معرفی کتاب دختری در قطار اثر پائولا هاوکینز مترجم محبوبه موسوی

دختری در قطار

دختری در قطار

پائولا هاوکینز و 2 نفر دیگر
3.5
167 نفر |
57 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

11

خوانده‌ام

380

خواهم خواند

122

شابک
9786007845004
تعداد صفحات
320
تاریخ انتشار
1399/6/25

توضیحات

        
دختری در قطار نه تنها یک رمان مهیج و پلیسی، بلکه تریلری روان شناختانه است، که موفق شد خیلی زود رکورد پرفروش ترین هایی چون هری پاتر را بشکند و همچنان در صدر باقی بماند. برخی این رمان را جلد دوم دختر گمشده میدانند.
ماجرای همیشگی عشق و شکست، این بار با همراهی افکاری سرگردان، به داستانی معمایی منجر شده." دختری در قطار "با روایتی مدرن ، سراغ موضوعی کلاسیک می رود تا این بار، وحشت و خون را از میان درد و ترمای زنانه بیرون بکشد. ریچل که زنی دائم الخمر است برای خودش ارزشی قائل نیست، از نظر او زنان فقط از دو وجه قابل توجه اند، وضعیت ظاهری و نقش مادری اشان. پس با این حساب، او که ظاهری معمولی دارد و نازاست، نمیتواند مورد توجه مردی واقع شود، موهبتی که احتمالا از نظر او، زنهای دیگه قصه - آنا و مگان - از آن بهره مندند. ریچل بیش از آن که در واقعیت زندگی کند، در خیال و بین آدم های خیالی یی که فقط خودش آنها را می بیند سیر میکند، آن قدر که درگیر حوادث بین شان می شود، حوادثی که هیج وقت رخ نداده اند. اما چه اتفاقی می افتد که زندگی زن های این داستان، در هم تنیده می شود ؟ پائولا هاوکینز برای بیان این داستان کار مهمی کرده، او دقیق و موشکافانه به اطرافش و آدم ها - آدم های معمولی - چشم دوخته. داستان او روایتی مدرن و چند صدایی از ماجرای زن است، که هر کس از زاویه ی دید خودش آن را برای مان تعریف میکند.

      

لیست‌های مرتبط به دختری در قطار

نمایش همه

یادداشت‌ها

          «دختری در قطار»
ممنون از خانم ها‌کینز برای خلق چنین شخصیت اولی که تا آخر روی مخ خواننده راه می رود!
جالب اینجاست که راوی اصلی داستان نیز خود اوست.
کتاب از لحاظ داستان خیلی حرف جدیدی ندارد، ماجرای دختری است که شاهد قتلی به صورت نیمه هوشیار بوده و رابطه ی او با مظنون های اصلی قتل تا پایان ماجرا برای پیچیده کردن داستان و ذهن مخاطب استخدام شده اند.
نقش کم رنگ پلیس از نقاط اصلی ضعف داستان است که رسما بجز در ابتدای کار هیچ جایگاهی در داستان ندارند و کلا شخصیت اول داستان با کنجکاوی فراتر از انتظار تا پای جان برای حل این معما به پیش می رود.
ناخوش بودن حال شخصیت اول(نوشیدن مشروبات و...) و فراموشی صحنه های حساس ماجرای قتل بسیار شبیه داستان های جنایی دیگر و فیلم های جنایی است،که برای خواننده ی مجرب موجب ملال است. 
سوال اصلی من علت بالا بودن استقبال از این کتاب در سطح جهان است که البته با مضامینی همچون«خشونت علیه زنان» و... حدس هایی می زنم...
 انتقال احساسات شخصیت های داستان تحسین برانگیز است که به موجب این مهم خانم ها اختمالا ارتباط بهتری با داستان برقرار کنند، هر چند که از اول جلوی خودم را می گرفتم که این را نگویم ولی خب من بارقه های تفکر فمنیستی را در این اثر مشاهده می کنم!
Thanks ms.Hawkins for creating such a annoying character!
It’s not a surprise when you find her as a main narrator!
About the story I’m not going to revealed any thing, but it has some major problems: Police doesn’t take part as much as it should in any crime in this story and that’s not realistic!
Author tried to show a misty situation by making the first character drunk and got concussion,but thats a lame trick for a professional reader.
The strong part of a story is the female discretions which is so delicate and true.
        

