یادداشتهای زهرا تقی خانی (55) زهرا تقی خانی 1404/3/31 ده بچه زنگی آگاتا کریستی 4.4 102 به عنوان اولین تجربهم از این ژانر، دوست داشتنی بود. ایدهی عدالت و وجدان، جذاب به نظر اومد. داستان، غیرقابل پیشبینی و با تعلیق مناسب پیش رفت. فضاسازی و قلمِ ساده و خوندنیای داشت. معما حل نشدنی، پیچیده و با کشش قابلتوجهای بود که قطعاً نمیتونستم قاتل رو حدس بزنم. اما راستش منتظر بودم تا نویسنده برام حلش کنه و زمانِ کمی شریک لحظات و در حال حدس زدن بودم. ترجیح میدادم یکم سرنخهای درگیرکنندهتری وجود داشته باشه تا منم به عنوان خواننده، فرصتهای بیشتری برای پیشبینی کردن در اختیارم باشه. اینجوری شاید هیجانانگیزتر بود و پایانش بیشتر بهم میچسبید. در کل خوشحالم که کتابای آگاتا کریستیای که اینهمه ازش تعریف میکردن رو شروع کردم و خداروشکر که لوس نبود. یه کتاب معمایی کوتاه و سرگرمکننده که مثل خوردن آب طالبی با یخ وسط تابستون میمونه. جملاتی از کتاب: ۱) «ما زندگان تخم مرگیم.» ۲) «به گمانم که اشتباه میکنی بلور، بیشتر دیوانههای آدمکش آدمهای آرامی هستند، افرادی دوست داشتنی.» ۳) «یعنی متوجه نیستید؟ ما خودمان یک باغوحش هستیم! ... دیشب ما اصلاً به انسان شباهتی نداشتیم. ما خودمان یک باغ وحش هستیم!» 0 4 زهرا تقی خانی 1404/3/26 سرود کریسمس (متن کوتاه شده) چارلز دیکنز 4.0 24 چیزی که ازش خوشم اومد، نوع روایت و فضاسازی دیکنز بود. نوشتههاش یه جوری بود که انگار یه فیلم داشت جلوم پخش میشد. هر صحنه، هر کاراکتر، هر نور و سایهای رو قشنگ حس میکردم. ترکیب رئالیسم تلخ و فضای فانتزی سورئال، این کتاب رو بامزه کرده و باعث میشه توی ذهن بمونه. در کل یه کتاب جمعوجور و خوشخوانه که حس و حال یه سفر تصویری گوگولی جادویی رو داره. بهترین زمان خوندنش؟ یه بعد از ظهر زمستونی کنار یه لیوان چای، وقتی که دلت یه داستان کلاسیکِ کوتاهِ نوستالژی میخواد. 0 1 زهرا تقی خانی 1404/3/26 درباره ی عکاسی سوزان سانتاگ 4.0 3 محتوای کتاب به شدت جالب بود. دربارهی تکنیک یا صرفا تاریخ عکاسی نیست، درباره فلسفه و نقد عکاسیه که برای فهم بیشتر مثال هایی از تاریخ عکاسی میزنه. اصن چی میشه که دلمون میخواد عکس بگیریم و هنر محسوبش کنیم؟ با نقاشی و سینما مقایسش میکنه و از تفاوت دیدگاههای عکاسان معاصر و غیرمعاصر صحبت میکنه. یه بخشهاییش رو نمیفهمیدم و مجبور بودم چندبار جمله رو بخونم تا درک کنم. نمیدونم این قضیه بخاطر سنگینی محتوای کتاب برای من بود یا ترجمهی گنگ. به هرترتیب کلی چیز ازش یاد گرفتم اما لازمه بارها و بارها مطالعهاش کنم. 0 3 زهرا تقی خانی 1404/3/21 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 228 «ترانهای هم که میخواند ضعیف و بیرمق جلوه میکرد. نه اینکه خود ترانه غمگین باشد، نه، اتفاقا رمانس بود. صدایی که آن را میخواند در هم شکسته بود، مثل بلوری که ترک برداشته باشد. انگار صدا نمیتوانست از پس ترانه بربیاید.» «افکاری هستند که... یعنی میدانید، اگر شما فکرتان را به زبان بیاورید، با کلمات بیانش کنید، آن وقت بسیار احمقانه به نظر میرسد؛ آدم حتی شرمنده میشود. اما چرا؟ دلیل خاصی ندارد، چون همهمان آدمهای مزخرفی هستیم و تحمل حقیقت را نداریم.» «حالا باز اتاقهای خالی و تنهایی. آونگ ساعت میرود و میآید، کار دیگری که ندارد. دلش برای چیزی نسوخته، غمی ندارد.» 