یادداشتهای حامد خسروشاهی (124) حامد خسروشاهی 1404/3/22 به تماشا نمیشود نوزده روایت از مواجهه با شهدای پرواز اردیبهشت: از حیات تا شهادت زینب علیاشرفیزکی 2.0 1 کتاب «به تماشا نمیشود» محصول باشگاه روایت حوزه هنری آذربایجان شرقی است که در پی سانحهی سقوط بالگرد رئیسجمهور و همراهانش در ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ تدوین شده. نویسندگان این مجموعه با نگاهی روایی، لحظاتی از عملیات جستوجو، فضای حزنانگیز شهر تبریز، تشییع پیکر شهدا و واکنشهای مردمی را ثبت کردهاند. با اینکه برخی از این روایتها مانند «یکی از خود ما» (حکیمه برتینا)، «ایران ۱۳۲۰ ـ ایران ۱۴۰۳» (زهرا ناصری) و «جای خالی را پر کنید» (زینب علیاشرفی) به واسطهی زاویه دید متفاوت، پیوندهای هنرمندانه با بسترهای فرهنگی و اجتماعی، و لحن باورپذیرشان در ذهن مخاطب ماندگار میشوند، اما مجموعه در کلیت خود با چالشهایی جدی روبهروست. بخش عمدهای از نوشتهها، که بهعنوان تکلیف کلاسی دورههای روایتنویسی به ذهن متبادر میشود، از نظر کیفیت و انسجام روایی یکدست نیستند و گاه به تکرار مضامین، توصیفهای کلیشهای و شعارزدگی و خاطرهنویسی دچار شدهاند. چینش زمانی روایتها نیز که ترجیح دبیر محترم مجموعه بوده، باعث شده روایتهای پرکشش در لابهلای متنهای یکنواخت گم شوند و ضرباهنگ کتاب افت کند. با وجود این چالشها، «به تماشا نمیشود» در نهایت روایتی است از یکی از مقاطع حساس و تراژیک حیات جمهوری اسلامی ایران؛ لحظهای که احساسات عمومی، فقدان یک رئیسجمهور و یک امام جمعه محبوب و استاندار پرکار و وزیر امور خارجه انقلابی، و حضور پررنگ مردم در میدان، تبدیل به خاطرهای جمعی شد. همین تلاش برای ثبت تجربه زیسته یک جامعه در میانهی اندوه و همدلی، هدف اصلی کتاب است. امید که نویسندگان این مجموعه، که اکنون در آغاز راه روایتگریاند، در آینده نهچندان دور به مستندنویسان و نویسندگانی محبوب، دقیق و پرکار بدل شوند و در حافظه فرهنگی این سرزمین نقشآفرینی کنند. 0 0 حامد خسروشاهی 1404/3/17 آبی نفتی مهدی نورمحمدزاده 4.2 5 از آن دسته کتاب ها بود که میشود یکجرعه سر کشید. نشست و خواند و لذت برد و تا تمام نشده، کنار نگذاشت؛ روایت شیرین و نثر ارجمند. از چند سال قبل متوجه ایجاد واحدی به نام تاریخ شفاهی پیشرفت به راهبری مهندس مرتضی اسدزاده عزیز بودم و کمابیش در جریان پروژههایی که شروع کرده بودند. سر کتاب شریان مکران و روایت پروژه ایرانی انتقال نفت گوره به جاسک آقا مرتضی گفت این کتاب یک حلقه کم دارد و آن روایت طراحی و ساخت پمپهای مهم پروژه در پتکو تبریز است. کتاب را که خواندم یاد آقا مرتضی افتادم و نزدیک به دوسال دوندگی و زحمتش که نتیجه داده. آبی نفتی روایت یک زندگی است و زوم روی ۱۶سال مدیریت کارخانه شرکت پمپ و توربین ایران با نام تجاری پتکو . روزهای شیرین طراحی و ساخت پمپهای مهم پروژههای نفتی و آبی توسط مهندسان ایرانی در سایه فرصت تحریم و کوتاهشدن دست مدیران از روهر