دوست خانواده
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
2
خواندهام
21
خواهم خواند
45
نسخههای دیگر
توضیحات
باید اعتراف کنم که ترسیده بودم. به مجرد اینکه به استپانچینکو رسیدم، رویاهای رمانتیک من ناگهان خیلی عجیب جلوه گر شدند. ساعت در آن موقع 5 بعدازظهر بود. جاده از کنار ملک اربابی می گذشت. مجددا بعد از 1 غیبت طولانی باغ بزرگی که دوران طفولیتم را در آن گذرانده بودم و بعدا هم اغلب در موقع اقامت در مدرسه شبانه روزی آن را در رویا می دیدم مشاهده کردم.
بریدۀ کتابهای مرتبط به دوست خانواده
نمایش همهیادداشتها