معرفی کتاب گیرنده شناخته نشد اثر کاترین کرسمن تیلور مترجم حسن مرتضوی

گیرنده شناخته نشد

گیرنده شناخته نشد

4.0
138 نفر |
41 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

242

خواهم خواند

46

ناشر
بهنام
شابک
9645668093
تعداد صفحات
60
تاریخ انتشار
1380/3/5

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        این داستان کوتاه به شیوه ابداعی و در قالب مکاتبه دو دوست شکل می گیرد. با شروع جنگ جهانی دوم و به قدرت رسیدن نازی ها، دو دوست که صاحب گالری  نقاشی اند، به آمریکا سفر می کنند، اما یکی از آنها به آلمان باز می گردد  و طرفدار هیتلر می شود ;در حالی که دیگری یهودی تبار است و در آمریکا با  او مکاتبه می کند" .ماکس "از دوستش "مارتین "که در آلمان است، تقاضا  می کند که به خواهرش که به تازگی برای کار در تئاتر، به آلمان رفته کمک  نماید، اما او از ترس نازی ها، در پاسخ نامه اظهار بی اطلاعی می کند و دوستی ها  را به فراموشی می سپارد .بدین ترتیب، ماکس به بی وفایی دوستش پی برده نامه های  بعدی خود را به گونه ای رمزوار می نویسد تا مارتین همچون یک جاسوس شناحته شود  و عاقبت نیز مارتین با همین شگرد ماکس توسط نازی ها به قتل می رسد .
      

یادداشت‌ها

          هیتلر و نازی را در یک رمانِ نقلی 50 صفحه‌ای بشناسید

«ازبه»ِ امیرخانی، اولین رمانِ نامه‌ای بود که خواندم. و فهمیدم چقدر این مدل قصه خواندن توی‌دل‌برو است. بعدها که «پروازِ شبانه»ِ اگزوپری را هم خواندم، تا به امروز، منتظر بودم داستانی به همین سبک به تورم بخورد. که امروز خورد.
این کتاب را تویِ ویترینِ کتابخانه‌ی عمومی دیدم. وقتی از عنوانش یعنی «گیرنده شناخته نشد»، گرفتم که یک رمانِ نامه‌نگاری است، برداشتمش. البته اول دلم به برداشتنش نبود. چونِ متنِ نامه‌ها را رویِ مثلا کاغذِ نامه‌ی سیاه شده تایپ کرده بودند. یک‌جورهایی می‌خواستند حسِ نامه‌نگاری را منتقل کنند. با ارفاق می‌شود گفت نشر ماهی تویِ این کار موفق بوده.
اما قصه؛
دو رفیقِ آلمانی سال‌ها توی ِآمریکا زندگی کرده‌اند. یکی‌شان تصمیم می‌گیرد برگردد آلمان. خُب برگردد. این کجایش جذاب است؟ وقتی این اثر خواندنی می‌شود که زمانی برمی‌گردد به آلمان که هیتلر در حال اوج‌گیری است. نامه‌هایِ این دو دوستِ دلباخته به هم را وقتی تصور کنید که هیتلر و نازیِ یهودستیز، رهبرِ آلمان شده و یکی از دوست‌ها، که آمریکا زندگی می‌کند هم یک یهودی است. بخوانید و ببینید چطور می‌شود با یک رمانِ نقلی، با مدلِ نامه‌نگاری، جنایت‌های هیتلر را به تصویر کشید. جالب است، وقتی این اثر نوشته شده، هنوز هیتلر، هیتلر نبوده.

بعد از یادداشت:
اگر در تاریخ‌هایِ جنگِ جهانی اول و دوم مطالعاتِ عمیق و گسترده داشتم، شاید یادداشتم سر و شکلِ دیگری می‌گرفت.  به همین علت است که یک ستاره کم دادم.

راستی؛
منِ 27 ساله، دو رفیقِ تقریبا 40 ساله دارم؛ مصطفی و محمدحسن. آن‌ها وقتی نوجوان بوده‌اند، برای هم نامه می‌نوشتند. جالب است که هر دویشان تویِ یک شهر زندگی می‌کرده‌اند. هیچ‌وقت هم از هم جدا نشده‌اند. به نظرتان این سوژه‌ی یک داستانِ خوب نمی‌تواند باشد؟
        

7

          گیرنده شناخته نشد
مطالعه نامه نگاری بین دو نفر همیشه برایم چالشی حوصله سربر بوده به طوری که از خودم می پرسم:"خب که چه؟"،  "به چه درد من می خورد؟ "،"اصلا کجایش جذاب است!؟" و...

