فقط رفتن از یک بعد به بعد دیگه اس، وقتی بدونی تحمل رنج کار کردن، عشق دادن و عشق گرفتن برای آماده شدنمون و رشدمون برای رفتن به بعد بعدی لازمه دیگه ملال آور نیست .)) یکم فکر کرد گفت:(( اخه تفریح این وسط چی میشه؟)) مادر گفت:(( این بستگی به شخصیت و انتخاب و برنامه ریزی خودت داره )) راستش دوباره خوندن این کتاب بهم کمک کرد بهتر از قبل شخصیتها رو درک کنم . شخصیتهای کتاب من رو یاد خیلی از دهه پنجاهیا و دهه شصتیا انداخت. اونها که معتقدن نسل سوخته ان. چرا؟ چون یا با اجبار تو یک راهی پا گذاشتن و یا گزینه های انتخابی زیادی نداشتن و از بین اون چندتاییم که انتخاب کردن خیلی باب میلشون نبوده یا رفتن جلوترو دیدن ای بابا اشتباه کردن و انقدر قدرت ریسکشون بالا نبوده تا تغییرش بدن برعکس نسلهای بعدیشون . اینه که هیچوقت حس رضایت ندارن . اما میدونید چیه به نظرم آن شرلی به هممون نشون داد میتونید تو سخت ترین شرایط باشید ولی حال دلتون خوب باشه، در واقع نشون داد حال خوب دل به شرایط مکانی و زمانی وابسته نیست حتی به آدمهای دور و برتم وابسته نیست فقط و فقط و فقط به خودت مربوطه، اینکه انتخابت خوشحال بودن و راضی بودن باشه یا ناراضی بودن و غر زدن برای همه چیز . از آقای چخوف ممنونم که این طور بی پرده درونیات انسان بدون معنا رو به ما نشون داده. یادمون باشه معنا (ایمان و باور به حقایق ) زندگی انسان رو قطعا متحول میکنه و اجازه نمیده انسان درگیر ملال و رنج لایتناهی بشه. 0 21 محدثه حسنی 1404/1/29 دایی وانیا آنتون چخوف 3.8 12 سلام و نور شخصیتهای نمایشنامه راستش برام خیلی ملموس و آشنا بودند . چند روز پیش با پسرم صحبت میکردیم راجع به جایگاه متفاوت آدمها در این دنیا ، گفتم خب تفاوت هوش ، توانایی و ... هست که باعث تفاوت جایگاه آدمها میشه، پرسید ایا عدالته ؟ گفتم عین عدالته. چون دنیا همونقدر که به انسان نابغه نیاز داره به ادم کودن هم نیاز داره. همونقدر که به رئیس و کارفرما نیاز داره به کارگرم نیاز داره. پرسید پس چرا اون رییس به کارگره احترام نمیذاره گفتم این دیگه ایراد آدمهاست که نمیتونن لزوم این تفاوت رو در هر بخش درک کنند و دچار فروپاشی اخلاقی میشن و این ربطی به عدالت خدا نداره. به نظرم اگر آدمها سر جای خودشون درست رفتار میکردند، حق هم رو پایمال نمیکردن، هیج کس از اون چیزی که بود ناراضی نبود و همه کنار هم خوشحال بودیم. من در طول زندگیم دیدم آدمهایی که قدرت ریسک دارند و تغییرات اساسی توی زندگیشون ایجاد میکنند ، آدمهایی که قدرت ریسک ندارند و میترسند از تغییر شرایطشون، آدمهایی که هوش سرشاری دارند و از قِبَلش به جاهای خوبی میرسند، آدمهایی که هوش متوسطی دارند یا خیلی کم هوشند، آدمهایی با قدرتها و تواناییهای متفاوت که خلقتشونه و ربطی به خودشون نداره. لزوم زندگی تو این دنیا وجود این تفاوتست اما کی میخوایم درک کنیم و دست از تحقیر هم، آزار هم، توهین به هم و استثمار هم دیگه برمیداریم 🤷♀️🤷♀️ کی به این رشد میرسیم که تفاوت باید باشه تا کار دنیا بچرخه🤷♀️🤷♀️ کی یاد میگیریم هم دیگه رو توبیخ و سرزنش نکنیم، کم کاری خودمون رو گردن هرچیزی غیر از خودمون نندازیم، به هم کمک کنیم ، همدیگه