بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

پروفسور

پروفسور

پروفسور

شارلوت برونته و 1 نفر دیگر
3.0
19 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

37

خواهم خواند

16

قهرمان داستان شغلی را که دوست ندارد رها می کند و در جست وجوی معاش و کار به سرزمین بیگانه می رود. ماجراهایی را پشت سر می گذارد تا سرانجام عشق را تجربه می کند. بعد از همه? تلاش ها، آیا می رسد به آنچه می خواهد؟ نابرده رنج گنج میسر نمی شود.

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

50 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به پروفسور

جین ایرغرور و تعصبربکا

عاشقانه‌های کلاسیک

16 کتاب

سال‌ها قبل از زمانی که نوجوان بودم به این ژانر ادبی علاقه پیدا کردم. برخی از کتاب‌های معرفی شده را همان سال‌ها خواندم و بعدتر زمینه مطالعاتی‌ام کمی تغییر کرد. چند هفته‌ای است دوباره سراغ عاشقانه‌های کلاسیک آمده‌ام و دوست دارم اینجا هم آن‌ها را معرفی کنم. سعی می‌کنم توضیح کوتاهی هم درباره هریک بنویسم. برای اینکه توضیحاتم دست اول باشد، فقط کتاب‌هایی را در لیست قرار می‌دهم که در بزرگسالی مطالعه کرده‌ام و به خاطرات نوجوانی رجوع نمی‌کنم. به همین دلیل این لیست مدام بروزرسانی خواهد شد و کتاب‌هایی که در دست مطالعه دارم به آن اضافه خواهد شد. ۱- جین ایر: با اختلاف زیاد بهترین رمان عاشقانه‌ای است که خوانده‌ام. در آن سبکسری وجود ندارد. نکات اخلاقی جالبی دارد که بیشتر شبیه آموزه‌های ماست تا غرب. قلم قوی، توصیفات جذاب، تصویرسازی‌های زنده و به زیبایی عشق را به تصویر کشیدن از نکات برجسته این کتاب است. کتابی که از نیمه آن به بعد دیگر نمی‌توانید زمین بگذارید تا وقتی تمامش کنید. از بین فیلم‌های ساخته شده از روی این کتاب، مینی سریال ۴ قسمتی تولید ۱۹۹۷ بسیار به متن کتاب نزدیک است. ۲- ربکا: کتابی جنایی معمایی که در آن ماجرای دو عشق روایت می‌شود. یکی در زمان حال و دیگری در گذشته که در یک نقطه به هم می‌رسند. کتاب تعلیق بالایی دارد و تا لحظه آخر مخاطب را با خودش همراه می‌کند. ۳- غرور و تعصب: ماجرای یک خانواده با پنج دختر که همه به فکر ازدواجند. داستان بار طنز خوبی دارد و هرچند قسمتهای عاشقانه آن بیشتر خام است تا پخته ولی مخاطب را با شخصیت‌ها همراه می‌کند و مثل یک اثر کلاسیک تیپیکال پایان خوشی دارد. داستان بسیار پاک و تمیز است و مناسب نوجوانان هم شمرده می‌شود. از بین نسخه‌های سینمایی این کتاب، مینی سریال ۶ قسمتی تقریبا به همه جزئیات کتاب وفادار بوده است. ۴- جنگ و صلح: در این کتاب برخی ماجراهای عاشقانه بیان می‌شود ولی در مجموع بیشتر یک رمان تاریخی به حساب می‌آید تا عاشقانه. ۵- آنا کارنینا: داستان دو عشق موازی در این کتاب بیان می‌شود، عشقی پاک در مقابل عشقی گناه‌آلود. این کتاب را خودم بار اول در نوجوانی خواندم اما چیز خاصی برای نوجوان ندارد و بزرگسالان بیشتر با آن ارتباط برقرار می‌کنند. ۶- بابا لنگ دراز: داستان درباره دختری است که انتخاب می‌شود تا از یتیم خانه بیرون بیاید و برای تحصیل به دبیرستان برود. کل کتاب به شکل نامه روایت شده و ماجرای عشق پاکی را روایت می‌کند. شیوه ارائه داستان (نامه) آن را کتاب پاک و تمیزی برای نوجوانان ساخته است. ۷- دشمن عزيز: جلد دوم و ادامه داستان بابا لنگ دراز است. این کتاب هم به شکل نامه روایت می‌شود. قهرمان این کتاب سالی، دوست جودی است که حالا قرار است همان یتیم خانه که جودی در آن بزرگ شده بود را بگرداند و درگیر ماجرای عاشقانه‌ای با پزشک یتیم خانه می‌شود. این کتاب هم قطعا مناسب نوجوان ها است. ۸- زنان کوچک: داستان درباره زندگی روزمره خانواده‌ای با ۴ دختر است که درگیر ماجراهای عاشقانه‌ای هم می‌شوند. داستان کشش خوبی دارد و پایان آن خلاف انتظار پیش می‌رود. کتابی مناسب نوجوانان. ۹- همسران خوب: جلد دوم کتاب زنان کوچک است و به ماجراهای عاشقانه خواهران مجرد مانده از جلد قبل می‌پردازد. این دو کتاب ترکیبی از کتاب جین ایر و غرور و تعصب اند یعنی با وجود مهم بودن بحث ازدواج ولی همه ماجراها حول این موضوع نمی‌چرخد و درباره رشد شخصیت‌ها هم پرداخت‌های خوبی دارد. ۱۰- آن شرلی: کتاب اول آن شرلی به دنیای کودکی شخصیت می‌پردازد و در جلدهای بعدی ماجراهای بزرگسالی او روایت می‌شود. جلد اول بسیار مناسب نوجوان است و جلدهای بعدی ماجراهای عاشقانه او روایت می‌شود. در نهایت جلد هشتم به ماجراهای فرزندان او می‌پردازد. ۱۱- قصر آبی: داستان دختری که بخاطر شرایط خاصش تصمیم می‌گیرد با رسومات غلط جامعه مبارزه کند و درگیر ماجرایی عاشقانه می‌شود. داستان تعلیق خوبی دارد اما سکون توصیفات کلاسیک هم در آن زیاد خودنمایی می‌کند. کتاب مناسب نوجوان هم هست. ۱۲- شرلی: اثر شارلوت برونته، درباره دو دختر به نام کارولین و شرلی و داستان زندگی عاشقانه آن‌ها در انگلستان در بستر جنگ‌های دوران ناپلئون در سالهای اولیه قرن نوزدهم. ۱۳- ویلت: آخرین اثر شارلوت برونته. این کتاب شرح زندگی دختری به نام لوسی است و تلاش او برای ایستادن روی پای خودش با وجود تمام ناملایمات روزگار. ۱۴- پروفسور: این کتاب اولین اثر شارلوت برونته است. البته سالها بعد از دیگر آثارش چاپ شده است. داستان درباره مردی است که سعی می کند با شغل معلمی گلیم خودش را از آب بیرون بکشد، به دور از روال عادی داستانهای انگلیسی که همه ثروتمندند و از ارث و میراث خود بهره می برند. ۱۵- اگنس گری: اولین اثر آن برونته. کتاب زیاد قوی نیست. ۱۶- مستاجر وایلدفل هال: دومین و آخرین اثر آن برونته، کتابی بسیار قوی و جذاب که با سایر عاشقانه‌ها متفاوت است زیرا به زندگی بعد از وصال می‌پردازد.