0 0 زهرا تقی خانی 1404/3/21 جاناتان مرغ دریایی ریچارد باخ 3.7 147 «هرگز از یاد مبر که بدن چیزی بجز اندیشه نیست.» جاناتان مرغ دریایی، قصهی یه پرندهست که نمیخواد فقط تو آسمون بمونه و میخواد واقعاً پروازو زندگی کنه. به جای اینکه تو چارچوبای تکراری گیر کنه، جسارت تغییرو انتخاب میکنه، حتی اگه این انتخاب تنهاییشو بیشتر کنه. کتاب نشون میده که درست بودن یه مسیر لزوماً به این معنی نیست که بقیه هم قبولش کنن و گاهی هرچقدر هم تلاش کنی، بقیه قرار نیست بفهمن. ولی یه چیز همیشه ثابته: هر چیزی با تمرین و تداوم شدنیه. اونقدری که فکر میکردم نتونستم با داستان ارتباط بگیرم. ایدهای که مطرح میکنه ارزشمنده، ولی نوع روایتش برام زیادی ساده بود. شاید قصه عمداً خواسته نمادین و شعاری باشه، شاید هم اگه شخصیتها بیشتر پرداخت میشدن و داستان پیچیدهتر بود، بیشتر درگیرش میشدم—نمیدونم. ولی حس کردم یه چیزی کم داره و نتونستم کامل باهاش همراه بشم. 0 1 زهرا تقی خانی 1404/3/21 در ستایش اتلاف وقت آلن لایتمن 3.3 20 ایدهی اصلی کتاب قطعاً جالب بود. تو دنیایی که مدام به بهرهوری با سرعت بالا تشویق میشیم، یادآوری میکنه که لحظات بیهدف و هیچ کاری نکردن، نهتنها اتلاف وقت نیست، بلکه میتونه ذهن رو آزاد کنه و خلاقیت رو تقویت کنه. ولی راستش برای من از یه جایی به بعد کسلکننده شد، چون تلنگر اصلی همون اوایل زده میشه و بعدش بیشتر تکرار بدیهیات بود. کتاب بدی نبود و نکات جالبی داشت، اما در کل خیلی باهاش ارتباط نگرفتم. 0 3 زهرا تقی خانی 1404/3/21 گاوخونی جعفر مدرس صادقی 3.5 22 داستان از زبان پسریه که بعد از مرگ پدرش، بین تهران و اصفهان، بین گذشتهی خانوادگی و حالِ بیرمق، بین بوی مغازهی پدرش و خاطرهی گاوخونی، سرگردونه. یه نفس خوندمش. انگار داشتم توی ذهن کسی قدم میزدم که خودشم نمیدونه چی به چیه، و این سردرگمی رو دوست داشتم. قلم نویسنده خیلی ساده و صمیمیه و نقطه قوت کتابه. لحن بیتفاوت و خونسرد راوی یه جاهایی منو یاد «مورسو»ی بیگانهی کامو مینداخت. پایانش تقریباً باز و گنگ بود؛ یه جور امتداد ملال و ذهنپریشی. نه گرهگشاییای، نه نتیجهی اخلاقیای و نه پایان کلاسیک. چون انگار اصلاً هدف داستان، روایت یه اتفاق بیرونی نبود، بلکه تجربهی ذهنی یه انسان درگیر فقدان، ملال و بیمعنایی بود. بیشتر شبیه گم شدن راوی توی خاطرات و گذشته، جوری که دیگه مرزی بین واقعیت و خیال باقی نمیمونه. شاید گاوخونی بیشتر از اینکه بخواد چیزی رو برام تعریف کنه، میخواست چیزی رو حس کنم. شبیه یه خواب نیمهکاره بود؛ با تجربهی حسی صادقانه و آشنا از گمگشتگی و خستگی روحیِ انسان معاصر. راستش فکر میکردم از اون کتابایی باشه که باید به زور ازش نماد و مفهوم دربیارم و صرفاً سعی کنم بچسبونمش به نظریهی یونگ و فروید. از اون داستانهای سمبلیستیای که هیچ حسی ازش نمیگیرم. ولی اصلاً اینجوری نبود. نمیدونم چرا، ولی خیلی بهم چسبید. بخشهای زیادی ازش رو دوست داشتم و حسهای محو درونی عجیبی رو تجربه کردم. بهنظرم فارغ از نقدهای تحلیلی جالبش، هر کسی میتونه یه حس یا مفهومی ازش برداشت کنه و این تنوع تجربههای متفاوت یا مشابه، خیلی دوستداشتنیه. 