رو دوست داشته باشیم و خودمون رو هم دوست داشته باشیم🤷♀️ دایی وانیا رو خوندم و شخصیتهاش رو دور و برم دیدم. افسوس که به دنیا و زندگی در اون به چشم یک مسیر یک جهته که انتهایی نداره نگاه نمیکنیم چون اگر اینطور نگاه میکردیم و مرگ رو پلی برای عبور از این دنیا و رفتن به دنیای کاملتر میدیدیم سعی میکردیم خودمون رو براش اماده کنیم و دست همدیگه رو هم بگیریم . اونوقت دیگه انفعال و درجا زدن و عقب گرد کردن، چه فردی، چه اجتماعی معنا نداشت و فقط پویایی و حرکت رو به جلو بود. باشد که روزی همگی به این درجه از رشد برسیم و دنیا رو جای قشنگتری برای زندگی کنیم بدون هیچ ملالی❤️❤️ 0 25 محدثه حسنی 1404/1/29 آشنایی با قرآن: (شناخت قرآن) مرتضی مطهری 4.6 10 سلام و نور استاد در این کتاب ابتدا شناخت تحلیلی قرآن را مطرح کردند و سپس نظر قرآن را در باره خودش، در باره ی عقل و در باره ی قلب بررسی کردند. این اثر هم مثل بقیه آثار استاد پر از نکته های قابل تامل بود فقط قبل از شروع به خواندن این سری کتابها لازم است کمی متطق و فلسفه بدانیم. 0 19 محدثه حسنی 1404/1/25 گوریل پشمالو یوجین گلدستون اونیل 4.1 9 سلام و نور نمایشنامه رو خیلی دوست داشتم و از خوندنش واقعا لذت بردم . توصیف صحنهها ، شخصیتها، موقعیتها عالی بود. نویسنده در قالب یک نمایشنامه حقیقتا خواندنی با یک داستان خوب نشان داده بود که نظام سرمایه داری و نابرابری اجتماعی و انقلاب صنعتی چه بلایی سر قشر کارگر آورده است. دنیایی که سرمایه دارن در آن روز به روز ثروتمندتر و قدرتمندتر میشوند و کارگران روز به روز ضعیفتر و فقیرتر که قاعدتا نتیجه این نابرابری انقلاب قشر کار گر بر علیه سرمایه داران است . از طرفی ینک را داریم که غرق این دنیای صنعتیست و صنعت تمام هویتش را ساخته که در اثر ملاقات با یک بانوی سرمایه دار و نگاه از بالا به پایین او دچار بحران هویت میشود و جایگاه خودش را در این جامعه نابرابر گم میکند و به دنبال هویتش در نهایت راهش به قفس و زندان میرسد. پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش خیلی زیبا بود و خواندنی . 0 28 محدثه حسنی 1404/1/15 پنج هفته در بالن ژول ورن 3.7 4 سلام و نور اگر تاریخ استعمار را نمیدانستم، اگر در سالهای گذشته رفتار وحشیگرانه و برتری جویانه ی غربیها را نسبت به مردم ملل دیگر ندیده بودم، اگر از برخورد سفیدپوستها با سیاهها و سرخپوستها یی که همین الان هم میتوان دید که چه مردم مظلوم و صلح طلبی هستند، چیزی نمی دانستم، میتوانستم بگویم داستان کتاب صرفا تخیل نویسنده بود، اما نبود ، نمیتوانم از نگاه سیاست زده و نژاد پرستانه و برتری جویانه ی ژول ورن بگذرم و نوشته ی سرتا پا دروغش در مورد آفریقاییها را به تخیلش نسبت بدهم .چیزی که نگذاشت از داستانش لذت ببرم. فارغ از اینها که گفتم داستان پنج هفته در بالن یک داستان نوجوانانه ی نسبتا مهیج و سرگرم کننده و نسبت به زمان خودش تا حدودی تخیلی بود که توصیفاتش از حد انتظار من خیلی کمتر بود و بیشتر دیالوگ محور بود تا توصیف محور و جا داشت خیلی از مناظر بیشتر توصیف بشوند(البته بدون دروغ) تا برای خواننده بهتر قابل درک باشند . خلاصه که حیف . 0 27