آلمان. روایت اعتمادها به مهندسان ایرانی و میوه شیرین این اعتماد. روایت مشکلات و رسیدن راهحلها. این یک شروع است و امیدوارم بهزودی کتابهای دیگری از مجموعه روایت پیشرفت در انتشارات راهیار به چاپ برسد. در جلسه رونمایی راوی کتاب، مهندس علی عمرانی گفت "نویسنده آنقدر خوب نوشته که در مطالعه بعضی قسمتها خودم گریهام میگرفت". و بیشک در گوارایی خروجی زحمات دوستان محقق، سهمی مهم را دکتر مهدی نورمحمدزاده داشته. قلمشان پر برکت... 0 0 حامد خسروشاهی 1404/3/7 دیدار با دبیرکل فائزه طاووسی 3.7 1 کتاب «دیدار با دبیرکل» مجموعهای است از بیست روایت زنده و دستاول از کسانی که در مقاطع مختلف، از نزدیک با دبیرکل شهید حزب خدا دیدار داشتهاند. نویسنده و تیم تولید، در کمترین فاصله زمانی از لحظه پرواز ایشان، به سراغ این افراد رفتهاند و برخلاف انتظار، بهجای چهرههای رسمی و نظامی، خانوادههای شهدا، فعالان فرهنگی، خبرنگاران، نویسندگان و مستندسازانی را انتخاب کردهاند که تجربههای متفاوت و عاطفیتری از آن دیدارها داشتهاند. یکی از جذابترین روایتها مربوط به محسن مؤمنیشریف است که همراه با رضا امیرخانی، محمدرضا بایرامی و اکبر خلیلی در دهه ۸۰ به لبنان سفر کرده و پس از گشتوگذارها و دیدارهایی در بیروت و جنوب، وارد اتاق کار دبیرکل شدهاند. مستندسازانی که بعد از جنگ ۲۰۰۶ به بیروت رفتهاند نیز روایت متفاوتی دارند که نگاهی نزدیکتر به فضای پساجنگ دارد. روایت خانوادههای شهدا، هم از لطف دبیرکل پیش از شهادت عزیزشان و هم پس از آن، پر از لحظههاییست که چهرهی مهربان سید را ترسیم میکند. تقریباً در تمام روایتها یک نقطه مشترک وجود دارد: سختی و پیچیدگیِ زندگی مخفیانهی او در نزدیک به چهار دهه اخیر. راویان از چند مرحله تعویض خودرو، چند آسانسور و کوچهپسکوچهگردی در ضاحیه جنوبی بیروت میگویند تا به مقصد برسند—و تازه آنجاست که سادگی، فروتنی و لبخند میزبان آغاز میشود. در میان همهی روایتها، گزارش صمیمی وحید فرجی، عکاس و مستندساز از حضور دبیرکل در میان مردم، در «مهرجان انتصار» پس از تابستان پرحادثهی ۲۰۰۶، یکی از درخشانترین لحظههای کتاب است. اهمیت اصلی این در زمان انتشار آن است؛ کاری سریع، بهموقع، و از دل همان کسانی که ایشان دیده بودند؛ یک قاب ماندگار از انسانی که در دلِ خطر، شبیه مردم ماند. 0 1 حامد خسروشاهی 1404/3/4 و کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد مهزاد الیاسی بختیاری 3.8 82 سفری بینقشه، روایتی بیتکلف کتاب، فقط یک سفرنامه نیست. سفرهایی از قونیه تا کاتماندو و از بامیان تا خلیج فارس را در بر میگیرد، اما نویسندهاش جغرافیا را بهانهای برای عبور از مرزهای درونی خودش کرده. مهزاد الیاسی، انسانشناس و نویسندهای که با کولهای سبک و نگاهی عمیق سفر میکند، در این کتاب ۱۵ جستار را پیش روی خواننده گذاشته که هر یک، فصل تازهای است از مواجهه او با یک شهر، یک آیین، یک مرگ، یک یاد و حتی از مرکبماهیای در خلیج فارس که میان مرگ و