مرور چند پاسخ اجمالی:
-اگر نامه ها حاوی اطلاعاتی از پس زمینه تاریخی و سرگذشت انسانها در مقطعی خاص  باشد و به نوعی گزارشی فردی و زنده (و نه تاریخ خشک) باشد می تواند برای اهلش جذابیت خاصی داشته باشد.

-شخصی که در ادامه سیر مطالعاتی خود در شناخت یک دوره زمانی مشخص برخی پازل های ذهنی را با مرور آثار ادبی، نامه ها، صوت ها، عکس ها و فیلم های به جا مانده از آن زمان تکمیل کند هرآینه سلطه ای عمیق تر بر حقیقت تاریخ خواهد داشت.

-ایجاد علامت سوال درپی یافتن قرائنی از لابلای نامه ها ممکن است نوع نگاه ما به تحلیل های کلی و آسان انگاری فهم وقایع گذشته را عوض کند. مساله بعدی همذات پنداری و نگاه انسانی به آنچه بر سر هم نوعان ما در نقطه ای از زمین اتفاق افتاده نه از لابلای ذکر عملیات های گسترده و لشکرکشی های شبانه مشخص می شود که از حس شفافِ از ترس مرگْ لرزیدن های مردم عادی رخ می نماید.
-----
از متن کتاب:
"اما وادی دیگری هست که همیشه می توانیم احساسات صادقانه را در آن تجربه کنیم-محضر دوست.آن جا که خودپسندی های حقیرمان را دور می ریزیم و صمیمیت و تفاهم را حس می کنیم."

پ: یافتن اثری کوتاه(نزدیک به ۶٠) همان خلاف سنگین یک کتابخوان است که با اتمام آن نمی داند آیا می تواند بگوید یک کتاب را خوانده یا نه؟!در واقع حتی تکلیف او با پست گذاشتن یا نگذاشتن روشن نیست! اما چیزی که با اطمینان می توان گفت عبارت است از اینکه اگر قصد معرفی یک کتاب کوچک را دارید"گیرنده شناخته نشد" انتخاب بدی نیست.
        

1

          داستانی کوتاه و شگفت‌انگیز از هلوکاست با پایانی متاثرکننده!

پس از خواندن این کتاب، به یاد شعری از «مارتین نیمولر» افتادم:
اول سراغ کمونیست‌ها آمدند،
سکوت کردم چون کمونیست نبودم.
بعد سراغ سوسیالیست‌ها آمدند،
سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم.
بعد سراغ یهودی‌ها آمدند،
سکوت کردم چون یهودی نبودم.
سراغ خودم که آمدند،
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید.

متن این کتاب از نامه‌نگاری‌های دو دوست به نام‌های «ماکس» و «مارتین» در فواصلِ زمانی بین «نوامبر ۱۹۳۲» لغایت «مارس ۱۹۳۴» برگرفته شده است.

پند نامه
دیکتاتورها تفاوتی با هم ندارند.
تفاوتی هم ندارد که یک دیکتاتور در آلمان حکومت کند و یا در ایران، کره‌ شمالی، روسیه و یا هرکجای دیگر از این کره‌ی خاکی.
خواندن داستان‌هایی در مورد هلوکاست به ما کمک می‌کند که هربار با بخشی دیگری از جنایات یک دیکتاتور و سیستم فاسد و ضدانسانی‌اش آشنا شویم.
بله قطعا تلخ است، اما درس زندگی‌ست.

نقل‌قول نامه
"ما عمرمان را با این کارها هدر نمی‌دهیم؟ با نقشه‌های هر روزه برای پول درآوردن و بعد هم پز دادن به پولی که داریم؟"

"برای این‌که بتوانیم دنیای پاکیزه‌ای بسازیم، اول باید تمدنِ ما یکسره نابود شود."

"از بین رفتن ناامیدی خیلی وقت‌ها منجر می‌شود به قدم گذاشتن در راه‌های جنون‌آمیز."

"هر نهضت بزرگی که به جوشش می‌آید، لایه‌ی نازکی از کف هم رویش جمع می‌شود."

کارنامه
از خواندن کتاب لذت بردم، چون داستان نه شور بود و نه بی‌نمک، نه اضافه‌گویی داشت و نه کم‌گویی. پس پنج ستاره را برایش منظور می‌نمایم و خواندن آن را به تمام دوستانم پیشنهاد می‌کنم.

پنجم آذرماه یک‌هزار و چهارصد
        

9

          نثر کتاب خوب و به صورت نامه است و ویراستاری هم خوب است.

ماجرای این کتاب، داستان دو دوست است که در آمریکا با هم گالری فروش آثار هنری دارند. یکی یهودی است ـ ماکس ـ و دیگری مسیحی ـ مارتین ـ و مارتین با همسر و فرزندانش راهی آلمان می‌شود و ...

