یادداشت‌های زهرا قرنین (29)

زهرا قرنین

زهرا قرنین

1404/5/27 - 19:47

        قصه جالب و خواندنی‌ای بود. شخصیت مرد و زن هر دو قابل تامل بودن و از خوندنش لذت بردم. 
بنظرم شخصیت زن روح جسور و بلندپروازی داشت ولی تو زندگیش فرصت نداشته ابراز وجود کنه. با اینکه کم سال بود ولی انگار برای خودش نظام فکری‌ای داشت و وقتی که دید دنیا هیچ جوری با نظام فکری‌اش جور درنمیاد خودش رو کشت. 
مثلا فکر میکنم احساسات مرد رو دید ولی احساس کرد قلب خودش مثل سنگ شده و نمیتونه در جواب محبتش کاری کنه. و اگر واکنشی هم بده چیزی جز یک صورتک مصنوعی نیست. و به عقیده اون این طور زندگی درست نبود.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

6