معرفی کتاب آنی شرلی در خانه رویاها اثر لوسی مود مونتگمری مترجم سارا قدیانی

آنی شرلی در خانه رویاها

آنی شرلی در خانه رویاها

4.6
171 نفر |
33 یادداشت
جلد 5

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

13

خوانده‌ام

432

خواهم خواند

112

شابک
9789645361929
تعداد صفحات
392
تاریخ انتشار
1399/10/23

توضیحات

        سرگذشت دخترکی یازده ساله است که از یتیم خانه به مزرعه گرین گیبلز می آید تا زندگی جدیدی را آغاز کند.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به آنی شرلی در خانه رویاها

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به آنی شرلی در خانه رویاها

نمایش همه
barly

barly

1403/2/17

آنی شرلی در گرین گیبلزهری پاتر و حفره اسرار آمیز پسرک، موش کور، روباه و اسب

اندر احوالات 1۴۰۳✨️🌾

65 کتاب

از الان میخوام لیست کتابای ۱۴۰۳ رو درست کنم که تا انتهای سال یادم نره چه کتابایی رو خوندم🫣 ایشالا هروقت به انتهای سال رسیدیم میام یه توضیح زیبا و پر مفهوم براشون مینویسم 1403,3,1:ناراحتم چون بخاطر امتحانات سرعت کتابخونیم کند شده و وقتی میبینم بقیه تونستن توی این دو ماه خیلی بیشتر از من کتاب بخونن باعث شده یکم از روندم شرمنده بشم 😶‍🌫️ (تعداد کتاب های خوانده شده ۷تا) 1403,3,2: امروز ۳۲۰ صفحه کتاب خوندمو برام سواله که من چطور هم نشستم درس خوندم هم این حجم از کتابامو 🫡(تعداد کتاب های خوانده شده ۸ تا) ۱۴۰۴,3,7: بر خلاف بقیه‌ی روز ها به روز های امتحانات خسته کننده و وقت گیر نگاه میکردم و ناراحت بودم که نمیتونم زیاد کتاب بخونم امروز اومدم از یه دید جدید بهش نگاه کردم. اینکه من سعی میکنم هرچه سریع تر درس هامو تموم کنم تا بتونم بیام کتاب بخونم یا اینکه هرشب قبل خواب داستان کتاب هامو با خودم مرور میکنم تا یه وقت جزئیات داستان یادم نره ( این باعث شده با شخصیت ها خیلی بیشتر از قبل دوست و همراه بشم)و یا حتی اون ذوق شوقی که بعد یه مدت کم کتاب خوندن میتونم برم ۲،۳ ساعت کتاب بخونمم خیلی جالبه. و حالا که دارم فکرش رو میکنم من خوندن یک کتاب توی دوره‌ی امتحانات رو به خوندن ۱۰۰ تا کتاب توی روز های عادی ترجیح میدم 🙃(تعداد کتاب های خوانده شده ۹ تا) 1403,4,16: خیلی وقته چیزی به اینجا اضافه نکردم ولی باید بگم تابستون پر قدرت داره میگذره؛)) (تعداد کتاب های خوانده شده ۱۶ تا) 1403,6,16: سه هفتست که در ریدینگ اسلامپ خیلی شدید به سر میبرم 🫡(تعداد کتاب های خوانده شده ۲۹ تا) 1403,10,26:از مهر که مدرسه ها شروع شد سرعت کتاب خوندنم لاک‌پشت وار بود ولی وقتی خواستم برای بعد امتحانا یه استراحتی به خودم بدم و دوباره شروع کردم به کتاب خوندن کتابخوار درونم زد بیرون و الان یکی باید بیاد از وسط کتابا منو جمعم کنه🫡(تعداد کتاب‌های خوانده شده ۴۳تا) 1403,12,18: خواستم بگم من هنوز از وسط کتابا جمع نشدم:)) (تعداد کتاب های خوانده شده ۶۰ تا) ۱۴۰۳,12,30: اینم از پایان، قرار بود یه متن خیلی طولانی آماده کنم برای این روز ولی اصلا حرفم نمیاد:)) احساس میکنم همین چیز هایی که تا الان نوشتم بهتر بتونه حس و حال امسال و نشون بده پس برای همیشه بدرود ۱۴۰۳ عزیز. (تعداد کتاب های خوانده شده ۶۵ تا)

