معرفی کتاب فرمین موش کتاب خوان اثر سم سوج مترجم سیده مریم کشفی

فرمین موش کتاب خوان

فرمین موش کتاب خوان

سم سوج و 1 نفر دیگر
3.1
70 نفر |
25 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

134

خواهم خواند

38

شابک
9786226912273
تعداد صفحات
144
تاریخ انتشار
1399/4/25

توضیحات

        زندگی کوتاه است اما نه آنقدر که قبل از مرگ خیلی چیزها را نفهمی و درس نگیری. من فهمیدم که در یک ثانیه تمام خوبی                       ها و تمام بدی ها تبدیل می                       شوند و برعکس: عشقی آتشین به نفرتی عمیق، صلحی بی                       سروصدا به جنگی پرسروصدا، سختی به آسانی                       ها و...این قضیه درباره من و نورمن هم صدق می                       کرد.صمیمت به دلسردی تبدیل می                       شود.تولستوی: همه                       ی خانواده                       های خوشبخت شبیه بهم هستند اما خانواده                       های بدبخت، بدبختی                       های خاص خودشان را دارند.
      

لیست‌های مرتبط به فرمین موش کتاب خوان

یادداشت‌ها

زینب

زینب

1404/3/2

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

سَمی

سَمی

1404/4/8

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

2

dream.m

dream.m

1404/4/22

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          یکی از روزهایی که برای فروشگاه کتاب گردی به انقلاب رفته بودم‌، فرمین موش کتابخوان را در کتاب فروشی کیهان پیدا کردم ، با جلد جذابی که یک بریدگی خاص داشت ، جویده شدن کتاب یعنی همان رد دندان های فرمین ! تورقی در کتاب داشتم و بعد گزیده پشت جلدش را خواندم ، موشی که کتاب ها را اول بر اساس جنس کاغذ و مزه می جوید و بعد کم کم به سراغ متن کتاب ها رفت ، کتابخوان شد و حالا فقط قسمت های بدون نوشته را می خورد و .... همه این نقاط جذاب کافی بود تا کتاب را تهیه کنم .
اما  چرا فقط دو امتیاز؟! دو امتیاز بخاطر ایده جدید و تصویر سازی های خوب نویسنده و تک جمله های خوب ، اما ستاره های خالی بخاطر حجم سیاهی ، نا امیدی و‌ ندانم گرایی سایه افکنده بر کتاب ! بخش هایی از متن دقیقا شبیه جان کندن بود ... موضوع زیبایی که با بستن روزنه های نور امید و زندگی  و‌ گرایش پررنگ نویسنده به پوچی ، جهان بر مبنای شانس و تصادفی و ... حسابی حیف شده بود . اگر وقتش را داشتم ، داستان فرمین را از ابتدا بازنویسی می کردم با همان آدم ها ، وقایع و رویداد ها و فقط با دید روشن تر و با امید ...

در آخر باز هم یادآوری می کنم ، اگر احساس تنهایی می کنید ، اگر حس و حالتان گرفته است ، اگر نوجوان هستید و ... و ... سراغ این کتاب نروید !
        

10

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

1

mahyas

mahyas

1404/4/13

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          اولش کتاب ها را بر اساس طمعشان فقط می خوردم خوشحال گاز می زدم و میجویدم.اما خیلی زود شروع به پراکنده خواندن دروبر لبه های غذاهایم.و با گذشت زمان،بیش تر خواندم و کم تر جویدم،تا این که در نهایت کمابیش تمام ساعت های بیداری ام را طرف خواندن می کردم و فقط حاشیه ها را می جویدم.


اوایل داستان زیاد جالب نبود و روندش کند بود.
به مرور زمان داستان هیجان انیگز تر و بهتر شد.
فرمین موش دوست داشتنی که کتاب میخوند،و آرزوی انسان شدن در سر داشت.
من این کتابو فقط نخوندم،باهاش زندگی کردم:)
با فرمین رفتم سینما،توی کتاب فروشی دنبال کتاب گشتم،شب ها توی خیابان دنبال غذا میرفتیم،با آرزوها و رویاهایش پرواز میکردم و کتاب میخوردیم!
کتاب واقعا برای من خیلی دوست داشتنی بود،فرمین میگه لازم نیست داستان ها رو باورکنی تا دوستشان داشته باشی.
ولی من این داستان را باور کردم و دوستش دارم.
ته کتاب واقعا گریه کردم و باور نمیشد باید از فرمین عزیز خداحافظی کنم،فرمین به عنوان یک موش خیلی چیزها به من یاد داد...
دلم براش تنگ میشه و تا ابد داستان و خاطراتش توی ذهنم باقی میمونه...
طراحی جلد واقعا بی نظیر بود و از لحاظ ترجمه و کاملی خیلی خوب بود..
پی نوشت:این کتاب باعث میشه دلم بخواد کتاب بخورم😂

        

5