پسری با 35 کیلو امید
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
1
خواندهام
94
خواهم خواند
25
نسخههای دیگر
توضیحات
پمادرم گریه میکند و پدرم به من بد و بی راه می گوید یا برعکس ، مادرم به من بد و بی راه می گوید و پدرم چیزی نمی گوید. در چنین شرایطی به آن ها چه می توانم بگویم؟ هیچ، نمی توانم چیزی بگویم چون همین که دهانم را باز کنم همه چیز بدتر میشود. آن ها مثل طوطی فقط یک جمله را تکرار میکنند؛درس بخون! درس بخون! درس بخون! درس بخون!باشد فهمیدم . آن قدرها هم خنگ نیستم. من هم میخواهم درس بخوانم اما دل زدگی نمی گذارد! انگار در مدرسه چینی حرف میزنند؛ هرچه میگویند در سر من فرو نمی رود. یک گوشم در است و گوش دیگرم دروازه. من را پیش میلیاردها دکتر بردند برای چشم، گوش و حتی مغزم. نتیجه ی این همه وقت تلف کردن این بود که من مشکل تمرکز دارم، چی؟ من خودم خوب می دانم دردم چیست، فقط کافی بود ازم می پرسیدند. من مشکلی ندارم، من هیچ مشکلی ندارم. فقط از آن جا خوشم نمی آید. بله از آن جا خوشم نمی آید. نقطه سر خط.
بریدۀ کتابهای مرتبط به پسری با 35 کیلو امید
نمایش همهلیستهای مرتبط به پسری با 35 کیلو امید
پستهای مرتبط به پسری با 35 کیلو امید
یادداشت ها
1401/2/14
10
1401/2/30
گرگوری راوی داستان است و با زبان خودش شرح می دهد . او بیشتر از هر چیز دیگری در این دنیا از مدرسه متنفر است و هیچ علاقه ای به درس و مدرسه ندارد .او نمرات بدی در مدرسه کسب میکند و چند بار مردود شده است،حتی او یک بار از مدرسه اخراج شده است . گرگوری دوست دارد اوقاتش را در کارگاه پدر بزرگش سپری کند و از این کار لذت میبرد، اما مادر و پدر او شدیدا با این مسائله مخالف هستنند . مادر و پدر گرگوری با توجه به شرایط تحصیلی و درسی اش از معلمان و مربیان مدرسه ی او بسیار کمک میگیرند تا رفتار او را اصلاح کننند . آن ها ، به توصیه معلمان و مربیان گرگوری را نزد پزشک و مشاور میبرند و حتی تستهایی همچون اسکن مغز و... را نیز انجام میدهند. اما تنها چیزی که از حرف پزشکان نصیبشان میشود، این جمله است: «همه چیز سالم و طبیعیست، و تنها مشکل فرزند شما، نقص توجه و تمرکز است.» این در حالیست که گرگوری باور دارد مدرسه، محیطی خستهکننده است و چیز جدیدی به او نمیآموزد. والدین و معلمان او بارها و بارها مشکل عدم تمرکز را برایش شرح دادهاند و از راهکارهای گوناگونی همچون تشویق و تنبیه برای بهبود وضعیت تحصیلی گرگوری بهره بردهاند. مربیان ، معلمان و مادر و پدر گرگوری همه فکر میکنند حتما باید یک مشکل روانی یا سلامتی جسمانی باشد که گرگوری را وادار میکند که از مدرسه متنفر باشد و درس نخواند . اما مشکل اصلی گرگوری نداشتن انگیزه برای تحصیل و درس خواندن است ،چیزی که درک کردنش شاید برای معلمان و پدر و مادر او سخت باشد . این کتاب برای نوجوانان کتاب جالبی است ،به نظرم که یکی از دلایلی که باعث می شود نوجوانان با این کتاب ارتباط بگیرند تنفر شخصیت اصلی داستان به مدرسه است . مخصوصا که اغلب بچه ها در این سن از مدرسه متنفر هستنند و خب با خواندن این کتاب نوعی همزاد پیدا میکنند . در کل با توجه به حجم و مطالبی که دارد کتاب خوبی است .
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
2
1403/7/24
1
1403/3/16
3
1403/7/18
0
1403/3/15
3
1403/7/18
0
1403/4/23
5
1401/9/20
2
1403/6/13
16
1402/6/1
2