خب این کتاب هم تموم شد 
از خوندن این کتاب فهمیدم که واقعا کتاب رو نباید از جلدش قضاوت کرد ...
استار گرل شاید متفاوت بود و این تفاوت مورد پسند خیلی از افراد نبود ولی اون خود واقعیش بود و تظاهر نمیکرد...
بعضی جاها واقعا از دست لئو عصبانی میشدم و نمیتونستم شخصیتشو درک کنم که انقدر سعی داشت استار گرل رو عوض کنه برای اینکه طرد نشه و این اصلا قشنگ نبود 
و اینکه شمارو بسیار بسیار دعوت میکنم به خوندن این کتاب
که خیلی خیلی زیباست و توصیفات عشق استارگرل به لئو ...
و در آخر این جلد از کتاب دختر ستاره ای به من نشون داد که تفاوت و خودت بودن خیلی زیباتر از اینکه بخاطر محیطی که درون اون هستی یا افراد دیگه، تظاهر کنی...

 

      

        کتاب پر ماجرایی بود 
پز از پیچ و خم زندگی هاکلبری فین که بیشتر آن بر روی کلک و بلم خودش در کنار جیم میگذشت ...
      

        یه کتاب کلاسیک دیگه هم تموم شد ...
کتاب ماجراجویی قشنگی بود و توصیفات خوبی داشت که باعث میشد با داستان همراه شی 
      

        یکی از فوق العاده ترین کتاب هایی که خوندم ...
اوایل کتاب با ناامیدی جسیکا به دلیل از دست دادن بزرگترین هدف و بزرگترین امید آن سرکار داشتیم .
ولی هرچه جلوتر میرفت امیدی در کلمات کتاب آمیخته بود .
آری؛  موفقیت اصلی که جسیکا پیدا کرد ، برگشتن به دوران دوندگی اش نبود ، پیدا کردن دوست های مهربان و وفاداری بود که اورا در رسیدن به هدفش کمک کردند.
و بسیار بسیار شمارو دعوت میکنم به خوندن این کتاب تا بخوانید، و لذت ببرید ، و طعم امید را در کلمات کتاب ،بچشید...
      

        قشنگ بود..
کتابی که فقط حول یک موضوع نمیچرخید بلکه موضوع های زیادی رو وصف میکرد و هر موضوع زیبایی های خودش رو داشت .
با اینکه طولانی بود ولی در عین‌حال جذاب بود 
یکی از قسمت های جالب داستان عاشق شدن دیوید بود که بسیار عاشق بودن رو قشنگ توصیف کرده بود 
و آنقدر توصیفات چارلز دیکنز قوی بود که آدم کاملا با داستان حرکت میکرد.
من هم در حین داستان ، دیوید کاپرفیلدی شدم که از دور داستان ها و اتفاقات را میبیند و با غمگین شدن دیوید غم را تجربه میکند ، و در روزهای خوش دیوید ، زندگی کردن را یاد میگیرد.
      

        به نام او...
زیبا بود ، اوایل کتاب گول زنند بود !
ولی در ادامه هرچه بیشتر و بیشتر ادامه پیدا کرد داستان ماجراجویی تر ، جذاب تر و دیدنی تر میشد ...
آنجایی را دوست داشتم که نشان داد، (کتاب) فقط برای خواندن و گذشتن از آن و شروع کتاب دیگری نیست، کتاب ، خاطره ای دلنشین است که در افکار باقی می ماند و تو در حین خواندن آن تجربه های دلنشینی را با شخصیت های داستان تجربه می کنی .
من با فرمین زندگی کردم ، با او کتاب خوردم و خواندم با او و آرزو های بلند پروازانه اش قدم زدم و واقعیت زندگی را با او تجربه کردم .
این کتاب نشان داد که زندگی همیشه شیرین و لذت بخش نیست ، بلکه سختی ها هم در کنار آن هستند...
در کل من از این کتاب لذت بردم و امیدوارم شما با خواندن این کتاب با فرمین ، موش کتابخوان ما ، از کتاب لذت ببرید.
      

