Recursion

Recursion

Recursion

4.3
35 نفر |
19 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

54

خواهم خواند

36

ناشر
شابک
9781524759780
تعداد صفحات
336
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        That's what NYC cop Barry Sutton is learning, as he investigates the devastating phenomenon the media has dubbed False Memory Syndrome—a mysterious affliction that drives its victims mad with memories of a life they never lived.

That's what neuroscientist Helena Smith believes. It's why she's dedicated her life to creating a technology that will let us preserve our most precious memories. If she succeeds, anyone will be able to re-experience a first kiss, the birth of a child, the final moment with a dying parent.

As Barry searches for the truth, he comes face to face with an opponent more terrifying than any disease—a force that attacks not just our minds, but the very fabric of the past. And as its effects begin to unmake the world as we know it, only he and Helena, working together, will stand a chance at defeating it.

But how can they make a stand when reality itself is shifting and crumbling all around them?

At once a relentless pageturner and an intricate science-fiction puzzlebox about time, identity, and memory, Recursion is a thriller as only Blake Crouch could imagine it—and his most ambitious, mind-boggling, irresistible work to date.
      

یادداشت‌ها

دریا

دریا

1403/5/11

          تموم که شد مدتی طولانی بغلش کردم، نوازشش کردم و بوسیدمش. کتاب‌های بعدی بلیک کراوچو هم بابد بخونم. حتما. 
نمی‌تونم باور کنم که این کتابو فقط با یه بار زندگی نوشته باشه. حتما اون صندلیو داشته و چند بار زندگی کرده و خیلی اطلاعات جمع‌آوری کرده تا تونسته؛ مگه اینکه نابغه باشه. 
یه کتاب علمی تخیلی فوق‌العاده قویه.
و این سوالو در ذهن من خیلی خیلی پررنگ‌تر کرد. شما هم جواب بدید:
موافقید که علم و تکنولوژی باید به سرعت رشد کنه و هیچ‌وقت جلوش گرفته نشه و اگه خرابی‌هایی هم به بار اورد، بشر بعدا می‌تونه حلشون کنه؟
یا اون مواردی‌ش که فکر می‌کنیم اخلاقیات در همه‌ی انسان‌ها اونقدر قوی نشده که بتونن تحمل این حد از پیشرفت رو داشته باشن و ممکنه باعث نابودی انسان‌های زیادی بشن (مثل بمب اتم) رو باید قبل از اختراع جلوشونو گرفت و از فوایدشون هم دست شست؟
من همیشه موافق جواب اول بودم. خوندن این کتاب باعث نشد به جواب دوم باور پیدا کنم. فقط خیلی سوالو توی ذهنم پررنگ‌تر کرد. موضوعش همینه. یه خانم دانشمند به اسم هلنا که مادرش آلزایمر داره و هلنا می‌خواد دستگاهی اختراع کنه که خاطراتو ثبت کنه و به ذهن برگردونه تا درمانی باشه برای این بیماری.
و درباره‌ی فمسه، بیماری‌ای که در اون افراد یه سری خاطرات کاذب به یاد میارن که جوری واقعی‌ن، انگار که قبلا زندگی‌شون کردن.
و این دو داستان توی این کتاب به هم می‌رسن. 
خیلی ذهن آدمو درگیر خودش می‌کنه، فکر کنم یه شب حتی خوابشو دیدم. خیلی بیشتر از یه نقطه‌ی اوج داره. معمولا کتابا وسطاشون هیجان‌انگیز می‌شن و تا آخر یواش یواش می‌فهمیم چی می‌شه، ولی این یکی چندین بار توی این حالت می‌بره و میارتمون. کشش عجیب غریبی داره. 
یکی از عزیزترین کتاباییه که تا حالا خوندم. حتما پیشنهاد می‌کنم بخونید و با وجود این حجم زیادش حتی فکر می‌کنم شروع خیلی خوبیه برای آدمای کتاب‌نخون، چون نمی‌شه ولش کرد. 
ترجمه‌ش هم خیلی خوب بود. از همه نظر عالی بود. مرسی از همه‌ی دست‌اندرکارانش. ایشالا ناشرای دیگه هم از آموت یاد بگیرن نمونه‌خوان داشته باشن😒
اگه خوندینش، نظرتونو بنویسید.
        