زندگی، شناور است. این کتاب، ترکیبی از سفر آفاقی و انفسی است؛ همان چیزی که ما اغلب در سفرهای لوکس و اینستاگرامی گم میکنیم. او نه با بلیط بیزنسکلاس که با دل ناآرام، راهی میشود. اگر سفر را دوست دارید، اما از سفر میترسید… اگر همیشه رؤیای رفتن دارید، اما هنوز نرفتهاید… اگر دلتان میخواهد کسی از دل سوگ و اندوه، برایتان از زندگی بنویسد… این کتاب را بخوانید. نام کتاب هم یک آیه قرآن است، در سوره لقمان. 0 4 حامد خسروشاهی 1404/3/2 خبرنگار غیر اعزامی جلد 1 سجاد محقق 3.6 4 ظاهر ماجرا این است که پرونده سوریه 🇸🇾 برای ما ایرانیها بسته شده؛ با همهی شَهیدانش، همهی امیدها و هزینههای انسانی و سیاسیاش. اما حقیقت این است که هنوز حتی فرصت نکردهایم خیلی دربارهاش حرف بزنیم. روایت سوریه، همچنان جای کار دارد. خبرنگار غیراعزامی، روایت سه سال محاصره دو شهرک شیعهنشین فوعه و کفریا از زبان جمیل الشیخ، خبرنگار حاضر در آن جهنم محصور به قلم سجاد محقق، تلاشی است برای روایت بخشی کمتر شنیدهشده از آن سالها؛ بدون سانسور... طرح جلد چاپ اول کتاب را خیلی نمیپسندیدم، اما در چاپ جدید، با طرحی بهتر مواجه شدم که بیشتر در شأن #کتاب است. این کتاب را با مهر از خود نویسنده هدیه گرفتم؛ کسی که تلاش او در مستندسازی این خاطرات تلخ و ضروری، قابل ستایش است. امیدوارم کارهای بعدیاش را زودتر بخوانیم؛ هنوز حرفهای ناگفتهی زیادی مانده… 0 0 حامد خسروشاهی 1404/2/22 دشواری مبارک 3.8 9 درباره کتاب «دشواری مبارک» نوشته فائضه غفارحدادی در میان دهها حادثه بیصدایی که جهان را تکان دادهاند اما بیروایت ماندهاند، انفجار پیجرها در لبنان یکی از غریبترین و تلخترینهاست؛ عملیاتی پیچیده، با زخمیهای عمیق و مادامالعمر. عملیاتی تروریستی که در آن، دستگاههایی کوچک و ظاهراً بیضرر، بهصورت همزمان و از راه دور منفجر شدند و جان یا بینایی دهها رزمنده را گرفتند؛ بیصدا، بیدود، بینشان. کتاب «دشواری مبارک» تلاشی است برای بیرون کشیدن روایت از دل همین خاموشی؛ صدایی انسانی از زنانی که چشم در چشم مصیبت ایستادهاند و هنوز هم، بهجای زخم، از زندگی پای آرمان و اعتقاد حرف میزنند. این اثر شامل چهل خردهروایت از خانوادههایی است که زندگیشان با یک لحظه انفجار، به «قبل» و «بعد» تقسیم شد. نویسنده با همراهی و همنفَسی، به میان مادران و همسرانی رفته که عزیزانشان بهخاطر همین انفجارها جانباز شدهاند، با چشمهایی که دیگر نمیبینند، با دستهایی که دیگر کامل نیست، و با چهرههایی که دیگر آشنا نیستند. روایتها کوتاه و سادهاند، آنقدر صادق که خواننده را بیصدا میلرزانند. در دل روایتها، چیزی فراتر از سوگ و درد جریان دارد: انتخاب. انتخاب ایستادن در کنار مقاومت، انتخاب زندگیکردن با نقصی که «مبارک» است. چند روایت برجستهترند: روایت مادری ایرانی که پسرش در لبنان مستقر بوده و از قربانیان این عملیات است و دختری که پس از وقوع انفجار، علیرغم پسگرفتن خواستگاری از سوی خانواده پسر، همچنان اصرار دارد با