ترس و لرز
در حال خواندن
1
خواندهام
66
خواهم خواند
21
توضیحات
شش داستان این کتاب هر کدام با حادثه ای غریب و وهم آلود و ترس آور پیوند خورده است که هر یک با رازی پنهان و ناگفته در خلال داستان ها به انتها می رسند. ترس و لرز ، در شش داستان کوتاه در آبادی ای کوچک کنار دریا، روایت می شود. داستانها حول محور چند تن از مردم آبادی که داستان با مکالمات و سخنان و شرح احوال آنان و نیز در رابطه با دریا، که مایه ی زندگی و برکت و در عین حال ترس و بیگانگی است، آغاز و پایان می یابند و پیش می روند. دریا صدایش در آبادی شنیده می شود و صدای آبادی را می شنود. حوادث را رقم می زند و به نوعی دنیای دیگرگون آبادی و تنها راه ارتباط مردم با بیرون از آبادی است؛ جهانی است به همان اندازه دور که آشنا.غلامحسین ساعدی در 1314 در تبریز دیده به جهان گشود. او با نام مستعار گوهر مراد بیشتر آثار نمایش خود را به چاپ سپرد. در دانشگاههای تبریز و تهران پزیشکی و روان پزشکی خواند. با درک خاصی از شخصیتهای روان پریش و آشفته ذهن و کشف دردها و آسیبهای روحی آنان، توانست به خوبی از این کاراکترها در داستانهای خود بهره گیرد. فضای داستانها و نمایشنامه هایش آکنده از درهم آمیختگی کابوس و واقعیت است که فضایی وهمناک به آثارش میدهد. اولین مجموعه داستانش در 1339 به نام شب نشینی باشکوه منتشر شد. در مجموعه داستان به هم پیوسته عزاداران بیل 1342، تو و ترس و لرز 1346از بدویت جغرافیایی برای ترسیم فضایی شگفتی آفرین و ترسناک به خوبی بهره می جوید. از مجموعه داستانهایش میتوان از واهمه های بی نام و نشان 1346 ، گور و گهواره 1350 و از تک نگاریهای او اهل هوا 1345 و خیاو یا مشکین شهر و از آثار نمایشی اش: لال بازیها، چوب به دستهای ورزیل، آی باکلاه آی بی کلاه و دیکته و زاویه را میتوان نام برد. ساعدی در 1364 در فرانسه درگذشت و در جوار صادق هدایت به خاک سپرده شد.
لیستهای مرتبط به ترس و لرز
یادداشتها