یادداشت سمی

سمی

سمی

7 روز پیش

        و این لازم نیست داستان ها را باور کنی تا دوستشان داشته باشی.من همه ی داستان ها را دوست دارم.توالی آغاز، میانه، و پایان را دوست دارم. انباشت آرام معنا را دوست  دارم، چشم انداز های مه آلود خیال را، مسیرهای پیچ در پیچ، دامنه های جنگلی، برکه های چون آینه، چرخش های تراژیک و سکندری خوردن های کمدی را.
.
یکبار مردی از من پرسید کتاب ها چه مزه ای دارند، حالا دقیقش را هم نگفتی، نگفتی.جوابش را از قبل آماده داشتم، اما برای این که کاری نکرده باشم که او از بیخ احساس حماقت کند، کمی وانمود کردم دارم به سؤالش فکر می کنم و بعد گفتم رفیق، بادر نظر گرفتن شکاف عمیقی که میان تمامی تجربیات شما و من وجود دارد، برای اینکه نزدیک ترین طعم را به آن طعم منحصر به فرد به شما نشان دهم باید بگویم که کتاب ها، همین طوری اش را اگر بخواهید، همان طعم بوی قهوه  را میدهند.
.
جری همیشه می گفت آدم اگر دلش نخواهد زندگی اش را دو بار زندگی کند یعنی آن را هدرداده است.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.