او ازدواج کند. کتاب کمحجم و راحتالحلقوم است. حدود دو ساعت زمان کافی است تا آن را بخوانید، اما تأثیرش، بسیار فراتر از این دو ساعت با شما خواهد ماند. 0 9 حامد خسروشاهی 1404/2/4 عایده محبوبه السادات رضوی نیا 4.2 10 کتاب عایده روایت زیست انسان انقلاب اسلامی در پهنه لبنان 🇱🇧 عزیز است. حکایت تولد، رشد، تحصیل، ازدواج و مادری دختری بهنام عایده در فضای شهری و روستایی آن کشور و جلو آمدن گام به گام تا تربیت دو رزمنده برای حزب الله. روایت یک زن شیعه از حومه بیروت که نه با شعار، بلکه با زندگیاش به مقاومت پیوست. مادری که پسرش «علی» در نوجوانی و در معرکه سوریه و پسر بزرگترش «محمدعلی» را ۱۰سال بعد در جنگ پس از طوفان الاقصی قربان داده و خودش زنده است تا قصه پسرانش را بگوید. زنی که ایستاد، ساخت، و در دل آشوبها، ایمانش را گم نکرد. محبوبهسادات رضوینیا مصاحبهها را گرفته، تنظیم کرده و یه شکل کتاب درآورده. با وجود انتقاداتی که به کتاب در قطع روایت برخی مقاطع زندگی سوژه روایت وارد است، اما حتما نمره قبولی میگیرد. اگر دنبال یک روایت انسانی و زنانه از مقاومت هستی، «عایده» را بخوان. 0 1 حامد خسروشاهی 1404/2/1 الی بیت المقدس محمد مهدی پوریزدان پرست 3.2 10 با گذشت بیش از ۱۲ سال از یک حرکت بینالمللی غیردولتی با هدف همبستگی با فلسطین در فروردین ماه ۱۳۹۱، روایت این سفر در قالب کتاب منتشر شده است. کاروانی جهانی از فعالان حامی فلسطین که از مزار گاندی در هند حرکت میکند، از پاکستان، ایران و ترکیه عبور میکند، و با کشتی به لبنان میرسد؛ تا چند قدمی مرزهای سرزمینهای اشغالی. اروپاییها و شرق آسیاییها، از جمهوری آذربایجان، افغانستان و عراق هم در این حرکت حضور دارند. حالا به این اضافه کنید که جمعی هنرمند چون محمدحسین جعفریان و ناصر فیض و محسن مومنی شریف هم حضور دارند و اسباب بزلهگویی هم برپاست. در این مسیر، نویسنده با نگاهی داستانگو، ما را شریک لحظهلحظهی این تجربهی خاص میکند. روایت سیدمحمدمهدی پوریزدانپرست از آن کاروان راهنماییست برای دوستان جوانی که میخواهند وارد میدان کنشگری بینالمللی، بهویژه در حوزه فلسطین شوند. 0 2 حامد خسروشاهی 1404/1/24 حاج آخوند سیدعطاء الله مهاجرانی 3.9 43 کتابی که نمیخواستم تمام شود... معمولاً کتابی را که به دست میگیرم، دوست دارم یکسره بخوانم، تمام کنم و بعد زمین بگذارم. اما حاج آخوند فرق داشت... برای اولین بار، کتابی آنقدر شیرین برایم بود که نمیخواستم تمام شود. جرعهجرعه مینوشیدم و یک هفته تمام با آن مشغول بودم ☕📖 کتاب، خاطرات سید عطاالله مهاجرانیست از دوران کودکی و نوجوانیاش در روستای مهاجران اراک 🏡 روایتی صمیمی و شاعرانه از روزگاری که مردی با وجود مدارج بالای علمی در نجف و قم 🎓، تصمیم میگیرد به روستا بازگردد و با مردم بماند. روحانیای روشنضمیر، عارفمنش، خوشذوق، شاهنامهخوان، خیامدوست و مولویشناس که با سلوک سادهاش معلم جانهای خسته بود 🌿 حاج آخوند یک آینه است برای تماشای مردی