معرفی کتاب قهوه استانبول نیکو می سوزد: استانبول به روایت مسافران دوره قاجار علی اکبر شیروانی اثر علی اکبر شیروانی

قهوه استانبول نیکو می سوزد: استانبول به روایت مسافران دوره قاجار علی اکبر شیروانی

قهوه استانبول نیکو می سوزد: استانبول به روایت مسافران دوره قاجار علی اکبر شیروانی

3.5
12 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

30

خواهم خواند

20

شابک
9786009688456
تعداد صفحات
216
تاریخ انتشار
1399/2/29

توضیحات

        اهالی استانبول سفیدرو و سیاه مو هستند و عموم آنها نظیف و پاکیزه اند و در نظافت هم اصراری دارند.میرزا محمد حسینکم کم دورنمای شهر استانبول مرئی می شود که عمارات چند مرتبه دارد و گلدسته ها و مناره های مساجد و گنبدهای بلند جامع ایاصوفیه و مسجد سلطان و غیره نمایان است.مظفرالدین شاهروی زنها عموماً بی حفاظ است مگر دهن شان را با گوش? معجر سفیدی که در سر دارند می گیرند. زنهای عظما و اغنیا با کالسکه و عورات مساکین و ضعفا پیاده سیاحت می نمایند.میرزافتاح خانروح شهر کلاف پیچیده ای از عناصر دیدنی و نادیدنی ست و در شکل گیری این روح، روایت مسافران سهم انکارناپذیری داردو تصویر خیالی که از استانبول در ذهن هم? ما نقش بسته از غافلگیری ها و توصیفاتی پدید آمده که ایرانی های پیشین سوغات آورده اند. گزارش اولین مواجهه با شهر، موضوع این کتاب است؛ استانبولِ مسافران قاجاری.کتاب «قهو? استانبول نیکو می سوزد» دومین جلد از مجموع? «تماشای شهر» است که در هر جلد از خلال گزید? سفرنامه ها، نگاه ایرانی به هویت یکی از شهرهای دور را ترسیم می کند.
      

لیست‌های مرتبط به قهوه استانبول نیکو می سوزد: استانبول به روایت مسافران دوره قاجار علی اکبر شیروانی

یادداشت‌ها

☕ استانبول
          ☕ استانبول در نگاه سیاحان قاجاری؛ پل‌هایی بر تنگه و شکوه ایاصوفیا و خانه‌های در معرض آتش
📖 قهوه استانبول نیکو می‌سوزد فقط یک مجموعه سفرنامه نیست؛ بلکه پنجره‌ای هست به گذشته‌ی استانبول، طوری که سیاحان ایرانی دوره‌ی قاجار دیده‌اند. علی‌اکبر شیروانی در این کتاب روایت‌های جذاب و آمیخته با بهت این مسافران را که عموما یا دولتمردان قاجاری هستند و یا زائران سفر حج که لز این مسیر راهی حجاز بوده‌اند، گرد هم آورده است.
چند نکته در نگاه غالب این سیاحان مشترک است:
 ایاصوفیا، بنایی که با عظمتش حیرت هر تازه‌واردی را برمی‌انگیخت.
 پل‌های تنگه بسفر و سیستم حمل‌ونقل شهری که آن روزها هم چشمگیر بود.
 آتش‌سوزی‌های شبانه‌ی خانه‌های چوبی و شیوه‌های خاموش‌کردن آتش در محلات استانبول
 سیرک‌ها و کافه‌ها که با دخترکان اروپایی، سرگرمی تازه‌ای را به شهر آورده بودند و چشم سیاحان ایرانی را می‌گرفت.
 این کتاب، استانبول را از چشمان مسافرانی روایت می‌کند که گاه شیفته‌ی شکوه آن بودند و گاه متعجب از تفاوت‌های فرهنگی.
        

0