11

          بلیک کراوچ در بازگشت با زمان بازی میکنه، زمان را دچار گسست میکنه و واقعیت بی ثبات و متزلزل میشه تا جایی که هر لحظه حقیقت ممکنه تغییر کنه و تو بفهمی در یک توهم زندگی میکردی در بازگشت به شما میگه اگر اشتباه کردی میتونی برگردی و درستش کنی... من بهت این امکان رو میدم اما نمیتونید تصورش رو هم بکنید که داشتن چنین امکانی تا چه حد وحشتناکه ... که بارها و بارها برگردی و دوباره زندگی کنی چون زندگی هرگز کامل نخواهد‌بود.
ریتم کتاب در آغاز آرام و سنگینه اما ناگهان همه چیز تغییر میکنه اونجا که میفهمی واقعا چه خبره...
قصه تک خطی نیست و دو خطی است. دو خط داستان در یک  نقطه ی طلایی به هم میرسند و از اون جاست که داستان اوج میگیره و بالا میره و ضربآهنگ تندش باعث میشه نتونید کتاب رو زمین بگذارید اگر یک نکته از کتاب بخوام بگم اینه که اثار کراوچ اگر چه علمی و تا حدی فانتزی هستند اما حقایق دنیا رو بیان میکنند. با بازگشت میشه فهمید که انتخابها چه قدر در زندگی مهم هستند اشتباهها همیشه قابل جبران نیستند . اما زندگی راه خودش رو ادامه میده مهمه چی رو کی و کجا انتخاب کنی تا پشیمون نشی چون همیشه بازگشتی نیست تا درستش کنی... به علاقه مندان به دنیای علم و فانتزی شدید پیشنهاد میشه.
        

7

Nia

Nia

1403/7/28

          چه شاهکاری...
اخرین باری که تونستم قبل از این کتاب از یه داستان سفر در زمانی لذت ببرم، تجربم از تماشای سریال دارک بود که بی نقص بود و یه داستان بدون باگ از سفر در زمان رو نشون میداد و تمام اثرات پارادوکس پدربزرگ رو نشون میداد‌. بعد از اون هر اثری رو تجربه کردم همیشه یه اشکالی داشتن و یه چیزی رو از قلم انداخته بودن که توی داستان باگ های بزرگی درست میکرد و منم انقدر به این قضایا توجه میکردم که هیچ وقت نتونستم از داستانای سفر در زمانی دیگه لذت ببرم تا رسیدم به این کتاب. روایتی از سفر در زمان که تونسته بود پارادوکس پدربزرگ رو دور بزنه. وای از مغز بلیک کراوچ. این مرد واقعا خیلی خیلی جلو تر از زمانه خودش مینویسه. 
احتمالا در آینده خیلی بیشتر قراره آثارش مورد توجه قرار بگیره. مثل آسیموف یا آرتور سی کلارک.
این کتاب شاهکار علمی تخیلیه واقعا. اگر یه داستان واقعی از سفر در زمان میخواید باید برید سراغ این کتاب. هر معمایی که توی ذهنتون شکل بگیره و هر جایی که بگید اینجای داستان ایراد داره خیلی زود بلیک کراوچ برطرفش میکنه و نشون میده هیچ حفره ای توی این داستان وجود نداره. 
خلاصه که طرفدارای این ژانر 
بخونید و لذت ببرید.
        

21

Gemma

Gemma

1403/7/18

          و پایان این کتاب عجیب و ترسناک!
این کتاب از اونایی بود که به خاطر حجم بالاش استرس داشتم برای خوندنش اما نویسنده تونسته بود یکنواختی رو تا جای ممکن به داستانش نیاره که البته اخرای داستان یکم تکراری بود این هرسری بیدار شدن و فراموش کردن ماجراها و اینا ولی خب قابل چشم پوشیه
تصمیم گرفتم کتابهای دیگه ای رو از این نویسنده بخونم چون تحت تاثیر تخیل و مهارتش قرار گرفتم
این کتاب استرسی جدید به من وارد کرد که آرزو کنم قبل از پیشرفت خطرناک علم بمیرم و چیزایی که توی کتاب گفته بود رو نبینم و تجربه نکنم
علت اینکه امتیاز کامل ندادم دو دلیل بود
یکی اینکه شاید تقریبا ۱۰۰ صفحه زیاد بود توی کتاب و نویسنده میتونست با مهارتی که در جهت های مختلف به خرج داده بود اینجاهم با استفاده از روند تند تری سرعت ببخشه به داستان و اینکه اخراش همون طور که گفتم یکم کند بود
دوم اینکه شاید باید این کتاب رو یکی دوسال دیگه می خوندم که بتونم ارتباط بهتری باهاش برقرار کنم و لذت بیشتری ببرم چون یجاهایی این جابجا شدن خاطرات و زندگی ها و رفتن از این زندگی به اون زندگی منو گیج میکرد و اینکه سعی می کردم یسری موقعیت هایی رو که متوجه نمیشدم درک کنم از لذت داستان کم کرد
ولی خب در کل ایده ی داستان واقعا جالب و همچنین شوکه کننده و ترسناک بود و به شخصه به عنوان کسی که این ژانر و این سبک داستان رو خیلی می پسنده این کتاب برام ارزشمند و لذت بخش بود و بهتون پیشنهادش میکنم.
        

7