42

پست‌های مرتبط به آنی شرلی در خانه رویاها

یادداشت‌ها

          زوج‌های خوشبخت بعد از اینکه سر خانه و زندگی‌شان می‌روند، یک دوره‌ی طلایی دارند. سعی می‌کنند همدیگر را بیشتر بفهمند؛ یا کارهایی انجام بدهند که مخصوص خودشان است. مثل آنه و گیلبرت که کنار ساحل قدم می‌زنند، با دوستانشان رفت و آمد می‌کنند، مثل نوجوانان از زندگی لذت می‌برند و در عین حال بزرگسالانی متعهد و مسئول هستند.

خودتان حساب کنید که این روزهای آنه‌ی شاعرانه و گیلبرتِ خوش مشرب، چقدر دوست‌داشتنی و جذاب می‌شود. چیزی که قلم خانم مونتگمری آن را به اوج می‌رساند. 

آنه و گیلبرت بعد از ازدواجشان در گرین گیبلز، به گلن سنت مری آمده‌اند. حالا هم در خانه‌ای که کمی با شهر فاصله دارد ساکن هستند. آنه در خانه رویاهایش با همسایگان و آدم‌های جدیدی آشنا می‌شود. آدم‌های دلنشینی مثل کاپیتان‌جیمز که با او اوقاتی ناب را می‌گذرانند. 

همه درباره‌ی قلم خانم مونتگمری شنیده‌اند. حرف‌زدن درباره‌ی خوبی‌اش مثل حرف‌زدن درباره‌ی خوبی آب نوشیدن است. اما نکته‌ای که اخیرا برایم جالب شده، این است که چقدر خانم مونتگمری نزدیک به واقعیت می‌نوشت. این هنر بزرگی‌ست. چیزی در داستان‌های او وجود ندارد که امکان اتفاق افتادنش در زندگی ما کم باشد. همین باعث می شود که گاهی فراموش کنیم آنه فقط شخصیتی است که وجود خارجی هم ندارد. گویی او با ما عمری زندگی کرده است.

آنه شرلی در خانه ی رویاها، پنجمین کتاب از مجموعه آنه شرلی‌ست. امیدوارم اگر این مسیر هشت‌گانه را شروع کرده‌اید، زودتر به کتاب پنجم برسید! هر چند که باید همه‌ی کتاب‌های آنه را با آرامش و آهسته خواند.

نویسنده‌ی مرور: زهرا اله‌وردی
        

41

          و زیبایی بی حد و مرز این کتاب...
بندر زیبای فور ویندز و طلوع و غروب بی نظیرش..
و اسمون و دریای حیرت انگیزش..
پنجمین کتاب این مجموعه زیباترین حسو داشت و ماجراجویی و شخصیت های متفاوت و دوست داشتنی ای که داشت زیباییش مثال نزدنی بود.
کاپیتان جیم ، دوشیزه کورنلیا ، لسلی زیبا و ... هر کدومشون شخصیت هایی کاملا جدید و مستقل به هم بودن و این ایده که پنجره جدیدی از شخصیت ها براتون باز میکنه خیلی قشنگه.
برای مثال کاپیتان جیم مهربون و داستان و ماجراجویی های عجیب و قشنگش به شما حس صمیمیت میده و فانوس دریایی یکی از دنج ترین و امن ترین مکان هایی بود که من میتونستم تصور کنم.
دوشیزه کورنلیا با عقاید عجیب و بامزش شمارو میخندونه و داستان رو یکنواخت نمیکنه
لسلی زیبا برعکس خیلی از شخصیت ها زندگی خیلی سختی داشته و نا امیدی و خسته بودنش رو به خوبی نشون میده.
و مهمتر از همه خانه رویاها ...
زیباترین و سرزنده ترین خونه‌ی کل این مجموعه و داستان متفاوت و زیباش و گذشته‌ی قشنگش.. 
عاشقانه‌های انی و گیلبرت زیبایی این خونه رو صدبرابر کرده بود و رفیق بودنشون قابل لمس بود..
(بالاخره چیزی که توی کتابای قبل براش له له میزدم رو گرفتم ولی هنوز کافی نیست
پ.ن:منظورم عاشقانه‌های آنی و گیلبرته)
و چیزی که لازم میدونم بگم هم اینکه اولای کتاب در گرین گیبلز همراه دایانا خانم ریچل و ماریلا فلش بک و زنده کردن خاطرات قدیمی خیلی زیبا از کتاب اول و دوم بود که خیلیییی دوست داشتنی بود.
یکی از بی نظیرترین نکته‌های این کتاب وجود غم و اندوه و ناامیدی در اتفاقات و زندگی شخصیت ها هست و اینکه اونها در حال پذیرفتن و کنار اومدن با مشکلاتشون هستن(برعکس کتابای قبل که سعی در برطرف کردنش داشتن)
که این جمله  "غم بخشی از زندگیه" رو که خیلی از ماها شنیدیم رو به زیباترین شکل ممکن نشون میده
و یه نکته خیلی قشنگ دیگه هم داشت
"حقیقت ، آزادی را به ارمغان میاورد."
        

