معرفی کتاب دختری در قطار اثر پائولا هاوکینز مترجم علی قانع

دختری در قطار

دختری در قطار

پائولا هاوکینز و 2 نفر دیگر
3.5
140 نفر |
49 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

11

خوانده‌ام

320

خواهم خواند

105

شابک
9786008211051
تعداد صفحات
344
تاریخ انتشار
1399/8/12

توضیحات

        
قطار رد شد صدایی از پشت سرم شنیدم و آنا را دیدم که از اتاق بیرون می آید به سرعت طرف ما دوید، وقتی کنار او رسید زانو زد و دست هایش را روی گلوی تام گذاشت تام هنوز نگاه حاکی از هراس و درد را در چهره اش داشت.خواستم به او بگویم نه فایده ای ندارد حالا دیگر نمی‌توانی به او کمک کنی اما بعد فهمیدم که سعی نداشت جلوی خونریزی را بگیرد میخواست مطمئن بشود فنر در بطری بازکن را پیچاند و بیشتر و بیشتر در گلویش فرو برد و در تمام مدت آرام آرام با او صحبت می کرد نمی‌توانستم بشنوم که چه می‌گفت.

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به دختری در قطار

لیست‌های مرتبط به دختری در قطار

یادداشت‌ها

        فیلمش رو خیلی خیلی خیلی دوست داشتم اما کتابش رو نه. شاید اگر اول کتاب رو می خوندم می گفتم کلا به درد نمی خورن! برعکس فیلم املی که دیروز دیدم و انگار دنیای آدم های تنها رو به تصویر می کشه و بهمون یاد می ده در عین تنها بودن چطور می تونیم سرگرم و خوشحال باشیم، این کتاب، دنیای جفت ها رو نشون می ده. جفت هایی که خوشبخت به نظر میان اما در واقع هیچ کدومشون خوشبخت نیستن!

داستان، داستان زن های ضعیفه. زن های ضعیفی که یک مرد براشون تصمیم می گیره چطور آدم هایی باشن! دائم الخمر، عاشق، مادر، خائن، و در نهایت هم مرده!
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

عین راء

عین راء

1402/1/31

          قطعا اگر کتاب را به اسم کتابِ پرفروش به دستم نمیدادند، در دو جا کتاب را رها میکردم. یکی همان ابتدای کتاب که شروع به شدت مزخرفی دارد و برای من هیچ گیرایی نداشت. آمیزه ای از تباهی و پوچی و سردرگمی و سردرد و ...! همه را یکجا جلوی مخاطب میریخت. و دیگر بعد از قتل! که با خودم فکر میکردم که تقریبا داستان معلوم ست و دیگر خیلی دلیلی ندارد کتاب را این همه کش بدهد! شاید بگویند که نویسنده میخواست مخاطب را غافلگیر کند، اما نویسنده باید فکر این را هم میکرد که بعد ازقتل، شاید خیلی جذابیتی برای مخاطب وجود نداشته باشد! 
موضوع داستان به شدت مبتذل است، و گاه حس میشود که نویسنده مجبور است شخصیت های داستان را بی دلیل، به گناه آلوده کند که نشان بدهد همه این کاره هستند و موضوع را دست نزند. روایت داستان به جز آن دو جایی که اشاره شد خوب است. بنظر میرسید که اگر آن دو جا درست بشود، به علاوه خرده کاری هایی نظیرِ عوض نکردن های بی دلیلِ راوی، خصوصا در اواخر رمان، روایت گری داستانِ بدون اشاره به محتوا، عالی میشد. بنظر میرسد این سبک تعلیق در روایت گری، برای فیلم سازی عالی ست و اصلا گویا رمان، یک فیلم نامه ست که راوی نوشته است.
خواندن کتاب به دلیل موضوعِ مبتذلی که دارد به هیچ کس توصیه نمیشود. حتی نوعِ روایت گری هم با این که خوب است اما باز تم و موضوع داستان آنقدر جریان دارد که بنظر میرسد این کتاب نباید به کسی توصیه شود و برای یادگیری این نوع روایت، چند فیلم نگاه کنند بس است! 
چرا این کتاب پرفروش شده است؟! (البته در رابطه با پرفروشی اش باید تحقیق کرد، ولی فرض میکنیم که پرفروش شد) یا به دلیل روایتِ آن است، یا داستان و یا آمیزه ای از این دو. جواب به این سوال یک بینشی را به انسان میدهد از جامعه ی مخاطب
        

3

          رمان دختری در قطار چند ماه پس از انتشار رکورد فروش افسانه‌ای کتاب هری پاتر را شکست. دختری در قطار نه تنها یک رمان مهیج و پلیسی، بلکه تریلری روان‌شناسانه است که موفق شد خیلی زود رکورد پرفروش‌ترین‌هایی چون هری پاتر را بشکند و همچنان در صدر باقی بماند. این رمان با روایتی مدرن سراغ موضوعی کلاسیک می‌رود تا این بار وحشت و خون را از میان درد و ترومای زنانه بیرون بکشد.
ریچل که زنی دائم‌الخمر است، برای خودش ارزشی قائل نیست؛ از نظر او زنان فقط از دو وجه قابل توجه‌اند: وضعیت ظاهری و نقش مادری‌شان. پس با این حساب او که ظاهری معمولی دارد و نازاست، نمی‌تواند مورد توجه مردی واقع شود؛ موهبتی که احتمالا از نظر او زن‌های دیگر قصه -آنا و مگان- از آن بهره‌مندند. ریچل بیش از آنکه در واقعیت زندگی کند، در خیال و بین آدم‌هایی خیالی که فقط خودش آن‌ها را می‌بیند سیر می‌کند، آن‌قدر که درگیر حوادث بینشان می‌شود. حوادثی که هیچ وقت رخ نداده‌اند. اما چه اتفاقی می‌افتد که زندگی زن‌های این داستان در هم تنیده می‌شود؟ 
پائولا هاوکینز برای بیان این داستان کار مهمی کرده؛ او دقیق و موشکافانه به اطرافش و آدم‌ها، آدم‌های معمولی چشم دوخته. داستان او روایتی مدرن و چند صدایی از ماجرای سه زن است که هر کس از زاویه دید خودش آن را برایمان تعریف می‌کند. این داستان از طریق مقایسه مستدل شخصیت‌ها وارد فضای داستان‌های زناشویی درباره خیانت و ازدواج می‌شود و به اثرات مخرب زن ستیزی می‌پردازد. ضمن اینکه از ویژگی راویان که بسیار غیرقابل‌اعتماد هم هستند بهره می‌برد. 
موفقیت رمان دختری در قطار دست چند سال بعد از داستان دختر گمشده نشان می‌دهد که خوانندگان به آن دسته از داستان‌های جنایی ازدواج محوری که درون مایه داستانی‌شان هنجارهای فرهنگی را نقد می‌کند و زنان وزن بیشتری در این نقد فرهنگی دارند، علاقه‌مند هستند. تا قبل از این داستان‌ها، داستان‌های جنایی در ژانر جاسوسی مطرح بودند و نویسندگان مرد برتری نوشتن چنین داستان‌هایی را از آن خود می‌دانستند. اکنون با تمرکز روی زنان برای خلق موقعیت درام از لابه‌لای زندگی آنان و با نوید یافتن ریشه‌های درد و رنج زنانه، جای تریلرهای جاسوسی در داستان های مهیج عقب رفته است.
        

0