دوستی‌ها در شرایط گل و بلبل و عادی، بسیار مستحکم هستند؛ اما اگر شرایط تغییر کند و مشکلاتی در این مسیر پیش بیاید یا منافع دوستان با هم در تعارض قرار گیرد، آن گاه دیگر اثری از دوستی محبت‌آمیز در بین نیست و دوستان سابق، دشمن هم می‌شوند.

قبلا یک داستان دیگر شبیه این خوانده بودم به نام «دوست بازیافته»؛ دو جوان که در آلمان دوست صمیمی هم بودند، یکی یهودی بود و دیگری مسیحی.

با بالا گرفتن کار هیتلر و نازی‌ها، آزار و اذیت نسبت به یهودی‌ها افزایش می‌یابد و خانوادۀ پسر یهودی، او را به آمریکا می‌فرستند تا از شر آزار نازی‌ها خلاص شود و پدر و مادر خودشان را می‌کشند.

این دو دوست به هم نامه می‌نویسند و دوست مسیحی در آلمان هم خودش و هم خانواده‌اش، همراه نازی‌ها و هیتلرند و در پایان کار همین فردِ وفادارِ به هیتلر، در سوء قصد گروهی از افسران وفادار به جان پیشوا، یعنی هیتلر دستگیر و اعدام می‌شود.

قصه خوب است، اما قلب آدمی از این همه بی‌رحمی و ناجوانمردی به درد می‌آید. باید از این ماجراها عبرت گرفت و فراموش شان نکرد.

«دوست آن باشد که گیرد دست دوست ||| در پریشان حالی و درماندگی»

اما این دوست آلمانی، در هر دو داستان که در موضوع و مبنا شبیه هم هستند؛ به خاطر موقعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود و خانواده‌اش، قید دوست صمیمی و خوبش را می‌زند و در سخت‌ترین شرایط او را رها می‌کند.

این به باورها، اعتقادات، شخصیت و تفکر افراد بر می‌گردد که تا چه اندازه، برای ارتباطاتی از این دست، ارزش قائل باشند و بتوانند از دوستشان حمایت کنند.

البته چون من در آن شرایط نبوده‌ام، قضاوت نمی‌کنم؛ زیرا کمترین شرط برای قضاوت دیگری این است که با کفش او چند قدم راه بروی! و من که در آن شرایط نیستم، نباید و نمی‌توانم قضاوت منصفانه و درستی داشته باشم.
        

49

          کتابی کوتاه شامل نامه نگاری های دو دوست که یکی آمریکا هست و دیگری بتازگی با خانواده ش به زادگاهش آلمان برگشته حدود سال های ۱۹۳۳,۳۴ که هیتلر پیشوای آلمان شده و خیلی چیز ها در آلمان در حال تغییره.
جالب اینجاست که این کتاب پیش از جنگ جهانی دوم و زمانیکه هنوز شاید هیتلر اونقدر منفور نبوده نوشته شده و قاعدتا باتوجه به اینکه آمریکا از ابتدا هم جزو متفقین نبوده و در مقدمه هم نوشته شده که خودشون رو جدای از اروپا می دونستن می شه فهمید نویسنده کاملا بدون غرض و جهت گیری(بخاطر جبهه متفقین)نوشته شده و با این وجود نویسنده انگار واقعا خوب شرایط آلمان اونموقع رو درک کرده بوده که این چنین خوب سیر تحول فکری مردم آلمان و عواملی که باعث ایمان آوردن مردم آلمان به او شد رو به رشته تحریر در آورده.تحول افکار وقتی تمام معاهده های پس از جنگ جهانی اول برعلیه آلمان شده و در وضعیت اسفناکی زندگی می کنن و از حرف زدن ها و شعار ها خسته شدن و مرد عملی اومده و می خواد غرور ملی همه رو بیدار کنه.فارغ از اینکه از چه راهی و ایده های دیگرش خوب هست یا خیر.طوری که نسل کشی رو هم در نظرشون مبرا از خطا جلوه داده.
همه اینها در قالب نامه به خوبی اجرا شده و مخاطب از نامه چهارم پنجم به بعد تند تند تر متن رو می خونه که عاقبت اتفاقات رو بفهمه.اینکه ایدئولوژی ها چقدر خطرناکند و چطوری می تونند یه دوستی چند ساله رو هم خراب کنن.بطوریکه اولین نامه با نامه های آخری چقد متفاوته.
و بنظرم درسته که کتاب کتاب کوتاهیست اما محتواش به اندازه ای هست که اطلاعات خوبی راجع به انگیزه های شروع جنگ توسط المان رو بده.کتابی که توی نیم ساعت می شه خوندش.
و درود بر ماکس بخاطر نامه هایی که اواخر کتاب برای مارتین می فرستاد.
        

1