بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

انجمن شاعران مرده

انجمن شاعران مرده

انجمن شاعران مرده

ان.اچ. کلاین بام و 1 نفر دیگر
4.1
130 نفر |
40 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

13

خوانده‌ام

261

خواهم خواند

153

روزنامه­‌نگار و نویسنده­‌ی آمریکایی، رمان­‌های متعددی نوشته که بیشتر­شان در سینما مورد اقتباس قرار گرفته­‌اند. فیلم «انجمن شاعران مرده» در سال 1989 به کارگردانی پیتر ویر و پیش از چاپ رمان آن ساخته شد و جایزه­‌ی بهترین فیلم مراسم اسکار آن سال را به خود اختصاص داد. تام شولمن جایزه­‌ی بهترین فیلم­نامه را به دست آورد و فیلم در دو بخش بهترین بازیگر مرد (رابین ویلیامز) و بهترین کارگردانی نامزد دریافت جایزه شد. «به خاطر این که روزی غذای کرم­‌ها خواهیم شد. چون شماری محدود از بهار و تابستان و پاییز را تجربه خواهیم کرد. باورش سخت است اما روزی از نفس خواهیم افتاد. تن­مان سرد خواهد شد. و خواهیم مرد به چهره این مردهای جوان نگاه کنید. آیا چشمان­شان مثل شما پر از امید نیست؟ حالا بگویید این امیدها و لبخندها کجا رفته­‌اند؟ حالا هرکدام غذاهای گل نرگس شده­‌اند! به زمزمه­‌شان از پشت قاب عکس­‌ها گوش کنید که از ورای گذشته با شما حرف می­زنند.» دم را غنیمت بشمار. زندگی­‌ات را فوق­‌العاده کن... .

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به انجمن شاعران مرده

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به انجمن شاعران مرده

نمایش همه

پست‌های مرتبط به انجمن شاعران مرده

یادداشت‌های مرتبط به انجمن شاعران مرده

رها

1401/02/30

            می دونین من همیشه کتاب هایی با تم مدرسه ای رو خیلی دوست داشتم. شاید عمده ی دلیلش این بوده باشه که اونقدری که باید و شاید از دوران خوش مدرسه لذت نبردم. اینکه شاگرد نمونه بودن رو به شاگرد بی انضباط بودن ترجیح می دادم اما ته دلم همیشه جسارت اون دسته از دوستانم رو که به خاطر شیطنت ها و بازیگوشی هاشون تو دردسر می افتادن، تحسین می کردم. این کتاب برای من یادآور همون دوران از دست رفته بود

بیشتر شخصیت های این کتاب رو دست داشتم. از"تاد" و تمام اون خجالت کشیدن ها و آرزوهاش برای درک و دیده شدن گرفته تا "نیل" ، پسر جسور و دوست داشتنی داستان که به واسطه ی پدر سختگیرش آرزوهای بر باد رفته ی زیادی داشت و همین طور "چارلی" ، پسر جذاب و دلربای قصه که دل در گروی عشق دختران زیبارو داشت، اما در زمان های لازم با بی عدالتی ها می جنگید و هیچ وقت پشت دوستانش رو خالی نمی کرد. در کنار همه ی اونا معلمشون " کیتینگ"  و تمام تلاشش برای آموختن معنای واقعی زندگی به این بچه ها واقعا دوست داشتنی و بی نظیر بود
یه چیز خیلی جالبی که من تو این کتاب دوست داشتم این بود که نویسنده زیاد وارد عمق شخصیت های داستانش نمی شد، به جای اون به نکته های ظریفی درباره ی اونا اشاره می کرد و بعد ذهن خواننده هاش رو رها می کرد تا هر جور که دوست دارن شخصیت ها رو برای خودشون مجسم کنن
با این حال کتاب واقعا پایان غافلگیر کننده ای داشت. به تصور من نویسنده یک مقدار زیادی عجولانه کتاب رو به اتمام رسوند در حالی که هنوز خیلی جا برای رسیدن به یک همچین پایانی داشت 

در آخر بگم که من فرمت پی دی اف کتاب رو خوندم که اصلا و ابدا به هیچ کس توصیه نمی کنم. سانسورهای زیاد، غلطهای املایی و جملاتی که سر و تهشون معلوم نبود همه از جمله دلایلی بودن که باعث شدن نتونم اونجوری که دلم می خواست از کتاب لذت ببرم
          
            کتاب با جشن صدسالگی دبیرستان ولتون که به نظم و اجرای قوانین سخت گیرانه مشهور است، آغاز می شود. شخصیت های اصلی کتاب چارلی، تاد، ناکس و نیل با وجود تفاوت های شخصیتی یک وجه مشترک دارند: پدر و مادر هایی که می خواهند هر طور شده آنها را به هاروارد بفرستند و آینده آنها را از قبل مشخص کرده اند! اما شخصیت اصلی کتاب آقای کیتینگ که معلم جدید مدرسه است، همه آنچه که نولان مدیر مدرسه و خانواده ها می خواهند را نقش بر آب می کند.
آقای کیتینگ که خودش هم شاگرد همین مدرسه بوده، حالا معلم شده تا آنچه را که برای زندگی بهتر لازم است به شاگردانش بیاموزد. کیتینگ تلاش می کند تا به بچه ها جسارت انتخاب سرنوشت خودشان، غنیمت شمردن فرصت ها و متفاوت اندیشیدن را یاد بدهد. ابزار کیتینگ برای این کار شعر است. او تلاش می کند که بچه ها را با ادبیات آشنا کند و به وسیله آموزه های شعر، مسیر جدیدی را پیش روی آنها بگذارد.
شخصیت های کتاب، با ویژگی های متفاوت، هر کدام کاراکتر های نزدیک به ذهنی هستند که مخاطب می تواند با آنها همذات پنداری کند. "تاد" دانش آموز خجالتی و سربه زیر که به کمک آقای کیتینگ به انسانی جسور و شجاع تبدیل می شود. "نیل" پسر جسور و دوست داشتنی داستان که با وجود مخالفت پدرش می خواهد بازیگر شود؛ و "چارلی" ، پسر جذاب و دخترباز گروه که در زمان های لازم با بی عدالتی ها می جنگید و هیچ وقت پشت دوستانش رو خالی نمی کرد. شخصیت هایی که همگی محبوب شما می شوند. 
یکی از نقاط قوت کتاب، استفاده از شعر است که به جذابیت آن اضافه کرده؛ هرچند که با توجه به ترجمه شدن، لذت واقعی آن درک نمی شود.

غرق در خیال فرداییم 
وقتی فردایی در کار نیست
غرق در اندیشه‌ی شکوه پیروزی
وقتی به راستی آن را نمی‌خواهیم
غرق در اندیشه‌ی روزی تازه‌ایم
وقتی روز تازه همین امروز است
از جنگ می‌گریزیم
وقتی باید با آن بجنگیم.

یاد خواهید گرفت طعم زبان و ادبیات کلمات رو مزه مزه کنید چون فارغ از همه حرف‌هایی که دیگران می‌گن، اندیشه و کلمات چنان قدرتی دارند که می‌تونن جهان را دگرگون کنند.

در وجود همه ما نیاز بزرگی هست که دوست داره پذیرفته و تایید بشه. اما باید به چیزی که در شما متفاوت و منحصر به فرد هست، اعتماد کنید حتی اگر عجیب و غریبه یا بقیه اون رو نمی‌پسندن. به قول فراست: «یک دو راهی در جنگل سر بر آورده بود و من جاده‌ای را در پی گرفتم که رد کمتری در آن نمایان بود و این همانی بود که راه را متفاوت می‌ساخت.»