یادداشت

zahra shams

1401/2/10

پسری با 35 کیلو امید
        تا به حال شده زمانی که درحال خواندن آهنگی هستید، ناگهان کسی به شما بگوید: اگه درساتم همینطوری خونده بودی الان....

همین یک جمله کافیست، که حال شما را بد کند، که خوشی کوچک نوجوانی تان را از شما بگیرد که به شما بفهماند ممکن است همه چیز در این زندگی تنها درس خواندن باشد، یک فلسفه ی اشتباه...

کتاب 35 کیو امیدواری، اثر آنا گاوالد، کتابی متفاوت و جذاب بود. این کتاب داستان پسری را روایت میکرد که مث هزاران دانش آموز دیگر از مدرسه متنفر بود یک لحظه هم تحمل ماندن در آنجا را نداشت، اما در آخر او به علاقه اش می رسد و زندگی اش عوض می شود:))

ابتدا که میخواستم این کتاب را بخوانم احساس کردم که طاقچه ام دچار مشکل شده، زیرا صفحات کتاب خیلی کم بود، اما بعد متوجه شدم که نه طاقچه ام موردی ندارد و این ویژگی کتاب است و این ویژگی را خیلی دوست داشتم، در این داستان نه حوصله ی خواننده سر می رفت و نه اصلا انقدر نویسنده چیزی نگفته بود که شما در داستان گم شوید، من به شخصه توصیف زیاد در داستان را دوست دارم و برایم ازار دهنده نیست، اما این کتاب را نیز خیلی دوست داشتم و امیدوارم نویسنده ها داستان های کوتاه بیشتری بنویسند
(پ.ن: رمان های کوتاه پر محتوا لطفا)

نکته ی بعدی که خیلی در این کتاب به چشمم آمد، موضوع آن بود. از نظرم نویسنده موضوع بسیار خوبی را انتخاب کرد بود زیرا هزاران نفر با این داستان همزادپنداری میکنند و با گوشت و استخوان آن را درک میکنند و همین موضوع باعث بیشتر خوانده شدن کتاب می شود، همزادپنداری در تمامی فیلم ها کتاب ها موضوع مهمی است، چون همه چیز یک کتاب خواننده ی آن است و قطعا زمانی که خواننده با داستان ارتباط برقرار کند ، نویسنده موفق خواهد بود.

در مرور های قبلی ام گفته ام که نام یک کتاب برایم اهمیت بالایی دارد، اسم این کتاب نیز مانند خودش خاص بود و خواننده را جذب میکرد تا کتاب را بردارد و آن را بخواند و وقتی در داستان با اسمش مواجه شدم و فهمیدم که چرا این نام را بر این کتاب نهاده اند جذابیت داستان برایم دوچندان شد.

در داستان های کوتاه به طور کلی سرعت روند داستان نسبت به دیگر کتب بیشتر است، زیرا اگر در این کتاب ها توصیف ها، شخصیت پردازی ها و هزاران چیز دیگر کمتر است و همین موضوع است که آن را داستان کوتاه میکند. شاید این سرعت شما را اذیت کند و باخود بگویید: این چه وضعیه و چرا کتاب اینجوریه؟ اما بنظرم در این کتاب این موضوع وجود نداشت و سرعت زیادش ازار دهنده نبود. در همان حال ک میخواست داستانی کوتاه را تعریف کند، حواسش به جزئیات و موارد دیگر بود که باعث کلافگی خواننده نشود.

آثار زیادی با نام رمان های کوتاه وجود دارد، اما نکته ی مهم این است که فقط کوتاه بودن یک اثر مهم نیست بلکه محتوای آن و پایان مناسب آن نیز اهمیت بالایی دارد. در این کتاب هم پایان مناسب و هم محتوا رعایت شده بود که در رابطه با محتوا صحبت کردیم، کتاب 5 کیلو امیدواری پایان بسیار خوبی نیز داشت. تقریبا تمامی مسائل بسته شده بودند و فقط وضعیت پدربزرگ  شخصیت نامشخص بود که در بخش آخر این مسئله نیز ساماندهی شده بود و همین نکات کیفیت داستان را بالا میبرد.

پس از 596 کلمه، باید گفت که این کتاب ارزش خواندن را دارد، زیرا هم از نظر نگارشی کتاب متفاوتی است و هم محتوای جالبی داشت. پس حق این کتاب نیست که آن را در انتهایی ترین نقطه کتابخانه تان رهایش کنید:)
      
4

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.