یادداشتهای فاطمه قزلی (58)
1404/5/23
روند با توجه به بقیه کتاب های روسی مشخص و کاملا قابل پیشبینی بود . صرفا زندگی ایوان را در کلی ترین جنبه های ممکن توصیف می کرد از جوانی و ازدواج و بچه دار شدن تا مرگ و چیز جدیدی به مخاطب ارائه نمی کرد . مگر صفحه ی آخر که بعد از اینکه مُرد با خودش گفت مرگ تمام شد . انگار زندگی و مریضی اش را مرگ می دید و فقط این دیدگاه و زاویه دید بخش جالب داستان بود . بقیه اش واقعا چیزی نداشت و از جناب تولستوی بعید بود 🫡
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.