        به نام او ...
در هیاهو جهان ، پسری غریب و تنها بود که در جلو چشمانش پدرش را ازدست داد ...
همه چیز برای او تمام شده بود تا وقتی که خانه ای که برای او سرنوشت ساز بود را دید.
همین است وقتی که تو در تنهایی و مشکلات خود غرق میشوی همیشه یکی در آن بالا هست که به کمک تو خواهد آمد
از آن روز ماجراجویی های او شروع شد ، او فردی را در تنهایی و تاریکی زیر زمین خانه ، پیدا کرد و به ما در داستان نشان داد که همیشه امیدی وجود دارد ...
آنقدر قلم نویسنده قوی بود که من با درد پسر داستان مان درد را تجربه کردم ، با امید تازه پسرک، در دل من هم چراغ امید روشن شد .
کاترین مارشال نویسنده ی این کتاب است و کلمات را در جای درستی بکار برده است که این باعث این شده بود که من کاملا جذب صفحات این کتاب بشوم .
      

        و رمان های کلاسیک نشر افق که من با آنها خاطرات شیرینی را گذراندم که یکی از آنها شاهزاده و گدا بود ..
      

        به نام او ...
من با این کتاب به جای جای جهان سفر کردم و لذت برده ام .
چیزی ندارم که در وصف زیبایی و جزئیات این کتاب بگویم .
ولی پایان این کتاب یکی از بخش های فوق العاده این کتاب بود و جذابی کتاب را دو برابر کرد .
بخوانید و لذت ببرید از این کتاب و جزئیاتش و ماجراجویی بی نقصش
      

        بی نظیر ...
معلوم است ژول ورن است و قلم بی نظیرش! 
همه چیز با جزئیات بنا شده بود ، من با این کتاب سفر کردم به اعماق خلقت خداوند و زیبایی های درون جهان .
جالب است که قلم ژول ورن آنقدر گیرایی دارد که من ساعت های بی نظیری را در کنار این قلم شگفت انگیز گذراندم .
ماجراجویی بود ،من در کنار این ماجراجویی زیبا شکست هارا دیدم ولی در کنار این شکست ها به چشمانم دیدم که درست است شکست وجود دارد ولی همیشه بعد از آن شکست انسان به خودش می آید و با واقعیت ها روبرو می شود و این است که به زندگی انسان زیبایی میبخشد .
با این کتاب سفر کردم به نظریه های نو و جدیدی در مورد مرکز زمین .
جالب است که درست است ژول ورن در زمان قدیم سیر میکرده است ولی اکنون کتاب هایی که او نوشته است دارد به واقعیت میپیوندد مانند کتاب سفر به ماه او که حالا اتفاق افتاده است .
و این است نتیجه قلم یک نویسنده ی نابغه و مسحور کننده...
بسیار شمارا دعوت میکنم به خواندن و لذت بردن از این کتاب زیبا.


      

        جالب بود! 
در گوشه و کنار کلماتی که در کتاب جریان داشت، واقعیت زندگی را در اکنون جامعه روایت میکرد 
اگر بخواهم از یک روایت دیگر به این کتاب بپردازم این بود که همبستگی را خوب به من نشان داد ، دوستی و فداکاری بین یک گروه را به من نشان داد...
این کتاب مرموز بود ، برخی از کلمات و سخن ها بحث برنگیز بود ولی اگر بخواهم صادق باشم کتاب خوبی برای نوجوانان است 
ولی فانتزی های زیادی دارد 
و خیلی زیبا دوستی را نشان داد .
فداکاری هایی که در این کتاب به فهم ما اضافه کرد ، نشان داد که چقدر فداکاری زیباست چقدر دوستی از هر زاویه مسحور کنندست ، شاید افراد در دوستی ها شخصیت های متفاوتی داشته باشند ولی همین تفاوت شخصیت هاست که باعث زیبایی است .
این کتاب از ۳ جلد تشکیل شده است که هر جلد داستان مرموز و متفاوت با خود را در پیش دارد .