که شبیه چهره رایج روحانیت نیست. ✨ اگر دلتان برای آدمهای بیادعا و بزرگ تنگ شده، اگر اهل خاطرهخوانی و نثرهای لطیف هستید، این کتاب را بخوانید... نه یکسره، بلکه جرعهجرعه مثل چای خوشعطری که نمیخواهی تمام شود... من کتاب را با صدای گرم خود نویسنده شنیدم 🎧 و همین، لذت خواندن حاج آخوند را برایم دوچندان کرد... 0 4 حامد خسروشاهی 1404/1/10 حضرت حجت عجل الله فرجه مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیة الله العظمی بهجت قدس سره 4.5 31 کتاب «حضرت حجت» مجموعهای از بیانات آیتالله بهجت در مورد حضرت ولیعصر (عج) است که به زیبایی در قالب یک اثر مفصل جمعآوری شده 📚. این کتاب که قریب به ۷۰۰ صفحه دارد، گنجینهای از سخنان عارفانه و عاشقانه ایشان در خصوص رابطه با حضرت و نحوه جلب رضایت و داستانهایی از تشرف به محضر ایشان است. آیتالله بهجت، با توسل و توجه به حضرت حجت (عج)، راههای وصال و بهرهمندی از حضور این امام همام را به محبان نشان دادهاند . کتاب نه تنها یک منبع ارزشمند از نظر مفاهیم معنوی است، بلکه نقلهای خواندنی و دلنشینی از دیدارهای اشخاص با امام غائب را هم در خود جا داده. با اینکه تکرار مطالب در برخی صفحات و اضافه شدن توضیحات مفصل، حجم کتاب را افزایش داده، اما عمق محتوای آن قطعاً ارزشمند است . تنظیمکنندگان کاش به فکر یک نسخه کمحجمتر بدون توضیحات ۲۰۰صفحه پایانی و مطالبی که مدام در بخشهای مختلف تکرار میکنند، باشند. . جلد کتاب هم خودش یک پوستر فوقالعاده و کار جناب استاد فرزاد ادیبی است. 0 5 حامد خسروشاهی 1403/12/27 فصل باران مهدی قزلی 3.5 1 به گمانم همه ما یکجایی از زندگی، داستانمان با امام حسین(ع) گره خورده. وقتی به سنگ بزرگی میخوریم، وقتی مساله جان خودمان یا عزیزانمان مطرح است، وقتی... کتاب فصلباران روایت این گرهخوردنهاست و قصههای نویسندهها از زندگی خودشان که به امام حسین (ع) ربط پیدا میکند. کتاب را در مسیر تبریز به کربلا خواندم و همان آماده مواجهه با حرمم کرد. طبیعتا با توجه به این که ۳۲نویسنده دارد، متفاوت هستند و قدرت کلام هم متفاوت است اما همهشان در اصل داستان مشترکند. در نیمه دوم کتاب، اکثرا داستان سفر به کربلا که در اصل "روزی" است پررنگ است. 0 1 حامد خسروشاهی 1403/12/20 عبای گچی زینب علیاشرفی زکی 3.8 1 عبای گچی هم روایت زندگی یک روحانی با دغدغهها و روس متفاوت است، هم سندی از مناسبات اجتماعی دهه ۴۰ و ۵۰ تبریز و ایران. در نیمه نخست کتاب، همراه با حجتالاسلام حسین قدوسی به دوران کودکی، نوجوانی و سالهای طلبگیاش میرویم؛ روزهایی که در کنار روایت زندگی شخصی، به ما تصویری از فضای فکری و اجتماعی آن دوران میدهد. در این بخش، کتاب پرده از فعالیتهای دارالتبلیغ اسلامی برمیدارد؛ نهادی که زیر نظر آیتالله شریعتمداری تأسیس شد و در آن سالها جریانساز بود، اما کمتر درباره آن گفته شده است و این کتاب میتواند سندی از یک شاهد درباره رویههای فرهنگی، سیاسی و مذهبی آن نهاد باشد. اما نیمه دوم