معرفی کتاب سالار مگس ها اثر ویلیام گلدینگ مترجم ساره خسروی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
14
خواندهام
190
خواهم خواند
142
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
داستان از جایی شروع می شود که هواپیمای حامل بچه های یک مدرسه ی انگلیسی در جزیره ای خالی از سکنه سقوط می کند. تنها بازمانده ی این سقوط تعدادی از بچه ها هستند که بعضی از آنها کودک و برخی نوجوان هستند. در بین آنها نوجوانی به نام رالف به همراه پسرکی عینکی و چاق بنام جک ملقب به خوکچه سعی بر این دارند که با در دست گرفتن اداره امور بتوانند جان خود و دوستانشان را نجات و از آن جزیره رهایی پیدا کنند، اما در این مسیر با مشکلات عدیده ای از جمله مقابله با گروهی قانون گریز که با توسل به اهرم های زور و تزویر جمعیت را بسوی توحش می کشند مواجه می شوند.
بریدۀ کتابهای مرتبط به سالار مگس ها
یادداشتها
1403/5/12
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
کتاب راجب شرارت فطری انسان هاست و اینو از دنیای کودکان بیرون کشیده تا نشون بده حتی در معصوم ترین اقشار جامعه که کودکانن هم شرارت وجود داره و بنظر من با این انتخاب راحتتر تونسته حرفشو به مخاطب برسونه. کتابی بود که چند فصل آخرش میخکوبم کرد،میشه گفت اوج داستان همونجا بود؛ البته چندتا نقطه عطف هم داشت مثلا اونجا که جک آتش رو ول کرد تا بره شکار و کشتی رفته بود یا اونجا که سیمون به دنبال هیولای بالای کوه رفت تا از موضوع هیولا سر در بیاره ولی نتیجه کارش مرگ خودش بود. میشه گفت تنها کسانی که بدون شرارت داستان رو به سر رسوندن سیمون و خوکه بودن(البته خوکه هم موجودی تنبل بود) حتی رالف که شخصیت شماره یک رمان بود هم در لحظات آخر دچار یک جنایت شد تا شرارت در هر دو طرف نمایش داده بشه! نماد گذاری ها کاملا بجا بود (مثلا صدف نماد نظم و قانونمندی شهری بود) و اتفاقات توی داستان اکثرا کاملا منطقی پیش میرفت، توصیفاتی که از فضای محیط اطراف بچه ها میشد تا حدی برام گنگ بود که نمیدونم بخاطر نویسنده بود یا ترجمه بد مترجم(حمید رفیعی)..... در کل کتابیه که ارزش خوانایی بالایی داره👍🏻
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.