0

        از اینکه تا آخرین صفحه واقعا نمیتونستی حدس بزنی که قاتل کی میتونه باشه برام خیلی شگفت انگیز بود. زمانی که شروع کردم به مطالعه‌ش فک نمیکردم بشه یکی از خوب‌هایی که توو لیستم خواهم داشت.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

6

          رمان دختری در قطار چند ماه پس از انتشار رکورد فروش افسانه‌ای کتاب هری پاتر را شکست. دختری در قطار نه تنها یک رمان مهیج و پلیسی، بلکه تریلری روان‌شناسانه است که موفق شد خیلی زود رکورد پرفروش‌ترین‌هایی چون هری پاتر را بشکند و همچنان در صدر باقی بماند. این رمان با روایتی مدرن سراغ موضوعی کلاسیک می‌رود تا این بار وحشت و خون را از میان درد و ترومای زنانه بیرون بکشد.
ریچل که زنی دائم‌الخمر است، برای خودش ارزشی قائل نیست؛ از نظر او زنان فقط از دو وجه قابل توجه‌اند: وضعیت ظاهری و نقش مادری‌شان. پس با این حساب او که ظاهری معمولی دارد و نازاست، نمی‌تواند مورد توجه مردی واقع شود؛ موهبتی که احتمالا از نظر او زن‌های دیگر قصه -آنا و مگان- از آن بهره‌مندند. ریچل بیش از آنکه در واقعیت زندگی کند، در خیال و بین آدم‌هایی خیالی که فقط خودش آن‌ها را می‌بیند سیر می‌کند، آن‌قدر که درگیر حوادث بینشان می‌شود. حوادثی که هیچ وقت رخ نداده‌اند. اما چه اتفاقی می‌افتد که زندگی زن‌های این داستان در هم تنیده می‌شود؟ 
پائولا هاوکینز برای بیان این داستان کار مهمی کرده؛ او دقیق و موشکافانه به اطرافش و آدم‌ها، آدم‌های معمولی چشم دوخته. داستان او روایتی مدرن و چند صدایی از ماجرای سه زن است که هر کس از زاویه دید خودش آن را برایمان تعریف می‌کند. این داستان از طریق مقایسه مستدل شخصیت‌ها وارد فضای داستان‌های زناشویی درباره خیانت و ازدواج می‌شود و به اثرات مخرب زن ستیزی می‌پردازد. ضمن اینکه از ویژگی راویان که بسیار غیرقابل‌اعتماد هم هستند بهره می‌برد. 
موفقیت رمان دختری در قطار دست چند سال بعد از داستان دختر گمشده نشان می‌دهد که خوانندگان به آن دسته از داستان‌های جنایی ازدواج محوری که درون مایه داستانی‌شان هنجارهای فرهنگی را نقد می‌کند و زنان وزن بیشتری در این نقد فرهنگی دارند، علاقه‌مند هستند. تا قبل از این داستان‌ها، داستان‌های جنایی در ژانر جاسوسی مطرح بودند و نویسندگان مرد برتری نوشتن چنین داستان‌هایی را از آن خود می‌دانستند. اکنون با تمرکز روی زنان برای خلق موقعیت درام از لابه‌لای زندگی آنان و با نوید یافتن ریشه‌های درد و رنج زنانه، جای تریلرهای جاسوسی در داستان های مهیج عقب رفته است.
        

0

          ✨از دیدن و از خواندن✨:
"دختری در قطار "

راشل عادت داره موقع سفر تقریبا هر روزه‌اش با قطار ، موقع توقف بین راه از پنجره به بیرون خونه ای که کنار ریله نگاه  و راجع به آدمای اون خونه خیال پردازی کنه و حتی تو ذهنش واسشون اسم انتخاب می‌کنه.
تا اینکه یک روز تو خبرها می‌خونه که زنی که تو اون خونه زندگی می‌کرده گم شده.
اونم درست فردای روزی که راشل تو همین محله پیاده میشه و اتفاقاتی واسش میفته که فردا صبحش چیزی ازش تو خاطرش نمی‌مونه!
آیا گم شدن اون زن ارتباطی با راشل داره؟! 

از ضعیف ترین کتاب‌هایی بود که در ژانر معمایی و جنایی می‌خوندم.
فقط فقط ادامه می‌دادم که تموم شه و ببینم چی می‌شه در آخر‌.
اولاش امید داشتم که رفته رفته بهتر شه اما نشد . آخرای کتاب و وقتی قضیه مشخص شده بود هم زیادی کش پیدا کرد.
لحظه ای نداشت که بگی  نفسم بند اومد و موهای تنم سیخ شد . اتفاقات داستان عجیب بودن ولی غیر منتظره نه.
نویسنده سعی کرده بود با روایت داستان از زبون سه نفر ، پیچیده ترش کنه اما نه پیچیدگی که باعث جذابیتش بشه.
تکلیف یک سری چیزا هم که تا آخرش مشخص نشد مثل لباسای کنار ریل ...
خلاصه راضیم نکرد اصلا.
        

3