کتاب حالوهوای دیگری دارد؛ از کلاسهای درس تا روشهای خلاقانهای که راوی برای آموزش و تبلیغ دین به نوجوانان و گروههای مختلف به کار میگیرد. اینجا، لحن صمیمیتر میشود و خاطراتی شیرین و جذاب، خواننده را با خود همراه میکند. کار تحقیق و مصاحبه کتاب را حسین وحید رضایی انجام داده و زینب علیاشرفی در نخستین کار تألیف توانسته بازنمایی خوبی از زندگی و زمانه راوی داشته باشد. حوزه و نهاد روحانیت وامدار کسانی است که خارج از دایره نام و نان، با اهتمام به امر تبلیغ دین، سختی را بر خود آسان کرده و بهسان نبی مکرم ص چون طبیب دورهگرد دنبال نیازمند به شفا گشتهاند. حاجآقا حسین قدوسی حتما یکی از همینهاست، با تخصص اطفال و نوجوانان! خدا به ذهن و کار و زندگیشان برکت بدهد. 0 1 حامد خسروشاهی 1403/12/16 سفر به اعماق جاودانگی حسن کرمی 2.0 1 یک نویسنده جوان ایرانی، دنیای ماهیها و موجودات دریایی را به بستری برای روایت داستانی فلسفی و ماجراجویانه تبدیل کرده است. سفر به اعماق جاودانگی (آزغین)، هم حال و هوایی شبیه به ماهی سیاه کوچولوی صمد بهرنگی دارد و هم یادآور فضای پرهیجان انیمیشن Nemo است. همین ویژگی باعث میشود که داستان ظرفیت بالایی برای اقتباس و تبدیلشدن به یک انیمیشن موفق داشته باشد. اگرچه ضعف ویراستاری تا حدی از روانی متن کاسته، اما جسارت حسن کرمی در ورود به این ژانر، ارزشمند و قابل تحسین است. این کتاب میتواند سفری متفاوت و پررمزوراز را برای دوستداران داستانهای تخیلی و مفهومی رقم بزند. 0 0 حامد خسروشاهی 1403/12/11 تبسم کلارا نرگس سادات مظلومی 3.5 2 تبسم کلارا تنها روایت فعالیتهای خیریه نیست، بلکه داستان بلندنظری است. اینکه چند دختر ایرانی اینچنین دغدغههایی در چندین قاره داشته باشند و بتوانند، حتی با امکانات محدود، کارهایی انجام دهند که دولتها از عهده آن برنمیآیند. کتاب، خاطرات فاطمه خطیب، سمانه افشاری و خانم علیاکبری است؛ سه زن ایرانی که خیریه بینالمللی انفاق را راهاندازی کردند و در شبکههای اجتماعی از مردم برای کمک به آوارگان روهینگیا، کودکان یتیم در غزه و لبنان، تأمین آب سالم در آفریقا، رفع سوءتغذیه در یمن و حتی خرید هدیه کریسمس برای کودکان نیازمند مسیحی دعوت کردند. آنچه بیش از همه مرا در این کتاب تحت تأثیر قرار داد، همین روحیه بلندنظری و همت شگفتانگیز این سه دختر است. تصورش برای امثال من که در گوشه عافیت نشستهایم، سخت است که دختری جوان و پایبند به ارزشهای دینی، موهای بلندش را که خیلی هم دوست دارد، بفروشد تا هزینه سفر خیریهای را تأمین کند یا رنج سفرهای سخت را برای انجام کاری بزرگ بپذیرد. در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، دانشآموزان در کتابهای درسی درباره "مادر ترزا" میخوانند، اما بعد از خواندن تبسم کلارا به این فکر میکنم که فاطمه خطیب (متولد ۱۳۶۱)، سمانه افشاری (متولد ۱۳۶۶) و خانم علیاکبری، اسطورههای ایرانی جهانوطنی هستند که باید آنها را شناخت و به وجودشان افتخار