0 8 زهرا تقی خانی 1404/3/21 پاتوق ها جومپا لاهیری 3.4 25 راوی، زن میانسالیه که توی شهری نامشخص در ایتالیا زندگی میکنه. اسم نداره و تقریباً هیچ اتفاق بیرونی خاصی هم توی زندگیش نمیفته. اما همین «هیچاتفاقی» تبدیل میشه به بستری برای مرور خاطره، اندوه، تنهایی، دلبستگیهای خاموش، حس تعلق و چیزی شبیه به دربهدری ذهنی. درواقع کتاب بیشتر از اینکه داستان بگه، ذهننگاریه. روایت لحظههایی از زیستن، از فکر کردن، از عبور. دوسش داشتم چون: - خیلی خوب تونست حس تنهایی، گذر زمان و بیتعلقی رو بهم منتقل کنه، بدون اینکه لازم باشه اتفاق بزرگی بیفته. - نثرش ساده و صمیمیه و توصیفهاش بیصدا و بی ادعا. انگار داشتم توی خیابون قدم میزدم و همزمان به هیچی و همهچی با هم فکر میکردم. - بعضی جاهاش برام آشنا بود، بعضی جاها کاملاً غریب. اما حتی وقتی راوی شبیه من نبود، بازم میتونستم باهاش همقدم بشم. من نسخه صوتیش رو گوش دادم و همزمان نسخهی دیجیتال رو دنبال میکردم. فکر میکنم مکثها و لحن گوینده خیلی روی ارتباطم با متن تاثیر گذاشت. و سؤالی که تا آخر باهام موند: «آیا اصلاً جایی وجود دارد که ما در حال گذر از آن نباشیم؟» 0 2 زهرا تقی خانی 1404/3/21 انجمن شاعران مرده ان.اچ. کلاین بام 4.2 139 «تو شعر میخوانی چون عضوی از نژاد بشر هستی. چون نژاد بشر، سرشار از شور و اشتیاق و احساسه! پزشکی، قانون، بانکداری این چیزها برای حفظ و ادامهی بقای زندگی لازمن. اما شعر، ادبیات، عشق و زیبایی چی؟ اینها چیزهایین که ما به خاطرش زندهایم و نفس میکشیم!» با فیلمش بیشتر ارتباط برقرار کردم. توی کتاب انگار ترجمه شدهی شعرها و تصویری که از حس و حال کاراکترها میداد، اونطور که باید درنیومده بود. 0 0 زهرا تقی خانی 1403/10/26 مردی به نام اوه فردریک بکمن 4.1 327 ایده داستان، طنزپردازی، فلشبکها، شخصیت اوه و عشقش به سونیا رو خیلی دوست داشتم. روند داستان توی بعضی قسمتهای اولیه برام یکم آروم و کند بود اما قسمتهای پایانی رو کاملا یه نفس خوندم. 0 0 زهرا تقی خانی 1403/10/25 خرمگس اتل لیلیان وینیچ 4.1 44 نمیدونم خرمگس کتاب خوبیه یا نه ولی برای من در حد اون تعریف و تجمیدایی که ازش شنیده بودم نبود و به شدت تو ذوقم خورد. اوایل داستان خیلی برام کسلکننده بود و شاید غیر از بخشی از قسمت پایانی تقریبا هیچ فراز و فرودی نداشت. به نظرم بخاطر موضوع سیاسی و ضد مذهبیش معروف شده؛ نه بخاطر قلم نویسنده، شخصیت پردازی و روند داستان. 0 0 زهرا تقی خانی 1403/10/25 قلب سگی میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 4.0 62 «اگر من بروم دستشویی و -معذرت میخواهم- آن طرف کاسهی توالت کارم را بکنم، و زینا و داریا پتروونا هم همین کار را بکنند، آن وقت دستشویی ویرانه میشود. نتیجه میگیریم که ویرانی توی مستراح نیست، بلکه در کله هاست!» از کتابایی مثل این که هم میشه از خود داستان لذت برد هم مفهوم پشتش خیلی خوشم میاد. 0 0 زهرا تقی خانی 1403/10/25 بازمانده روز کازوئو ایشی گورو 3.9 57 داستانی جالب با ترجمهای فوقالعاده که ریتم تند، هیجان و اتفاقات غافلگیر کنندهای نداشت اما باعث نمیشد از گیرایی داستان چیزی کم بشه. شاید ایشیگورو میخواست بهم یادآوری کنه توی موقعیتهایی از زندگی مثل استیونز درگیر چهارچوب و قوانینی میشم که خودم برای خودم درستشون کردم؛ و در حالی که میشه از زندگی لذت برد، تمام مدت برای رعایت کردن اون چهارچوب دستو پا میزنم. 