جین ایرشرلیویلت

عاشقانه های کلاسیک بخش دوم خواهران برونته

7 کتاب

شارلوت ،امیلی‌جین و آن برونته سه خواهر اهل انگلستان هستند که تاثیر زیادی بر ادبیات کلاسیک قرن ۱۹ میلادی داشته اند. اثار خواهران برونته بیشتر دختران و زنانی را توصیف میکنند که در جامعه ی ناعادلانه ی عصر ویکتوریایی انگستان به دنبال شکوفایی هستند.زنانی که اگر چه از مواهب و ارزش های پوچ و پوشالی دوران خود بی بهره اند اما ارزش هایی دارند که روح آنها را متعالی میکند.بار ها در کتاب های مختلف میبینیم که به شخصیت و تعالی روحی به خصوص آموزه های معنوی بیشتر از ظواهر اهمیت میدهد و سعی در برجسته کردن آنها برای زنان هم عصر خود دارند. اثاری که خواهران برونته خلق میکنند از روح لطیف و پاک خود آنها سرچشمه گرفته و به خصوص متاثر از شرایط زندگی و روحیه ی آسیب دیده ی آنهاست شاید به همین دلیل است که شخصیت های آنها ،همه خود به دنبال سرنوشت خویش هستند و در این راه سنگ های ریز و درشت بسیارند، پس باید با اتکا به قدرت خود پیش بروند و چه قدر حیف است اگر پایان این مسیر پر پیچ و خم ،خوش و خرم نباشد. در عصری که تنها ازدواج با مردی ثروتمند و خوش نام میتواند یک زن را به سعادت برساند، چه پایانی بهتر از این برای زنان اثار برونته هاست....