کرد. این کتاب نهتنها یک روایت الهامبخش، بلکه راهنمایی برای کسانی است که میخواهند وارد فعالیتهای بینالمللی شوند و نمیدانند از کجا شروع کنند. 0 7 حامد خسروشاهی 1403/12/6 جاده کالیفرنیا ؛ سفرنامه لبنان با طعم طوفان الاقصی محمدعلی جعفری 4.4 16 سابقه ذهنی خوبی از نویسنده نداشتم. در کتاب قبلیاش جاده یوتیوب بهنام سفرنامه سوریه روایت یک شهید را قالب کرده بود که بدجور تو ذوقم خورده بود. همین باعث شد با وجود خرید جاده کالیفرنیا چندبار آن به دست گرفتم و نتوانستم شروع کنم. وقتی هم که شروع کردم، ماجرا این بود که نویسنده با قولهایی که از دوستان قدسیاش میگیرد و البته اصرار خودش راهی لبنان میشود و آنجا لنگ میماند و مدام غر میزند. تازه از صفحه ۱۲۰ است که با جلب نظر سفیر ایران در بیروت و کمکهای او، کتاب شروع میکند به روایت. انصافا روایتهای خوبی دارد از تلاشهای امام موسی صدر، فلسطینیهای ساکن لبنان و مجاهدان پیشکسوت. بهتر از آن چیزی است که انتظارش را داشتم. 0 2 حامد خسروشاهی 1403/11/30 عربیکا یامین پور 4.2 53 عربیکا یک گزارش خیلی داغ و ساندویچی از لبنان 🇱🇧 همین چند ماه است. روایت یک دیدار با دبیرکل شهید، گزارشی از اوضاع ضاحیه جنوبی بیروت در روزهای بمباران توسط رژیم منحوس صهیونیستی، عملیات پیجرها، شهادت سید مقاومت و تأثیر آن بر کادر مقاومت و دوستداران آن، شهادت سهنوار و آینده حزب خدا بدون سید شهید. کتاب تا وقایع آخر آذر ۱۴۰۳ را پوشش میدهد و به فاصله یکی دو هفته وارد بازار کتاب میشود. برگ برنده کتاب همین تازگی تحلیلها و روایتها از وقایع نزدیک است. در چند ساعت میشود آن را خواند و لذت برد و در کتابخانه گذاشت تا چندسال بعد مجدد به سراغش برویم و با وضعیت آن روز لبنان، وقایع کتاب و پیشبینیهایش را مقایسه کنیم. 0 8 حامد خسروشاهی 1403/11/25 قهوه استانبول نیکو می سوزد: استانبول به روایت مسافران دوره قاجار علی اکبر شیروانی علی اکبر شیروانی 3.4 5 ☕ استانبول در نگاه سیاحان قاجاری؛ پلهایی بر تنگه و شکوه ایاصوفیا و خانههای در معرض آتش 📖 قهوه استانبول نیکو میسوزد فقط یک مجموعه سفرنامه نیست؛ بلکه پنجرهای هست به گذشتهی استانبول، طوری که سیاحان ایرانی دورهی قاجار دیدهاند. علیاکبر شیروانی در این کتاب روایتهای جذاب و آمیخته با بهت این مسافران را که عموما یا دولتمردان قاجاری هستند و یا زائران سفر حج که لز این مسیر راهی حجاز بودهاند، گرد هم آورده است. چند نکته در نگاه غالب این سیاحان مشترک است: ایاصوفیا، بنایی که با عظمتش حیرت هر تازهواردی را برمیانگیخت. پلهای تنگه بسفر و سیستم حملونقل شهری که آن روزها هم چشمگیر بود. آتشسوزیهای شبانهی خانههای چوبی و شیوههای خاموشکردن آتش در محلات استانبول سیرکها و کافهها که با دخترکان اروپایی، سرگرمی تازهای را به شهر آورده بودند و چشم سیاحان ایرانی را میگرفت. این کتاب، استانبول را از چشمان مسافرانی روایت میکند که گاه شیفتهی شکوه آن بودند و گاه متعجب از تفاوتهای فرهنگی. 