0 0 زهرا تقی خانی 1403/10/25 جز از کل استیو تولتز 4.1 214 «هیچوقت نمی شنوید ورزشکاری در حادثه ای فجیع حس بویاییش را از دست بدهد. اگر کائنات تصمیم بگیرند درسی دردناک به ما انسان ها بدهند که البته این درس هم به هیچ درد زندگی آینده مان نخورد مثل روز روشن است که ورزشکار باید پایش را از دست بدهد، فیلسوف عقلش، نقاش چشمش، آهنگساز گوشش و آشپز زبانش.» جز از کل یه داستان جالب با شخصیت های عجیب و پر از جملاتی برای یادداشت کردنه که خوندنش خالی از لطف نیست. اوایل کتاب ارتباط برقرار کردن باهاش برام سخت بود و هی ولش میکردم. خیلی جاها پرحرفی های مارتین حوصلمو سر میبرد و یه سری جاها به نظرم خیلی هالیوود گونه و سطحی میومد. از طرفی با تمام این دافعه ها، دلم میخواست بدونم داستان چطوری تموم میشه و تو مغز مارتین و پسرش دقیقا چی میگذره. از حق نگذریم یه جاهایی هم جزئیات و شاخ و برگا و قلم نویسنده باعث جذابیت کتاب میشد. البته اینکه شخصیت های اصلی شبیه دو تا از دوستای من بودن هم بی تاثیر نبود و باعث میشد ارتباط ملموس تری داشته باشم. به نظرم مثل بیشتر کتاب های ترند شده، اورریتد شده. از یه سریا شنیده بودم که جز از کل زندگیشونو تغییر داده و پر از فلسفه و به تفکر وا داشتنه؛ یا مثلا اینکه یه شاهکار واقعیه که باید بارها و بارها خونده بشه. اگه درست یادم باشه عادل فردوسیپور هم توی کتاب باز ستایشش میکرد. برای من در این حد معرکه و تکان دهنده نبود ولی ضعیف و فاقد جذابیت هم نبود. 0 1 زهرا تقی خانی 1403/10/25 یک اتفاق مسخره فیودور داستایفسکی 3.7 64 داستانی هجوآمیز با محوریت شکاف طبقاتی که موضوع جدید و خاصی نیست اما چیزی که این کتابو منحصر به فرد میکنه، شخصیت پردازی قوی و قلم پرجزئیات داستایوفسکیه. توانایی این نویسنده توی بیان کشمشهای ذهنی و روانی شخصیتهای داستان ستودنیه. 0 0 زهرا تقی خانی 1403/10/25 کتاب فروشی 24 ساعته آقای پنامبرا رابین اسلون 3.0 20 تا اواسط کتاب روند داستان کند بود و برای من تقریبا هیچ اوج و فرودی نداشت. اما در کل موضوع و پایان کتاب رو خیلی دوست داشتم. 0 0 زهرا تقی خانی 1403/10/25 مسخ فرانتس کافکا 3.8 111 نمیدونم دقیقا چی دربارش بنویسم. هم از ساختار و روند داستان خوشم اومد، هم از مفهوم پشتش و هم از اینکه برای خواننده پر از احساسات متناقض بود. 0 0 زهرا تقی خانی 1403/10/25 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 499 ایده داستان شگفت انگیز بود و لحظات زیادی ذهنمو درگیر کرد. برای من از اون دسته کتابای به قول معروف right books at the right time بود و خیلی لذت بردم ازش؛ البته پایانش رو دوست نداشتم و به نظرم میتونست یکم غیرکلیشهای تر تموم شه. 0 0 زهرا تقی خانی 1403/10/25 دربارهی نگریستن جان برجر 4.1 4 کتاب دوستداشتنیای که از مهمترین خوبیاش این بود که نقدها تقریبا به دور از هرکلیشهای نوشته شده بودن. نحوهی نگاه جان برجر و میزان درکش از هنرمندا ستودنی بود و کیف کردم. 0 0 زهرا تقی خانی 1403/10/25 بیگانه آلبر کامو 4.0 278 من با اینکه با طرز فکر ابزورد و اگزیستانسیال کامو موافق نیستم ولی خوندن درباره آدمی که تا این حد با دنیای اطرافش بیگانه ست و به پوچی رسیده برام جالب و متفاوت بود. 0 0