پست‌های مرتبط به پروفسور

یادداشت‌های مرتبط به پروفسور

            خوندن این کتاب دقیقا مثال خوبیه واسه نشون دان این مطلب که قلم یک نویسنده درگذر زمان چقد میتونه پیشرفت کنه
هرچقد "ویلِت" پرمغز و دلنشین و عمیق و فراموش نشدنیه برام، "پروفسور" سطحی و نچسب و باورناپذیر بود. هرچقدر با شخصیت اول ویلت همزاد پنداری کردم و باهاش رفیق شدم ذره ای حس محبت به پروفسور داستان پروفسور نداشتم
این هم نشون دهنده ی پیشرفته شارلوت برونته می تونه باشه و هم اینکه چقدر انتخاب کردن شخصیت اول مرد برای داستانی که نویسنده ش یک زنه می تونه انتخاب ریسکی باشه که برونته به خاطر جفای زمانه ش نسبت ب زن شاید دست ب این انتخاب ها زده. تک و توک جاهایی حس میکردم که نویسنده در تلاشه تا به شخصیت داستانش وجلوه های مردانه بده ولی در نهایت خوب از آب در نیومده بود به نظرم.
البته اینطور که من ایراد میگیرم به خاطر اینه که من از برونته ویلِت و جین ایر رو خوندم که لبریز واکاوی موشکافانه ی قهرمانهای داستانن و آدم موقع خوندنشون غرق میشه توشون. وگرنه این کتاب پروفسور همچنان هم به لحاظ محتوا و نثر کیلومترها از خیلی کتاب های توی این سبک جلوتره ولی خب من سعی میکنم برونته رو همیشه با ویلِت بشنام.
          
            این اولین کتاب شارلوت برونته است و طبعاً نمی‌شه انتظار داشت به درخشانی آثار بعدی‌ش باشه. ضمن اینکه قهرمان داستان یه مرده که خب با توجه به این‌که ساخته‌وپرداختهٔ ذهن یک زنه، آن هم زنی با تجربهٔ زیستهٔ نه چندان متنوع، خیلی شخصیت باورپذیری نداره. (البته این هیچ ربطی به اینکه شارلوت برونته چون زنه نویسندهٔ خوبی نیست نداره، منظورم اینه که یه نویسندهٔ مرد هم اگر تجربهٔ زیستهٔ عمیق و و متنوعی نداشته باشه و درک درستی از زن نداشته باشه نمی‌تونه شخصیت زن چندان باورپذیری بیافرینه).  داستان هم چفت‌وبست درستی نداره؛ درحالی‌که جین ایر اون‌قدر پرکشش بود، خوندن پرفسور برای من چندان جالب و جذاب نبود و برای همین هم نتونستم زود تمومش کنم چون هیچ اتفاق خاص یا پرکششی نمی‌افتاد که دلم بخواهد زودتر بفهمم قرار است چه چیزی پیش بیاید. 
اما با تمام این تفاسیر، داستان نقاط قوت جالبی هم داشت که نمی‌توان از آن‌ها چشم‌پوشی کرد. مثلاً اینکه ویلیام به پشتوانهٔ خانوادگی، کاری که از پیش برایش تعیین شده و حتی کشورش پشت پا می‌زند و می‌رود در کشوری جدید کاری جدید را شروع می‌کند و در نهایت با زنی ازدواج می‌کند که مطابق با معیارهای سنتی نیست که از آن برآمده همه و همه نه تنها خیلی جذاب‌اند و در داستان‌های قبلی سابقه نداشتند، بلکه به‌نظرم از آرزوهای نهان خود شارلوت برونته نشأت می‌گیرند. شارلوت به‌عنوان یک زن نویسنده در عصری که حتی نمی‌توانسته با جنسیت زنانه‌ش داستان‌هایش را چاپ کند، بی‌شک در آرزوی ماجراجویی‌ها و بیرون رفتن از مرزهای از‌پیش‌تعیین‌شده می‌‌سوخته و راهی جز بروزشان در دل داستان نداشته است. 
ازدواج ویلیام و فرانسیس هم به‌نظرم شبیه تصور آرمانی شارلوت برونته از ازدواج بوده؛ این‌‌که زن و مرد نه‌تنها عاشق هم باشند، بلکه دوست و شریک هم در تمامی ابعاد زندگی باشند. پابه‌پای هم کار کنند و به معنای واقعی کلمه زندگی‌شان را با هم بسازند. شخصیت فرانسیس را خیلی دوست داشتم؛ به‌ویژه وقتی بعد از ازدواج با ویلیام حاضر نشد از کارش دست بکشد و حتی به پیشنهاد او بود که توانستند کارشان را توسعه ببخشند. 
در نهایت من خوشحالم که این رمان را خواندم چون با خودم قرار گذاشتم حتی از آثار کم‌اهمیت نویسنده‌ها هم نگذرم اما شاید انتخابم از میان آثار شارلوت برونته برای توصیه به دیگران این کتاب نباشد.