یادداشت امین
1403/5/11
3.9
22
نشر افق همیشه انتهای کتابهاش، تبلیغ کتابهای دیگهاش رو میکنه. این کتاب یکی از کتابهایی بود که قدیمترها اینجوری باهاش آشنا شدم. انتهای چندتا از کتابهایی که خونده بودم دیده بودمش و از همون موقع تمایل به خوندنش داشتم. چند روز قبل دیدم که نسخۀ صوتیش توی طاقچه بینهایته، برای همین شروعش کردم. خلاصۀ کتاب که مشخصه. داستان نوجوانیه که میونۀ خوبی با درس خوندن نداره، اما توی کارهای فنی حرف نداره. سوژۀ بدی نیست. بهخصوص در سالهای دورتر که برای بچهها و والدین همهچیز به درس خوندن خلاصه شده بود، خیلی مفید بوده. اما جدا از سوژه، روایت داستان بهشدت بده. نویسنده خیلی جاها توضیحات ناقصی به خواننده میده. پرشهای داستانی زیادی داره که باعث شده داستان از یکپارچگی و جذابیت بیفته. دیالوگها و رفتار شخصیتها در بعضی جاها درکپذیر نیست. نویسنده به خیلی چیزها نوک زده، اما کاملاً سطحی از کنارشون رد شده، در حالی که میتونست خیلی بهتر بهشون بپردازه. جایی که دیگه حرصم دراومد، سر امتحان ورودی گرگوری بود که نویسنده امر ماورایی رو قاطی داستان رئال کرد. پایان داستان هم یکهو، بدون توضیحات و بهشدت ضعیف بود. در مجموع میتونم بهش بگم «تأثیرنگذار». ترجمۀ فارسی کتاب در ظاهر خوبه، اما چند جا اشتباهات ناجوری رخ داده که عجیبه چطور با این اشتباهها چاپ شده! همون اول کتاب گرگوری میگه من سیزده سالهام، اما «سال هفتمم». که مترجم ترجمه کرده «هفت سالهام». البته گرگوری بعد توضیح میده چون دو سال توی کلاسهام درجا زدم (که در ادامه مشخص میشه کلاس سوم و ششمش بوده)، اما در ترجمه اومده که «چند بار در یک کلاس درجا زدم»، که با توجه به ترجمۀ اشتباه جمله قبلی، آدم فکر میکنه راوی هنوز کلاس اوله! اما نه. تمام اینها به این خاطره که مترجم علاوه بر اینکه اشتباه متوجه شده و اشتباه ترجمه کرده، سیستم تحصیلی کشور مبدأ رو با ایران تطبیق نداده. اونجا که میگه سال هفتمم، در اصطلاح سیستم آموزش بریتانیایی میشه کلاس ششم (و مطمئناً کتاب از روی ترجمۀ انگلیسی برگردانده شده، چون نسخۀ اصلی فرانسویه و اونجا میگه کلاس ششمم) در حالی که بچۀ سیزده ساله توی اون سیستم تحصیلی باید کلاس هشتم باشه. یا اول کتاب توی ترجمه گرگوری میگه سه سالم بود که رفتم مدرسه! و بعد میگه معلم کلاس دومم رو دوست داشتم و معلم کلاس دومش بهش گفته سال بعد باید خوندن رو یاد بگیره. یعنی کلاس سوم تازه خوندن رو یاد میگیرن :| همهچی گیجکننده است، اما مشکل از گیرنده نیست، فرستنده مشکل داره؛ مترجم مهد کودک و پیشدبستانی رو به مدرسه ترجمه کرده و اون سال دوم، در واقع سال دوم پیشدبستانیش بوده، نه سال دوم مدرسه. در ادامه هم اشتباههای مختلفی رو حدس میزدم که وقتی به متن اصلی مراجعه میکردم، حدسم تأیید میشد. مترجم نامآشنایی داره و اصلاً انتظار نداشتم کیفیت کار اینقدر پایین باشه. یک نسخه دیگه از کتاب رو نشر پرتقال چاپ کرده که چون اون هم توی طاقچه بینهایت بود، این تکهها رو مقایسه کردم و برام جالب بود که این اشتباهها رو نداشت و اون مترجم متن اصلی رو درست متوجه شده و برگردانده بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.