معرفی کتاب سگ ولگرد اثر صادق هدایت

سگ ولگرد

سگ ولگرد

3.6
160 نفر |
20 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

8

خوانده‌ام

381

خواهم خواند

58

شابک
9649627812
تعداد صفحات
112
تاریخ انتشار
1384/4/25

توضیحات

        کتابچه حاضر مشتمل بر هفت داستان کوتاه از "صادق هدایت" با این عناوین است: "سگ ولگرد"، "دون ژوان کرج"، "بن بست"، "کاتیا"، "تخت ابونصر"، "تجلی" و "تاریک خانه" برای مثال هدایت در داستان "سگ ولگرد" از زاویه ی دید یک سگ به زندگی سگی انسان ها می نگرد". "پات سگی از نژاد اصیل، وقتی به دنبال ارضای تمایلات جنسی خود رفته گم شده است. هر کس به نوعی پات را می آزارد. جست و جوی قهرمانان داستان های دیگر این کتاب نیز برای یافتن "دنیای گمشده" به شکست می انجامد.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به سگ ولگرد

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 23

نمی‌دانم چطور است بعضی اشخاص به اولين برخورد، جان در يک قالب می‌شوند، - به قول عوام جور و اخت می‌آيند و يک بار معرفی كافی است برای اين كه يکديگر را هيچوقت فراموش نكنند. درصورتیكه بر عكس بعضی ديگر با وجودی كه مكرر به هم معرفی می‌شوند و در مراحل زندگی سر راه يکديگر واقع می‌گردند، هميشه از هم گريزان هستند؛ ميان آن‌ها هرگز حس همدردی و جوشش پيدا نمی‌شود و اگر در كوچه هم به هم بر بخورند، يکديگر را نديده می‌گيرند. دوستی بی‌جهت، دشمنی بی‌جهت! - حالا اين خاصيت را می‌خواهند اسمش را سمپاتی يا آنتی‌پاتی بگذارند و يا در اثر مغناطيس و روحيه اشخاص بدانند يا نه - آنهایی كه معتقد به حلول ارواح هستند دورتر رفته می‌گويند كه اين اشخاص در زندگی سابق خودشان روی زمين، دوست و يا دشمن بوده‌اند و به اين جهت نسبت به هم متمايل و يا از هم متنفرند. ولی هيچكدام ازين فرضيات نمی‌توانند به آسانی معمای بالا را حل بكند. اين كشش و جوشش ناگهانی نه مربوط به خصايل روحی است و نه ربطی با محاسن جسمانی دارد.

12

یادداشت‌ها

          سگِ ولگردِ هدایت شاید ارزش خواندن دارد

بین نوشته‌های داستانی صادق هدایت که خوانده‌ام(سه قطره خون، و زنده بگور و بوف کور)، مجموعه سگ ولگرد را از همه پخته‌تر دیدم.
البته این مجموعه نسبت به دیگر آثار داستانی‌اش جدیدتر است؛ از لحاظ سال انتشار.

قصه‌ها با مضمون‌های بهتر، به داستان مدرن نزدیک‌تر، زیاده‌گویی‌اش کمتر، بد و بی‌راه به اسلام کمتر؛ و در کل داستان‌هایش را پسندیدم. گرچه ظاهر داستان‌‌ها، همان شیوه‌ی قدیم و نسل اولی بود «تعریف کردن قصه تا نشان دادن.» گرچه خیلی به سمت نشان دادن رفته.

از بین بوف کور، سه قطره خون، داش‌آکل، فوائد گیاهخواری، زنده بگور، وغ‌وغ ساهاب و سگ ولگرد، خودم آخری را به بقیه ترجیح می‌دهم. و اگر کسی از من بخواهد کتابی از هدایت به او معرفی کنم، سگ ولگرد را پیشنهاد می‌دهم.

سرجمع، اگر بخواهم جمالزاده و علوی و هدایت را مقایسه کنم، از لحاظ نثر و طنازی، جمالزاده حرف اول می‌زند، مضمونی و محتوایی و مبارزه‌جو بودن، علوی سر است. هدایت هم در اثر آخرش به داستان مدرن و امروزی خیلی نزدیک‌تر شده. گرچه علوی عمر داستان‌نویسی‌اش بیشتر از هدایت بوده. (این مقایسه را برای اینکه نوشته‌های این سه اثر را به ترتیب خوانده‌ام نوشتم که حساب دستم باشد)
        

11