1

homa

homa

1402/6/24

        
🌊👒 کتاب پنجم از مجموعه ی آنی شرلی هم به آخر رسید.. واقعا  مثل اسمش رویایی بود!!📔📚
《آنی و گیلبرت بلاخره بعد از سالها باهم ازدواج می کنن و با هم اونلی رو ترک می کنن و برای زندگی به فور ویندز می رن.. از لحظه ای که آنی پا به خونه ی کوچیکش می ذاره، اسمش رو می ذاره "خانه ی رویاها"... در فور ویندز دوستان جدید و ماجراهای جدیدی انتظار آنی رو می کشن.. . آنی دوستان جدیدی مثل، کاپیتان جیم، لسلی و دوشیزه کورنیلیا پیدا می کنه.. و از همه ی اینها مهم تر، آنی مادر می‌شه!!》
.
پی نوشت:
دو تا اتفاقی که توی این قسمت از مجموعه افتاد خیلی برام دردناک بود؛ اول اینکه دخترک آنی چند ساعت بعد از تولد مرد! خدا می دونه که چقدر متاثر شدم، تا حدی که تا فرداش از شدت تاثر عزای بچه ی نداشتم رو که مرده بود گرفته بودم..دوم مرگ کاپیتان جیم بود که خیلی دوسش داشتم و بهم حس یک پدربزرگ پیر مهربون رو می داد....
و در آخر خیلی دلم می خواد یک روز قدم به خانه ی رویاها بذارم❤️
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

5

بی شک کلمه
          بی شک کلمه‌ی بینظیر و مسحور کننده در حال حاضر تنها کلماتی‌ هستند که میتونن جذابیت این کتاب رو به ورته ظهور بکشونن!
همین الان کتاب تموم شد و تکه‌ای از قلب من بین صفحات و سوراخ سنبه‌های خونه‌ی رویاها که جز دریا و توسکاها همنشینی نداشت موند.
اصلا انگار خانم مونتگمری جادو کرده توی این کتاب ، انقد جذاب دیگه میشه آیا؟
واقعا از همینجا از خانم مونتگمری از اعماق قلبم ممنونم و امیدوارم روحشون شاد باشه.
▪︎
الان دیگه وقتشه به جلد عادیم برگردم و از این جلد براتون بگم تا اثرات قلم جادویی خانم مونتگمری یذره داره کمرنگ میشه😂🎀.
توی این جلد آنی بالاخرهههه با گیلبرت عروسی میکنه و در ۲۵ سالگی به جایی دور از اونلی میره میرن و توی خونه‌ای کوچیک اما رویایی زندگیشون رو شروع میکنن و با افراده جدیدی مثل لسلی ، دوشیزه کورنلیا و کاپیتان جیم آشنا میشن .
از بین تمام شخصیت ها تمام قلب من متعلقه به کاپیتان جیمز بوید و بی‌اندازه بخاطره ماجرای مارگارت گمشده عاشقش شدم! 
از حق نگذریم بخش اعظم این علاقه بخاطره شباهته شخصیتیمون هم هست . 
از طرف دیگه انی قصه‌ی ما الان واقعا یه مادره  ولی باعث نشده که از خیال پردازی دست بکشه !
در نهایت باید بگم اگر این مجموعه نخونید عمرتون بر فناست!
        

5