0 0 حامد خسروشاهی 1403/11/21 پاییز آمد؛ خاطرات فخرالسادات موسوی همسر شهید احمد یوسفی گلستان جعفریان 4.3 91 اگرچه شاخ و برگش را آفت زده، اما ریشههای این انقلاب جای درستی است؛ نشان به نشانی این کتاب و دو قهرمان عاشقش. دو جوان که از هیکل و قیافه جزو بهترینها بودند و افتادند در سیل انقلاب و از اول میدانستند که باید برایش هزینه داد. پاییز آمد کتاب متفاوتی است در ژانر خاطرات دفاع مقدس، از آن رو که قصه بر پایه یک عشق عمیق پیش میرود و سانسور نمیشود. به ابتذال زردی هم نمیافتد. گلستان جعفریان مشخص است که این سوژه را از اعماق پیدا کرده و پرورده و کتاب کرده. جایی خواندم که کلی زمان گذاشته برای راضیکردن راوی به گفتن. حدود دو هفته با خانواده، شبها نشستیم پای خواندن فصلهای آن و لذت بردیم و در آخر گریه کردیم برای بابای علی و محسن و هاجر. 0 1 حامد خسروشاهی 1403/10/14 چمدان های باز: روایت هایی از زندگی مهاجران در آمریکا سیدمحسن روحانی 3.7 21 روایتهای یک جوان همسن خودم از تحصیل، کار و زندگی در نیویورک 🇺🇸 و مواجهه با مهاجرانی از جوامع مختلف. سید محسن روحانی با زبانی شیرین و داستانهایی جذاب، زندگی و تحصیل در آمریکا را به تصویر میکشد و چالشها و البته فرصتهای مهاجرت را بهخوبی منتقل میکند. خواندن آن را به همه کسانی که به داستانهای انگیزشی و تجربیات زندگی در فرهنگهای مختلف علاقهمندند، توصیه میکنم. 0 1 حامد خسروشاهی 1403/10/8 خاک کارخانه: پارچههای ناتمام چیتسازی بهشهر و سرگذشت آخرین کارگران شیوا خادمی 4.2 12 «خاک کارخانه»؛ کتابی است که تأثیر یک کارخانه صنعتی بهنام "چیتسازی بهشهر" را در حیات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی یک شهر کوچک بررسی میکند و به وضوح به ما نشان میدهد که کار و کارخانه تا چه میزان در زندگی مردمان یک شهر اثر دارد و تعطیلی این کارخانه نه تنها زندگی کارگران را تحت تأثیر قرار داد، بلکه تمام ساحتهای آن جامعه را دستخوش تغییر کرد. یاد خاطرات خودم از تعطیلی کارخانه نساجی تبریز میافتم. در دوران تحصیلم همکلاسیهایی داشتم که پدرانشان کارگر این کارخانه بودند و زندگیشان به آن وابسته بود. محمود آقا همسایه دیوار به دیوارمان هم کارگر آن بود و زمان خروج او به منزل یا بازگشت از کار برای من یک زنگ ساعت بود. من هم در یکی از اردوهای دانشآموزی به دیدار کارخانهای که محصول اصلیاش پتوهای پرزدار طرح پلنگ بود رفته بودم. هوشنگ فاخر، مالک آن کارخانه، از چهرههای تأثیرگذار اقتصاد استان بود. با ورشکستگی کارخانه کارگران یکی یکی تسویه شدند. حتی برخی از آنها برای حقوقهای عقب افتاده به دنبال حق خود در محاکم بودند و شهد تلخ این واقعیت را چشیدند. کتابهایی از این دست، یادآور خاطرات تلخ و شیرین کار و تلاش در ایران است. ما به چنین روایتهایی نیاز داریم تا صدای کارگران را بشنویم و گذشتهی صنعت ایران را بهتر بشناسیم. خداقوت جانانه به شیوا خادمی و مدیر و دستاندرکاران ارجمند نشر اطراف 0 29